مقالات روان شناسی و نظریه های روان شناسی و اعتیاد اینترنتی

مقالات و نظریه های روان شناسی و مقالات روان شناسی اینترنت و اعتیاد به اینترنت و اختلالات رفتاری و روانی و روان شناختی

مقالات روان شناسی و نظریه های روان شناسی و اعتیاد اینترنتی

مقالات و نظریه های روان شناسی و مقالات روان شناسی اینترنت و اعتیاد به اینترنت و اختلالات رفتاری و روانی و روان شناختی

باورهای منطقی در مورد انتخاب همسر

باورهای منطقی در مورد انتخاب همسر
فرآیند انتخاب همسر برای هر فرد بالغ و مجرد، مرحله ای بسیار مهم و اغلب دشوار محسوب می‌شود. شاید کمتر انتخاب دیگری ممکن است تا این اندازه در طول زندگی زوج‌ها مرکز توجه و بسیار با اهمیت تلقی گردد. اما متأسفانه در بحبوحه‌ دروان آشنایی و نامزدی افراد جوان اغلب بی ملاحظه می‌شوند و مشکلات اساسی را در ازدواج نادیده می‌گیرند و یا این که آنها را بررسی نمی‌کنند.
باورهای منطقی در مورد انتخاب همسر

علاوه بر این نگرش‌ها و عقاید خاصی در جامعه‌ی ما رواج یافته است که موجب نا امیدی و نارضایتی در فرآیند انتخاب همسر می‌گردند. در این میان برخی از عقاید و باورها در فرآیند ازدواج و انتخاب همسر غیرمنطقی به نظر می‌رسند.
این باورها و یا عقاید غیرمنطقی زمان ازدواج و انتخاب فرد مورد نظر برای ازدواج را محدود می‌کنند و تلاش برای پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج را دچار افراط و یا تفریط می‌کنند.
همچنین این باورها از بررسی اندیشمندانه توانایی‌ها و ضعف‌های بین فردی و شناختن فاکتورهای قبل از ازدواج که در موفقیت ازدواج مؤثر هستند، جلوگیری کرده و مشکلات و موانع انتخاب همسر را تداوم می‌بخشند و گزینه‌های بعدی برای حل مشکلات را به حداقل می‌رسانند.
اگر قرار باشد فقط یک نفر نیمه گمشده شما باشد شما چطور باید او را بشناسید؟ و اساسا برای این کار چقدر وقت دارید؟ اگر نیمه گمشده ای که شما تصور می کنید از دنیا رفت یا با کسی دیگر ازدواج کرد تکلیف شما چیست؟ این عقیده دعوت به انتظار غیر فعالی است که یک ازدواج خوب را نوید می‌دهد. اما شاید هیچ وقت نتیجه ندهد!
باورهای غیر منطقی رایج

1 - باید با نیمه گمشده ام ازدواج کنم: شخصی که دارای این عقیده است گمان می‌کند که تنها یک نفر در دنیا برای ازدواج با او مناسب است. این افکار غالباً غیرمنطقی هستند، چون اگر قرار باشد فقط یک نفر نیمه گمشده شما باشد شما چطور باید او را بشناسید؟ و اساسا برای این کار چقدر وقت دارید؟ اگر نیمه گمشده ای که شما تصور می کنید از دنیا رفت یا با کسی دیگر ازدواج کرد تکلیف شما چیست؟ این عقیده دعوت به انتظار غیر فعالی است که یک ازدواج خوب را نوید می‌دهد. اما شاید هیچ وقت نتیجه ندهد!
2 –باید همه چیز تمام باشیم! طرفداران این اعتقاد می گویند «تا زمانی که فردی کامل برای زندگی پیدا نکنم، نباید ازدواج کنم». هیچ فردی کامل نیست و شاید برای پیدا کردن چنین فردی باید زمانی طولانی صرف شود. این افراد عقیده دارند که خودشان هم برای ازدواج باید کامل باشند: «تا زمانی که نتوانم به خودم به عنوان یک همسر اعتماد کنم، نباید ازدواج کنم». بخشی از تکامل شما و همسرتان بعد از ازدواج اتفاق می افتد. حتما شنیده اید که دین و ایمان مسلمان بعد از ازدواج کامل می شود. بنابراین سخت نگیرید و همین که شرایط لازم ازدواج را داشتید قدم پیش بگذارید.
توجه به بحث شناخت خیلی مهم است اما نه آنقدر که بخواهید زمان آشنایی و نامزدی را طولانی کنید تا به شناخت دقیق برسید. بخش مهمی از شناخت بعد از زیر یک سقف رفتن و ازدواج رسمی شما به دست می آید. پس زیاد وسواس به خرج ندهید. اگر در اصول اولیه با هم توافق دارید، همین کافیست. شناخت های بعدی را به بعد از ازدواج موکول کنید
3- باید او را کاملا بشناسم: صاحب این عقیده معتقد است: «باید مطمئن شوم که ازدواج با این فرد من را خوشبخت می کند.» توجه به بحث شناخت خیلی مهم است اما نه آنقدر که بخواهید زمان آشنایی و نامزدی را طولانی کنید تا به شناخت دقیق برسید. بخش مهمی از شناخت بعد از زیر یک سقف رفتن و ازدواج رسمی شما به دست می آید. پس زیاد وسواس به خرج ندهید. اگر در اصول اولیه با هم توافق دارید، همین کافیست. شناخت های بعدی را به بعد از ازدواج موکول کنید.
4- عشق کافی است: بارهای گفته ایم که فقط عشق برای خوشبختی کافی نیست. اگر عشق به عنوان تنها معیار در نظر گرفته شود، سایر توانایی‌های اساسی فردی و بین فردی از نظر دور خواهد ماند. شما نیاز به کسی دارید که همچنان که دوستش دارید، بتوانید اخلاق ها، خصوصیات فردی و خانوادگی و اجتماعی او را بپذیرید و هم شان یکدیگر باشید.
5- عشق در اولین نگاه به وجود می آید: حتما از بزرگترهایتان شنیده اید که عشق در طول زندگی به وجود می آید. عقیده داشتن به این که عشق خودش می آید و نمی توان جلوی آن ایستاد، تصوری است که باعث می شود شما به هر رابطه احساسی به طور جدی نگاه کنید و فکر کنید این رابطه باید به ازدواج ختم شود. شما برای عاشق شدن شاید به یک نگاه نیاز داشته باشید اما برای تداوم این عشق به معیارهای عقلانی تری نیاز است.
تبیان

13 خطر در کمین ازدواج

13 خطر در کمین ازدواج
خیلی وقت ها دختران و پسران جوان تصورات و باورهای غلطی در مورد ازدواج دارند و بر اساس این اندیشه های اشتباه دست به انتخاب همسر می زنند، اما بعد از مدت کوتاهی احساس شکست یا نارضایتی از زندگی مشترک پیدا می کنند.
در اینجا به 13 باور غلطی اشاره می کنیم که هر کدام از انها می تواند منشا نارضایتی بعد از ازدواج باشند.

1- باید با کسی ازدواج کنم که از همه نظر کامل باشد: انسانها ترکیبی از ضعف ها و قوت ها هستند. تصور یک انسان کامل و ایده آل که هیچ مشکلی نداشته باشد بیشتر در خیالات جا می گیرد تا واقعیت. زمان ازدواج دقت کنید که نقاط ضعف و قوت همسر آینده تان را بشناسید و کسی را انتخاب کنید که نقاط قوتش ارزشمندتر از نقاط ضعفش باشد. توجه کنید، ارزشمندتر باشد نه این که صرفا بیشتر از نقاط ضعفش باشد.

2- بعد از ازدواج می توانم همسرم را تغییر دهم: تغییر فرایندی انرژی بر، زمان بر و نسبتا دشوار است وقتی که قصد تغییر دیگری را دارید، با مقاومت او رو به رو می شوید و این کار را سخت تر می کند. شما وقتی ازدواج می کنید که احساس می کنید به پختگی رسیده اید و ویژگی های لازم را برای این کار دارید. بنابراین انتظار ندارید که کسی از راه برسد و همه آنچه شما دلیل بر صلاحیت خود می دانید، زیر سوال ببرد و تغییر دهد. وضعیت درباره همسر شما هم به همین شکل است.

3- فقط با یک نفر خوشبخت می شوم: خوشبختی یک احساس درونی است که به شخص خاصی بستگی ندارد. مهم این است که شما و همسرتان قواعد زندگی را بلد باشید و به کار ببرید. وگرنه اگر هنگام ازدواج این خوشبختی را صرفا به یک شخص گره بزنید، پس از ازدواج ممکن است حس کنید اشتباه کرده اید چون به هر حال هیچ کس کامل و ایده آل نیست. آن وقت است که سرخورده می شوید. اگر هم به هر دلیلی این ازدواج سر نگیرد، با هر مشکل و دردسری که مواجه شوید فکر می کنید چون با فرد مورد نظرتان ازدواج نکرده اید به مشکل برخورده اید بنابراین توان حل مساله را از دست می دهید.

4- ازدواج، راه حل مشکلات است: ازدواج غالبا با مشکلات جدیدی همراه است که در شروع هر زندگی به وجود می آیند. نه این که به عنوان راه حل مسائل پیشین کاربرد داشته باشد. شما باید قبل از ازدواج به حل مشکلات مختلف خود اقدام کنید تا هم تمرینی برای حل مسائل ازدواج باشد و هم فارغ از مشکلات مجردی وارد زندگی متاهلی شوند.

5- ازدواج راه کسب استقلال است: استقلال نیاز به حس مسئولیت پذیری و انجام بهینه وظایف دارد. اگر چنین تمرینی در زمان مجردی به خوبی صورت نگیرد پس از ازدواج هم به خاطر ورود به بافت خانوادگی جدید بازهم فرد با مشکل عدم استقلال روبروست.
معمولا وابستگی به خاطر این است که خود فرد قادر به انجام صحیح وظایفش نیست و نیاز مفرط به حمایت دیگران دارد. لذا پس از ازدواج هم همسرش جایگزین والدین و خانواده اصلی اش می شود و استقلال در زندگی جدیدش نیز مورد تهدید واقع می شود.

6- ازدواج، یعنی آرامش: آرامش هم چون خوشبختی یک حس و نفسیردرونی آدمی از شرایط و موقعیت هاست. بنابراین کسی که نمی تواند پیش از ازدواج به چنین مفهومی دست یابد، پس از ازدواج هم از درک آرامش عاجز است. زوج های زیادی هستند که می گویند با ازدواج آرامش خودرا ازدست داده اند.

7- ازدواج راه فرار است: گاهی فشارهای زندگی آنقدر شدید است که قدرت تصمیم گیری و حل مسئله را از ما می گیرد. و برای خلاص شدن از مشکلات و فرار ازموقعیت خانواده به اشتباه ازدواج را به عنوان راه آزادی خود می گیریم. در این موارد شانس موفقیت ازدواج خیلی کم است چون دقت کافی در انتخاب همسر وجود ندارد و با نگاهی مسامحه آمیز به مسئله نگاه کرده ایم.

8- دوستی قبل از ازدواج لازمه یک ازدواج موفق است: متاسفانه این اشتباه روز به روز در بین جوانان بیشتر می شود. از انجا که این دوستی ها براساس مسائل احساسی و جذابیت های نخستین، بین 2 نفر صورت می گیرد، به کلی زمینه یک ازدواج موفق را به مخاطره می اندازد. به همین علت است که اکثر این دوستی ها به ازدواج ختم نمی شود. بهتر است دوستی قبل از ازدواج ، به صورت آشنایی قبل از ازدواج و تحت نظر خانواده ها و صورت بگیرد و به جای مسائل احساسی دختر و پسر به مسائل منطقی فرایند شناخت منجر شود.

9- ازدواج به خاطر رضایت والدین و دیگران: ازدواج مهمترین تصمیم گیری شما در زندگی است و مسلما عواقب این انتخاب قبل از هرکس، گریبانگیر خود شما می شود. پس اگرچه مشورت گرفتن از دیگران کاری پسندیده است، ولی با رضایت درونی خودتان ازدواج نکنید نه به خاطر رضایت اطرافیان.

10- ازدواج یعنی سعادت و تکامل: ازدواج هدف زندگی نیست حتی تنها راه خوشبختی و تکامل نیست. ازدواج اگر چه مسیر مهمی در رسیدن به مقصد است ولی تنها راه نیست. اگر کسی تنها راه خوشبختی را ازدواج بداند آن وقت تحت فشارهای اجتماعی مجبور است به هر ازدواجی تن دهد تا بدبخت نماند. درحالی که ازدواج موفق و با شناخت کافی می تواند راه رشد را تسهیل کند، در غیر اینصورت خود ازدواج مانعی بر سر راه تکامل و خوشبختی است.

11- ازدواج فرد را مسئولیت پذیر می کند: در واقع دقیقا به عکس است. یعنی فرد باید مسئولیت پذیر باشد تا به سراغ ازدواج برود. کسی که قبل از ازدواج از انجام وظائف فردی و اجتماعی خود سرباز می زند چگونه پس از ازدواج مسئولیت پذیرمی شود؟

12- ازدواج هر کس تابع تقدیر و سرنوشت است: این اشتباه منجر می شود که دختران و پسران و خانواده هایشان به اندازه کافی در تحقیق و بررسی و شناخت همسر دقت نکنند. و اهمال و بی مهارتی خود را به گردن تقدیر بیندازند. بسیاری هم برای فرار از مسئولیت انتخاب همسر، با یک استخاره کار خود را راحت می کنند و این طور نقش اندیشه و اختیار خود را نادیده می گیرند.

13 - مهریه تضمین کننده ازدواج است: مهریه هدیه ای است که داماد باید با همه وجود خواهان پیشکش کردن به عروس باشد. علاوه بر اینکه نقش عاطفی دارد، می تواند بخشی از آن به صورت نقدی، کمکی به خانواده عروس جهت تهیه مایجتاج اول زندگی و جهیزیه باشد. طبیعی است که مقدار آن باید متناسب با توانایی اقتصادی طرفین و با رضایت کامل باشد. معمولا مهریه های سنگین، تخفیف گرفتن ها و چک و چانه زدن ها و... همه و همه اولا منجر به از بین رفتن نقش محبتی و عاطفی مهریه می شود، ثانیا کدورت هایی به وجود می آورد که گاهی برای همیشه روی زندگی مشترک سایه می اندازد. از همه مهم تر این که مهریه نقش تثبیت کننده ای در پیوند زناشویی ندارد و اگر اساس یک زندگی اشتباه باشد، مهریه بالا هیچ وقت نمی تواند زندگی را حفظ کند.
تبیان

ملاک های انتخاب همسر از دید ائمه(علیهم السلام )

ملاک های انتخاب همسر از دید ائمه(علیهم السلام )
از ازدواج با زن های احمق بپرهیزید، چون مصاحبتشان مصیبت است و فرزندانشان ضایع.
انتخاب زن به عنوان همسر و شریک زندگی آینده، برای انسان از دشوارترین انتخاب هاست و همین طور انتخاب شوهر. اما اسلام این مشکل را با توجه به چند مسئله بسیار آسان نموده است، و این مسائل هم در مرد قابل توجه است و هم در زن که در جای خود به آنها نیز اشاره خواهیم کرد.
آیین مقدس اسلام در آغاز به پیروان خود دستور داده است که با همکیشان خود وصلت کنند آن هم با همکیشان متدین، صالح و عفیف.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرماید:

ینْکحُ الْمَرْأَةُ لِمالِها وَ جَمالِها وَ حَسَبِها وَ دینِها، فَعَلَیک بِذاتِ الدّینِ تَربَتْ یداک؛(1) زن را یا برای مالش می خواهند، یا
برای جمالش، یا برای حَسَبش و یا برای دینش، بهتر است با آنکه دین دارد، ازدواج کنید.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید:

طُوبی لِمَنْ کانَتْ أُمُّهُ عَفیفَةً؛(2) خوشا به حال کسی که مادرش عفیفه باشد.
اینها دستوراتی است که در خصوص ازدواج با زن های شایسته وارد شده است و این قبیل دستورات در منابع اسلامی ما فراوان به چشم می خورد. همان طور که متذکر شدیم اسلام، ازدواج کردن با یک عده از زن ها را منع کرده است.
مطالبی که در خصوص زن خوب بیان داشتیم از دیانت و عفت و خوش خلقی مقابل همین صفات بی دینی، بی عفتی و بدخلقی است که از ازدواج با آنها نهی شده است و نیز پیامبر اسلام و جانشینان معصوم او ازدواج با یک عده از زن ها را نکوهیده اند از جمله می فرمایند:
إیاکمْ وَ تَزویجَ الْحَمْقاءِ فَإنَّ صُحْبَتَهَا بَلاءٌ وَ وَلَدَها ضِیاعٌ؛(3) از ازدواج با زن های احمق بپرهیزید، چون مصاحبتشان مصیبت است و فرزندانشان ضایع.
امام باقر(علیه السلام): سؤال شد از حضرت که ازدواج با زن زیبا و مجنون چگونه است؟ حضرت فرمود: نه، درست نیست.
«بپرهیزید از آمیزش با زن دیوانه».(4)
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرماید:

أَیها النّاسُ، إیاکمْ وَ خَضْراءَ الدَّمَنْ، قیلَ: یا رسولَ الله، وَ ما خضراءُ الدَّمَن؟ قالَ: أَلْمَرْأةُ الحَسْناءٍ فی مَنْبَتِ السُّوءٍ؛(5) بپرهیزید از خضراء دمن، سؤال شد: خضراء دمن چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در چمن زار و یا در گلستان بد، پرورش یافته باشد.
اگر فردی برای خواستگاری آمد، دینش و اخلاقش مورد پسند بود او را رد نکنید و اگر این کار را بکنید، زمین پر از فتنه و فساد بزرگ خواهد شد
ملاک های انتخاب شوهر

اینها مطالبی بود در خصوص زن و درباره ی انتخاب نوع شوهر نیز از جانب شریعت اسلام رهنمودهایی شده است.
چون زن و شوهر هر دو در ساختار جسمی و روحی فرزند تأثیر دارند، لذا آیین اسلام در مورد انتخاب همسر، حساسیت ظریف و فوق العاده ای را نشان داده است. همان خصوصیات و ویژگی هایی را که درباره ی زن بیان داشته در خصوص مرد نیز عنایت نموده و یکی از آنها که در مرد مد نظر است هم کفو بودن در مسائل و ابعاد گوناگون می باشد.
هم کفو بودن در دین، در اخلاق، در تحصیل و اصالت خانوادگی است و اهتمام اسلام در این خصوص بیشتر به دیندار بودن می باشد، نمونه هایی از فرمایشات پیشوایان اسلام را در اینجا ذکر می کنیم.
علی (علیه السلام) فرمود:

إِذا کرَمَ الرَّجُلُ کرُمَ مَغیبَهُ وَ مَحْضَرَهُ؛(6) وقتی که مرد کریم و خوب بود ظاهر و باطنش نیز خوب و کریم خواهد بود.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود:

إذا جاءَکمْ مَنْ تَرضُونَ خُلْقَهُ وَ دینَهُ فَزَوَّجُوهُ...إلاّ تَفْعَلُوهُ تَکنْ فِتْنَةٌ فی الأَرْضِ وَ فَسادٌ کبیرٌ؛(7) اگر فردی برای خواستگاری آمد، دینش و اخلاقش مورد پسند بود او را رد نکنید و اگر این کار را بکنید، زمین پر از فتنه و فساد بزرگ خواهد شد.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:

مَنْ زَوَّجَ کریمَتَهُ مِنْ شارِبِ خَمْرٍ فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَها؛(8) هرکس عزیز خود را به ازدواج مرد شرابخوار درآورد، قطع رحم کرده است.
حضرت محمد
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمود:

شارِبُ الْخَمْرِ لایزَوَّجُ إذا خَطَبَ؛(9)
اگر شرابخواری به خواستگاری آمد، به او دختر ندهید.
در شریعت مقدس اسلام، بیشتر تکیه بر اصالت خانوادگی طرفین می باشد، حسن خلق، خوی خوش و نجابت طرفین بیشتر مورد نظر است تا مسائل دیگر.
امام علی (علیه السلام) فرمود:

حُسْنُ الاَخْلاقِ بُرهانُ کرَمِ الاَعْراقِ؛(10) حسن اخلاق دلیل است بر کرامت ریشه ها و عِرق ها.
انسان اگر به رهنمودهای دین توجه کند، در آینده خود را سرزنش و ملامت نخواهد کرد. راه هایی که بشر غیر از طریق اسلام انتخاب کند، راه های شیطانی و ندامتباری خواهد بود. آن وقت است که شیطان نیز از او گریزان می شود. قرآن با بیان زیبا و شیوای خود از زبان شیطان درباره ی کسانی که از او پیروی کرده اند و در نهایت بیدار گشته و خود را ملامت کنند و گناه را به گردن شیطان می گذارند، می گوید:
وَ قالَ الشَّیطانُ لَمَّا قُضِی الاَمْرُ إِنَّ اللهَ وَعَدَکمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکمْ فَاَخْلَفْتُکمْ وَ ما کانَ لِی عَلَیکمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أًنْ دَعُوتُکمْ فَاَسْتَجِبْتُمْ لی فَلاتَلوُمُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکمْ ما أنَا بِمُصِرِخِکمْ وَ ما أنْتُمْ بِمُصْرِخی إنّی کفَرْتُ بِما أَشْرَکتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إنَّ الظّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ؛ شیطان گفت: - به هنگامی که کار از کار گذشت - خداوند به شما به حق وعده داد و من نیز به شما وعده دادم، سپس از وعده ام سرپیچی کردم و مرا به شما تسلطی نبود، جز اینکه شما را خواندم و شما نیز اجابت کردید، پس مرا سرزنش نکنید و خود را ملامت نمایید... .
انسان امروز که بیرون از دین فکر می کند و به مذهب توجه ندارد در غفلتی بسیار گران و زیان بار قرار گرفته است، انسان امروز، منهای مذهب مداران و دین پرستان در مهلکه ی عجیب خودپرستی و نفس پرستی به دام افتاده است. مهار حیات معقول و عنان فطرت از دستش گسیخته و رها شده است
از همان آغاز، اسلام انسان را راهنمایی می کند که خشت اول درست گذاشته شود.
غرض از ازدواج و وصلت زن و مرد، تنها خاموش کردن غریزه و آتش شهوت نیست، بلکه به دنبالش زندگی مشترک و تولید مثل نیز می باشد. فردی که با اهداف عالی و هدفدار فوق ازدواج می کند و قدم بر حیات معقول می گذارد ، ناگزیر است که به پیام های سازنده ی مذهب توجه بکند. از همان آغاز زندگی مشترک طبق فرامین عالی آسمانی، زندگی خود را پایه گذاری کند و با هوی و هوس وارد این عرصه نشود، چون این میدان محل بازی نیست، این عرصه، گاو نر می خواهد و مرد کهن و نه انسان نیرنگ باز و بوالهوس.
انسان امروز که بیرون از دین فکر می کند و به مذهب توجه ندارد در غفلتی بسیار گران و زیان بار قرار گرفته است، انسان امروز، منهای مذهب مداران و دین پرستان در مهلکه ی عجیب خودپرستی و نفس پرستی به دام افتاده است. مهار حیات معقول و عنان فطرت از دستش گسیخته و رها شده است. او به سرنوشت و آینده ی فرزندان خود اندیشه نمی کند، اندیشه ی او فقط اشباع کردن شکم و مهیا کردن زمینه ی رفاه و تا حدودی تحصیل آن است و معیشت او تنها در مادیات خلاصه شده است. به نیازهای روحی و فکری و معنوی متعالی فرزندان توجهی نمی کند. غرب، امروزه نمونه ی تکامل یافته ی انسان مادی می باشد که از دست فرزندان خود به ستوه آمده است.
ریشه های عمیق این فلاکت و بدبختی در باتلاق سُست و عفن مادیان قرار گرفته است، پس در راستای پیشرفت و تکامل معنوی از چنین انسانی چه توقعی غیر از درندگی و وحشی گری و فسادانگیزی می توان داشت.
پی نوشت ها :
(1) - آداب الزواج فی الاسلام، ص 99.
(2) - بحارالانوار، ج 5، ص 285.
(3) - جعفریات، ص 93؛ وسائل الشیعة، ج 20، ص 84.
(4) - نقل به مضمون. وسائلالشیعة، ج20، ص83، چاپ جدید؛ قدیم،ج14،ص57.
(5) - بحارالانوار، ج 103، ص 236.
(6) - غررالحکم، ص 327.
(7) - وسائلالشیعة، ج 2، ص 78، چاپ جدید.
(8) - وسائلالشیعة، ج 20، ص 79.
(9) - وسائلالشیعة، ج 20، ص 79.
(10) - غررالحکم، ص 379.

صداقت های دردسرساز زندگی

صداقت های دردسرساز زندگی
خیلی ها فکر می کنند درست از لحظه یی که خطبه ی عقد جاری شد، دیگر تمام مرزها از بین می رود و زن و شوهرها باید بدون هیچ حرف ناگفته یی زندگی عاشقانه شان را شروع کنند؛ در دایره ی لغت این افراد، رازداری بعد از ازدواج جایی ندارد و زن و شوهر هیچ چیز را نباید از هم مخفی نگه دارند.
این صداقت خالصانه خیلی ستودنی است، اما وقتی رنگ و بوی افراط به خود می گیرد کم کم شبیه یک ساده لوحی پردردسر می شود که ممکن است مشکلات زیاد برای تان به وجود آورد. همان طور که در مثل داریم:
جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت!

دلخوری ها ی مربوط خانواده همسر که شما بدون هیچ ملاحظه یی با همسرتان در میان می گذارید، مصداق بارز همین رازگویی هایی است که فایده ی چندانی ندارند. فرض کنید شما به دلایلی از مادر شوهرتان رفتار ناخوشایندی دیده اید و هنوز از او دلخورید، بعد همان زمان همسرتان شروع به تعریف و تمجید از مادرش می کند که «او چقدر زن فهمیده، درستکار و محترمی است.»
در این شرایط اصلاً لازم نیست مقابل همسرتان جبهه بگیرد و شروع کنید به نقض کردن گفته های او و حتی بدتر از آن پرونده ی تمام حرف هایی را که مادر شوهرتان زده و شما را آزرده باز کنید. بگذارید این مسایل بین شما و مادرشوهرتان به شکلی منطقی و با گذشت زمان حل شود و روی روابط شما با همسرتان سایه نیندازد.
بدتر از مورد بالا وقتی است که شما از خانواده ی همسر دلخورید و اتفاقاً ماجرایی پیش می آید که همسرتان هم از یکی از اعضای خانواده اش دلخور می شود و این دلخوری را با شما در میان می گذارد. آن وقت شما شروع به برشمردن تمام بدی های آن فرد می کنید و داستان دلخوری هایتان از او را سر می دهید و حتی کاسه ی داغ تر از آش می شوید و از خود همسرتان هم بیشتر بد طرف مقابل را می گویید!
اما یادتان باشد همسر شما هر قدر هم که در آن لحظه عصبانی باشد، دوست ندارد از زبان نفر سومی مثل شما خطاهای خانواده اش را بشنود. این لحظات در ذهن همسر شما ثبت می شود و اگر زمینه ی تلافی کردن او را فراهم کند، قطعاً او را از شما دل چرکین خواهد کرد و باعث می شود دفعات بعدی درد دل هایش را با شما در میان نگذارد.
برعکس این مورد هم اشتباه است! لازم نیست در این شرایط دایه ی مهربان تر از مادر شوید و شروع کنید به خوب گویی افراطی از کسی که همسرتان را دلخور کرده است! شما فقط شنونده باشید. سعی کنید همسرتان را آرام کنید و وقتی عصبانیت همسرتان فروکش کرد هرگز این مشکل و دلخوری را به یاد او نیاورید و از آن به عنوان ابزاری برای مظلوم نمایی خودتان استفاده نکنید.
مشکلات اعضای خانواده ی شما نیز چیزی نیست که بخواهید به همسرتان انتقال دهید. از این مسایل در حدی با او صحبت کنید که اگر بعدها در جمعی کسی راجع به این مشکل چیزی گفت: همسر شما بی خبر نباشد.
اگر در خانواده ی شما یا همسرتان کسی پشت سر همسر شما بدگویی کرد لازم نیست عین همان حرف ها را کف دست همسرتان بگذارید، در غیر این صورت آتشی درمی گیرد که خودتان در آن خواهید سوخت!
اگر موضوع خیلی اهمیت داشت و پای اشتباهات همسرتان در میان بود. سعی کنید به نرم ترین حالت ممکن طوری که همسرتان ذره یی متوجه بدگویی دیگری از خودش نشود ماجرا را با او در میان بگذارید. فقط در حدی که درباره ی اشتباهش به او هشدار داده باشید و در صورت نیاز ، او را متوجه دلخوری طرف دیگر از همسرتان کرده باشید. آن هم با نیت این که همسرتان را به دلجویی از آن شخص ترغیب کنید.
این که تمام پسرهای فامیل، دوست، آشنا روزی آرزوی ازدواج با شما را داشته اند! یا مادر شمابه محض تمام شدن سربازی تان یک لیست بلند بالا از دختران دم بخت در اختیارتان قرار داده که از قضا همه شان علاقه مند ازدواج با شما بوده اند! چیزی نیست که بخواهید با همسرتان در میان بگذارید. مگر آن که بخواهید پای بی اعتمادی، سرخوردگی، تحقیر و احساس ناامنی را به زندگی تان باز کنید. همه ی موارد این چنینی را پشت در محضر جا بگذارید و زندگی جدیدتان را تنها با فکر همین یک نفری که با او سر سفره ی عقد نشسته اید شروع کنید.
این که در خیابان کسی مزاحم شما شده یا آرایشگر جدید محله تان که از ازدواج شما خبر نداشته، برای تان خواستگار پیدا کرده، موردی است که نه تنها نباید به همسرتان بگویید، بلکه خودتان هم در همان لحظه باید فراموشش کنید. گفتن این مسایل این حس را در همسر شما به وجود می آورد که هر زمان ممکن است شما را از دست بدهد و این اصلاًً حس خوشایندی نیست.
منبع: 7 روز زندگی شماره 123

معرفی عادات زوج‌های خوشبخت

معرفی عادات زوج‌های خوشبخت
شاید برخی عادت‌ها در نظر زوج‌های کم تجربه و حتی با تجربه چیز مهمی نباشد با این حال چنانچه پیوسته و با خلوص آنها را به‌کارگیرند، این عادات ستون فقرات روابطی را شکل خواهند داد که زن و مرد می‌توانند عمیقا از آن راضی و خشنود باشند.
زندگی سرشار از خوشبختی به راحتی به دست نمی‌آید. زن و مرد برای به دست آوردن آن هر دو باید به یک اندازه وقت و انرژی بگذارند. در زیر توصیه‌هایی به هر دو آمده است.
با هم صمیمی باشید

دنبال اکسیر برای افزایش علاقه میان خود و همسرتان نگردید. احساس صمیمیت را در خود تقویت کنید. داشتن صمیمیت در روابط زناشویی نقش اساسی ایفا می کند؛ زیرا محدودیت ها و یا اوج توانایی اشخاص را در دوست داشتن نشان می دهد. صمیمیت مستلزم اعتماد و اطمینان است.
باید مطمئن باشیم که می توانیم بیشترین آسیب پذیری های خود را به طرف مقابل ارائه کنیم و از سوی دیگر آسیب پذیری های طرف مقابل را بدون هیچ گلایه و شکایتی بپذیریم. داشتن ارتباط متقابل نه تنها در ازدواج که در تمامی روابط موفق اصل اساسی به شمار می رود.
زندگی سرشار از خوشبختی به راحتی به دست نمی‌آید. زن و مرد برای به دست آوردن آن هر دو باید به یک اندازه وقت و انرژی بگذارند
یکدیگر را خوشحال کنید

زوج‌های خوشبخت برای خوشحال کردن هم، خود را وقف یکدیگر می‌کنند. هدف نهایی که همواره روی آن تمرکز می‌کنند خوشحال کردن یکدیگر است نه آنکه موجب ناراحتی یکدیگر شوند. این مسئله خیلی ساده به‌نظر می‌رسد اما در عمل ممکن است بسیار دشوار باشد. بنابراین سعی کنید فقط به ‌مدت یک هفته به‌طورمرتب مراقب هر عملی که انجام می‌دهید یا هر حرفی که می‌زنید، باشید و از خودتان بپرسید: آیا عملی که می‌خواهم انجام دهم یا حرفی که می‌خواهم بزنم موجب خوشحالی همسرم خواهد شد یا اینکه او را ناراحت خواهد کرد؟
داشتن ارتباط متقابل نه تنها در ازدواج که در تمامی روابط موفق اصل اساسی به شمار می رود.
آداب مسرت بخش عشق و دوستی را کاملا به‌جا آورید

آداب، عاداتی هستند که موجب ساختن یک رابطه و تقویت آن می‌شوند. در حقیقت حرکات ما بر احساساتمان تأثیر می‌گذارد. شما چطور؛ هنگام راهی کردن همسرتان سر کار و موقع بازگشتش به خانه چه آدابی را به‌جا می‌آورید؟
در اینجا چند پیشنهاد در مورد آدابی که شما و همسرتان باید در باره آن فکر کنید، ارائه می‌دهیم.
- هرروز با ارسال نامه‌ای الکترونیک یا پیامک و یا گفتن سخنی دلنشین به یکدیگر ابراز محبت کنید.
- هر روز به یکدیگر زنگ بزنید (به‌ویژه برای شوهرها مهم است).
- نسبت به تولد یکدیگر اهمیت خاصی قائل شوید.
- مهم است که دست‌ کم هر دو‌هفته یک‌ بار ساعاتی را برای شب‌ نشینی دونفره و بیرون رفتن فقط به‌خودتان اختصاص دهید.
فضایی ایجاد کنید تا بتوانید حرفتان را صادقانه و آزادانه بیان کنید
هرگاه رابطه‌ای شما را بترساند و نتوانید احساسات و عقاید خود را ابراز کنید، در آن‌صورت آن رابطه نادرست است. زوج‌های خوشبخت بین خود احساس امنیت به‌وجود می‌آورند که به لطف آن می‌توانند بدون هیچ واهمه‌ای، از احساسات، مشکلات و ناکامی‌هایشان حرف بزنند. این آرامش خاطر پایه و اساسی را برای زن و مرد فراهم می‌آورد تا بر مبنای آن مشکلات و مسائلی که موجب ناراحتی آنان می‌شود را با یکدیگر حل و فصل کنند.
زن و شوهر برای اینکه بتوانند با یکدیگر ارتباط سازنده برقرار سازند باید در مسیر صحبت یکدیگر قرار گیرند، زیرا در بسیاری از مواقع، زن و شوهر با آنکه درباره موضوع واحدی صحبت می کنند، روش صحبت آنها بقدری متفاوت است که نمی توانند ارتباط معنی داری میان خود برقرار کنند
برای حل مشکلات گفتگوی صمیمانه کنید

گفتگویی که پایان خوش دارد نشانه صمیمیت است. طرفین می دانند که دیگری چه می گوید و تدریجاً از اینکه می تواند آزادانه حرف بزنند و منظور یکدیگر را بفهمند ، لذت می برند. چه اتفاقی می افتد؟ چرا صحبتهای دلنشین از دست می روند؟ مسئله اینجاست که به مرور، شیوه های متفاوت صحبت ، منافع و چشم اندازهای متضاد، و سوء تفاهم ها روی هم انباشته می شوند و آهنگ دلپذیر صحبت را تغییر می دهند.
هرگاه رابطه‌ای شما را بترساند و نتوانید احساسات و عقاید خود را ابراز کنید، در آن‌صورت آن رابطه نادرست است.
می توانید با چند راهنمایی، گفتگوهای خود را لذت بخش و مؤثر کنید و مشکلات موجود بر سر راه گفتگوهای خود را از میان بردارید.
- با همسر خود هماهنگ شوید: شرط لازم صحبت ثمربخش هماهنگی زن و شوهر است. به عبارت دیگر ، زن و شوهر برای اینکه بتوانند با یکدیگر ارتباط سازنده برقرار سازند باید در مسیر صحبت یکدیگر قرار گیرند، زیرا در بسیاری از مواقع، زن و شوهر با آنکه درباره موضوع واحدی صحبت می کنند، روش صحبت آنها بقدری متفاوت است که نمی توانند ارتباط معنی داری میان خود برقرار کنند.
-با علاقه گوش بدهید: گاهی اوقات زن شکایت می کند که شوهرش به حرفهای او گوش نمی دهد و حال آنکه شوهر در مقام اعتراض مدعیست که همه حرفهای او را شنیده است. بررسیها نشان می دهد زنها هنگام گوش کردن با ابراز کلماتی نظیر راستی، آره، عجب و تکان دادن اجزاء صورت به ناطق می فهمانند که به حرفهای او گوش می دهند و حال آنکه مردها در حال گوش دادن بیشتر سکوت می کنند. اگر شما هنگام گوش دادن سکوت اختیار می کنید احتمالاً می توانید به اشاره کردن و تکان دادن اجزاء صورت عادت کنید و نشان دهید که براستی گوش می دهید و همسرتان را از تردید بیرون آورید.
- از قطع صحبت اجتناب کنید: قطع صحبت برای کسی که این کار را می کند احتمالاً طبیعی بنظر می رسد، اما ممکن است در کسی که صحبت او قطع می شود ایجاد نارضایتی و افکار منفی کند. باید در نظر داشت کسی که صحبت را قطع می کند باید خویشتنداری پیشه کند و به انتظار پایان صحبت گوینده صبر کند.
- ماهرانه سؤال کنید: سؤال می تواند آغازگر صحبت و ادامه آن و در نهایت دیگر اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. بعضی ها طبیعتاً کم حرف هستند، در برخورد با این اشخاص باید زمینه صحبت آنان را فراهم نمود.گاه یک سؤال دقیق و حساب شده می تواند بگونه ای اعجاب انگیز همسر شما را به صحبت تشویق کند. اما پرسش نابهنگام ، طعنه آمیز یا بی تناسب می تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند. گاهی اوقات طرز سؤال ممکن است مکالمه را متوقف کند. در بسیاری از مواقع لحن عتاب انگیز سؤالات مسئله ساز می شوند. گاهی اوقات اجتناب از پرسشهایی از نوع چرا کار دشواری است. زیرا این قبیل سؤالات اغلب مخاطب را در موضع دفاعی قرار می دهد و اغلب به صورت تلویحی، بی اعتمادی و یا حتی سوءظن را تداعی می کند.
- سیاست و نزاکت بخرج دهید: شاید در ظاهر رعایت این قانون در روابط زناشویی عجیب بنظر برسد، اما در عمل، هر کس حساسیتهایی دارد و حتی نزدیکترین اشخاص ممکن است احساسات ما را جریحه دار کنند. لذا زن و شوهر باید سعی کنند صحبتهای جدی را از صحبتهای خودمانی جدا کنند تا دچار مشکل و اختلاف نشوند.
تبیان

سرزنش ممنوع

سرزنش ممنوع
اشاره

گاهی فکر می‌کنیم زندگی چقدر سخت است؛ شاید هم تلخ؛ گویی همه چیز تکراری است و روح ندارد؛ همة این‌ها از آنجا سرچشمه می‌گیرد که منش‌ها و روش‌های صحیح برای بودن در کنار هم و همراه هم بودن را نمی‌دانیم؛ یا نیاموخته‌ایم یا اگر آموخته‌ایم؛ نمی‌دانیم چگونه باید اجرایش کرد. اما این روش‌ها و منش‌ها مهم‌اند؛ حتی اگر جزئی و پیش پا افتاده باشد.
داشتن یک زندگی ایده‌آل، با نشاط و خوب، رعایت یک سری اصول و قواعد صحیح زندگی را می‌طلبد. خواندن و عمل کردن به سلسله مباحث گام‌های زندگی مشترک، ما را تا حدودی به آن مرتبه از آرامش و سکون واقعی می‌رساند.
گام بیستم: سرزنش ممنوع

به جز معصومین:، باقی انسان‌ها کم یا زیاد دارای نقص‌هایی هستند که باید در مسیر زندگی آن‌ها را برطرف کنند. زندگی مشترک، یکی از بهترین موقعیت‌ها برای برطرف کردن این عیب‌هاست.
یکی از عواملی که باعث می‌شود عیب‌ها و نقص‌ها معضل زندگی شده و آن را به تلخی بکشاند، اخلاق زشت سرزنش است. سرزنش یا به عبارت خودمانی‌تر سرکوفت زدن، نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند؛ بلکه موجب تشدید مشکلات پیشین یا ایجاد مشکلات جدید می‌شود.
سرکوفت به اندازه‌ای زشت است که حتی نسبت به کسی که گناهی را مرتکب شده، روا دانسته نشده است.
آثار سرزنش
الف) ارتکاب همان مورد سرزنش

در گذشته گفته‌ایم و باز هم تکرار می‌کنیم که اعمال ما غیر از نتایج اخروی، در این دنیا نیز اثراتی دارند که رهایی از آن‌ها آسان نیست. یکی از اثرات وضعی صفت زشت سرزنش آن است که انسان در همین دنیا به آنچه دیگری را به جهت آن سرزنش کرده است، مبتلا می‌شود.
برای مثال کسی که همسرش را به جهت بدرفتاری مادرش سرزنش می‌کند، ممکن است مادر خود او نیز رفتاری انجام دهد که دیگران او را به جهت آن، سرزنش کنند. کسی که همسرش را به جهت نفهمیدن مطلبی سرزنش می‌کند، ممکن است که خود او را به جهت همین مسأله سرزنش کنند. کسی که همسرش را به جهت رفتار زشت گذشته‌اش سرزنش می‌کند، ممکن است خود او به همین رفتار مبتلا شده و به همین دلیل هم مورد سرزنش قرار بگیرد.
ب) مایة سرزنش خدا در دنیا و آخرت

سرزنش مردم شاید قابل تحمل باشد، اما سرزنش خدا تحمل پذیر نیست. کسی که دیگران را سرزنش می‌کند، به سرزنش خداوند در دنیا و آخرت مبتلا می‌شود. مفهوم سرزنش انسان از سوی خدا در آخرت که معلوم است، اما در دنیا شاید به این معنا باشد که مردم عیوب او را می‌فهمند و زمینه‌ای فراهم می‌شود که دیگران او را سرزنش کنند.
ج) فروزان شدن آتش لجاجت

یادمان باشد که یکی از اصلی‌ترین عوامل توقف یا پسرفت زندگی، تحریک حس لجاجت در یکی از دو طرف یا هر دو می‌باشد. ما باید از هر عاملی که موجب لجاجت می‌شود، پرهیز کنیم. یکی از عوامل ایجاد روحیة لجاجت در همسر، همین سرزنش است. وقتی آتش لجاجت شعله‌ور شد، مدیریت رفتار و گفتار از دست فکر و اندیشه بیرون خواهد رفت. در این زمان دیگر انتظار شنیدن حرف‌های آن چنانی و رفتارهای عجیب دور از واقع نخواهد بود؛ زیرا انسان لجوج بدون تفکر و تدبیر سخن می‌گوید و رفتار می‌کند.
د) بی‌باک شدن برای ادامة اشتباه

با توجه به اینکه لجاجت میوة سرزنش است، وقتی سرزنش تکرار و لجاجت در طرف مقابل تبدیل به یک عادت شد؛ راه برای بی‌باک شدن او هموار شده و اشتباه خود را با جسارت بیشتری ادامه خواهد داد. در این هنگام است که دیگر فعالیت‌های اصلاحی هم نتیجه نخواهد داد.
ﻫ ) بی اثر شدن سرزنش

اگر تذکر شکل دوستانه داشته باشد، می‌تواند از تکرار اشتباهات همسر جلوگیری کند؛ اما وقتی شکل سرزنش به خود گرفت و از اندازه ‌گذشت، موجب عادی شدن و بی‌اثر شدن آن می‌شود.
و) شعله ور شدن آتش کینه و دشمنی

سرزنش زیاد، موجب بدبینی همسر نسبت به ما می‌شود. از آنجا که سرزنش خرد کنندة شخصیت طرف مقابل می‌باشد، او در خیال خود چنین می‌پندارد که اگر همسرم مرا دوست داشت، این قدر مرا سرزنش نمی‌کرد. همین خیال‌ها آرام آرام نور محبت را در میان زن و شوهر کم سو کرده و آتش کینه و دشمنی را شعله‌ور می‌کند. این آتش کینه و دشمنی، محصول سرکوفت و میوة تلخ لجاجت است که از آثار سرزنش بود.
ز) ایجاد تردید

گاهی سرزنش‌های پشت سر هم در ذهن همسرمان سؤالاتی را به وجود می‌آورد؛ مثل اینکه آیا واقعاً همسرم مرا دوست دارد؟ اگر دوست دارد، چرا این قدر مرا سرزنش می‌کند؟ آیا این‌سرزنش‌ها بهانه ‌است یا...؟ نکند با این سرزنش‌ها بنا دارد مرا تحقیر یا عقده‌های خود را خالی کند؟ معلوم هم نیست، شاید از ازدواج خود پشیمان شده و این گونه ابراز می‌کند و ... . همة این سؤالات زمینه ساز ایجاد تردید در زندگی می‌شود. وقتی هم که همسر در اصل زندگی خود دچار تردید شد، به این راحتی نمی‌تواند دل به آن ببندد. دل بسته نبودن به زندگی هم ضریب تحمل را پایین آورده و دامنة اختلافات را وسیع‌تر می‌‌کند.
بهترین عتاب ترک عتاب

بهترین عتاب و سرزنش، ترک عتاب و برخورد خوب است. اگر می‌خواهید همسرتان به جهت برخورد بدش تنبیه شود، با او خوب برخورد کنید تا زشتی رفتار خود را متوجه شود.
بدترین سرزنش‌

یکی از بدترین سرزنش‌ها، سرزنش به جهت امری است که بود و نبودش در دست خود شخص نیست. ممکن است همسر ما، خود یا خانواده‌اش نقص‌هایی داشته باشند که در به وجود آمدن آن تقصیری نداشته‌اند؛ برای مثال قیافة همسر، فقر او یا خانواده‌اش، سواد کم پدر یا مادرش و... . سرزنش به جهت این عیب‌ها، حاکی از عدم وجود انصاف در ماست.
منت، نوعی سرزنش

منت هم نوعی سرزنش است. سرزنشی که تا به حال از آن سخن گفتیم، سرکوفت زدن به جهت عیب‌ها یا اشتباهات همسر انجام می‌شد. منت، سرکوفت زدن به جهت لطفی است که ما در حق او انجام داده‌ایم. به رخ کشیدن کارهایی که انسان برای دیگری انجام داده است، علاوه بر آنکه اثر معنوی آن کار را از بین می‌برد، موجب می‌شود که کارهای خوب، نه تنها اثر خوب خود را از دست داده و فاسد شود؛ بلکه سبب می‌شود که کارهای خوب منت گذارنده، دیگر برای همسرش لذت‌بخش نباشد.
ادامه دارد...
محسن عباسی ولدی

ندید پدید‌ها و مهریه های بالا

ندید پدید‌ها و مهریه های بالا
تجربه ثابت کرده که مهریه قانون‌بردار هم نیست، یعنی مردم منتظر نمی‌مانند تا قانونگذار سبک خاصی از زندگی را برایشان تدوین کند و آنها هم گوش به فرمان بدهند و همان راه دیکته‌شده را بروند. برای همین است که اوضاع مهریه در کشور ما تا این حد نابسامان شده است.
هم استاد دانشگاه است و هم نفر اول بورد تخصصی جراحی، اما به دلیل اینکه توان پرداخت مهریه به صورت یک باره را نداشته و با درخواست اقساطی شدن بدهی‌اش موافقت نشده، نزدیک به یک ماه است که در زندان به سر می‌برد. این‌ها را برادرش می‌گوید که او هم پزشک است.
دکتر ناصر در مورد برادر زندانی‌اش می‌گوید: فرزند شهید هستیم و برادرم با دسترنج خودش اندوخته‌ای داشت که حالا به خاطر شکایت مسدود شده است و قبول کرده که مابقی مبلغ مهریه را به صورت قسطی پرداخت کند اما قاضی موافقت نکرده و حتی درخواست مرخصی‌اش هم دوبار رد شده است. مانده‌ایم که چه کنیم.
اما جوانی که به دادگاه خانواده مراجعه کرده، شرایط متفاوتی دارد و از دادگاه درخواست اعسار کرده و قرار است امروز چند نفر از همکارانش شهادت بدهند که آه در بساط ندارد. شاید به این روش با پرداخت یک سکه در ماه موافقت بشود و زندانی نشود.
وقتی از وی می‌پرسیم که مهریه همسرت چه بود، با ناراحتی می‌گوید: 300 سکه. البته آن موقع سکه اینقدر گران نبود ولی چون سکه ثبت شده، باید سکه پرداخت کنم؛ یعنی تا زمانی که پیر شوم باید هر ماه با چندرغاز پول زندگی کنم و بقیه را قسط بدهم.
طی 2 سال گذشته، حدود 10 هزار نفر به دلیل مهریه زندانی و آزاد شده‌اند و این نشان می‌دهد که مهریه و ناتوانی مرد در پرداخت آن یکی از مواردی است که از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است و باید برای آن تدبیری اندیشید
زندانیانی که شاید مجرم نیستند!

محمدعلی ساری ،معاون ستاد دیه کشور، در گفتگو با خبرنگار مهر با انتقاد شدید از وضعیت صعودی آمار زندانیان مهریه در کشور، آمار زندانیان مهریه را در کشور نگران کننده عنوان کرد و گفت: زندانیان مهریه و چک بالاترین آمار زندانیان جرائیم غیرعمد در کشور را به خود اختصاص داده اند.
جمله «حالا مهریه را کی داده و کی گرفته» اینقدر کلیشه شده بود که با استناد به آن همه جور مهریه را تایید کردیم و در نتیجه، حالا با زندانیان زیادی مواجه هستیم که قدرت پرداخت مهریه را نداشته‌اند؛ زندانیانی که تعدادشان، مجلس را نیز نگران کرده است.
سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با اشاره به اینکه ستاد دیه و مجلس از مدت‌ها قبل به دنبال ارائه راهکاری برای کاهش زندانیان مهریه هستند، گفت: براساس آمارهای ارائه شده به مجلس، در حال حاضر 2 هزار نفر به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه همسرانشان، در زندان به سر می‌برند که این رقم نسبت به سال‌های قبل افزایش یافته است.
هم چنین، طی 2 سال گذشته، حدود 10 هزار نفر به دلیل مهریه زندانی و آزاد شده‌اند و این نشان می‌دهد که مهریه و ناتوانی مرد در پرداخت آن یکی از مواردی است که از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است و باید برای آن تدبیری اندیشید.
رحیمی افزود: در زمان بررسی لایحه حمایت از خانواده، پیشنهادهایی برای جلوگیری از ثبت مهریه‌های سنگین و نامتعارف و هم چنین کاهش زندانیان مهریه ارائه داده شد که هیچ کدام مورد تایید قرار نگرفت و از لایحه حذف شد. اخذ مالیات از مهریه و قسط بندی مهریه برای مردانی که عسر و حرج آن‌ها به دادگاه اثبات شده باشد از جمله این موارد بود.
مهریه که هدیه مرد به همسرش محسوب می‌شده، بر اثر عواملی مثل تجمل گرایی، گاهی اوقات به عاملی تبدیل می‌شود که به جای اینکه دوام زندگی‌ها را افزایش دهد، برعکس عمل کرده و طول عمر زندگی مشترک را کم می‌کند.
وکیلی که در حوزه خانواده فعالیت می‌کند در این باره می‌گوید: «زندگی مشترک یعنی شراکت دو نفر با همدیگر. اینجاست که هر چقدر مهریه افزایش پیدا کند، شرکا از هم واهمه پیدا می‌کنند و هر بحث کوچک و عادی هم می‌تواند منجر به سو برداشت شده و اختلافات را بزرگ کند؛ چون مبلغی در میان است که گزاف تعیین شده.»
اکنون با مردانی مواجه هستیم که دارایی دارند اما اموالشان را به صورت صوری به نام افراد دیگر می‌کنند تا از پرداخت مهریه طفره بروند و یا درخواست اعسار کنند؛ چه بسا اگر مهریه کمتری در میان بود، پرداخت یکجای مبلغ برایشان مقدور می‌شد و درخواست تقسیط هم نمی‌کردند. اما در عین حال افرادی نیز هستند که واقعا توانایی پرداخت مهریه را ندارند و اگر نتوانند این موضوع را اثبات کنند، زندانی خواهند شد.
مهریه که هدیه مرد به همسرش محسوب می‌شده، بر اثر عواملی مثل تجمل گرایی، گاهی اوقات به عاملی تبدیل می‌شود که به جای اینکه دوام زندگی‌ها را افزایش دهد، برعکس عمل کرده و طول عمر زندگی مشترک را کم می‌کند
عضو شورای فرهنگی- اجتماعی زنان در این باره می‌گوید: هم اکنون نگاه ابزاری به مهریه در جامعه رواج یافته و با افزایش میزان مهریه، شاهد هستیم که تعداد افرادی که ناتوان از پرداخت هستند و زندانی می‌شوند، رو به افزایش است.
مینو اصلانی، راهکار را در ارائه قوانین جدید دانسته و در ادامه می‌گوید: باید قوانینی وضع شود که از ثبت مهریه‌های سنگین در هنگام عقد جلوگیری کند. هم چنین با فرهنگ سازی‌های لازم و برگزاری کلاس‌های مختلف برای جوانان و دانشجویان این موضوع به آن‌ها تفهیم شود که مهریه سنگین موجب تضمین زندگی نمی‌شود.
اکنون از یک سو، روند تورمی مهریه به شدت رو به افزایش است و از سوی دیگر، با افزایش معنی دار نرخ طلاق مواجه هستیم. به عبارتی بهتر، به نظر می‌رسد که سنت حسنه «مهریه» کارکردش را از دست داده است و اینجاست که باید مسئولین دست به کار شوند و با وضع قوانین جدید و فرهنگ سازی، در احیای آن بکوشند. به عنوان مثال، باید از ثبت مهریه‌های بالا خودداری کرد یا با ذکر دو عبارت عندالمطالبه یا عندالاستطاعه در سندهای ازدواج و فرهنگ سازی در این زمینه، حداقل اقدامی در راستای کاهش زندانیان مهریه انجام داد.
ضرورت فرهنگسازی بسیار مهم است:

در حال حاضر بسیاری از دختران گمان می‌کنند تعیین مهریه های سنگین نشانه کلاس بالا و مایه مباهات است، بنابراین لازم است این بینش اشتباه با فرهنگ‌سازی از میان برود.
ضمن این که به گفته کارشناسان، زندان افتادن مردی که استطاعت پرداخت مهریه سنگین را ندارد، نیز مشکلی را حل نمی‌کند و در این میان زن و شوهر هر دو خسارت می‌بینند وعمر و زندگی خود را در راهروهای دادگاه خانواده از دست می‌دهند.
غضنفرآبادی، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی ،در این باره می‌گوید:
تلاش برای فرهنگسازی و تغییر نگرش جوانان و خانواده‌ها نسبت به ازدواج و مهریه را بهترین راه برای سر و سامان دادن به اوضاع کنونی می‌داند، در عین حال تاکید دارد که اگر در مورد مهریه بحث‌های جدی و کارشناسی مطرح شود و نیاز به قانونگذاری داشته باشد مجلس آماده است تا نسبت به تصویب قوانین جدید و اصلاح قوانین قدیمی اقدام کند.
البته از آنجا که پیروی از قوانین در امور شخصی و خانوادگی معمولا به مذاق افراد در آستانه ازدواج خوش نمی‌آید، شاید بهتر باشد که مردها به عنوان پذیرندگان مهریه‌های عندالمطالبه بدانند که عقدنامه‌های ازدواج جزو اسنادی هستند که قابلیت اجرا دارند و هیچ‌کدام از مفاد آن شوخی نیست.
بنابر این غیر از اصلاح قوانین به نظر می‌رسد برنامه‌ریزان فرهنگی، نهادها و سازمان‌های فرهنگ‌ساز، رسانه‌ها و دیگر سازمان‌های ذی‌ربط باید برای تغییر فرهنگ مردم و همچنین گرایش آنها به تعیین مهریه‌های سنگین دست به کار شوند، چرا که تجربه ثابت کرده است زندگی بادوام و توام با خوشحالی هیچ ارتباطی با مهریه‌‌های آنچنانی ندارد. خوشبختی جای دیگر پنهان است که باید آن را پیدا کرد.
تبیان