مقالات روان شناسی و نظریه های روان شناسی و اعتیاد اینترنتی

مقالات و نظریه های روان شناسی و مقالات روان شناسی اینترنت و اعتیاد به اینترنت و اختلالات رفتاری و روانی و روان شناختی

مقالات روان شناسی و نظریه های روان شناسی و اعتیاد اینترنتی

مقالات و نظریه های روان شناسی و مقالات روان شناسی اینترنت و اعتیاد به اینترنت و اختلالات رفتاری و روانی و روان شناختی

پیشنهاداتی در رابطه با پیشگیری استفاده از محتویات غیر اخلاقی مو

پیشنهاداتی در رابطه با پیشگیری  استفاده از محتویات غیر اخلاقی موبایل در مدارس
مقدمه : کارکردهای مثبت و منفی وسیله ارتباطی به نام موبایل بر کسی پوشیده نیست ، اقدامات قهری برای ممنوعیت استفاده از موبایل در مدارس به عنوان آخرین راه ممکن ، مناسب است اما پیشگیری از این معظل مهمتر ، و مسلما" وجود امکانات ، بلوتوث ، حافظه های بالا ی مولتی مدیا ، دوربین ، ضبط صدا ، پیامک ها و غیره باید عاملی برای جدیت مسئولان مدارس و معلمان در عدم استفاده دانش آموزان از این وسیله داخل مدرسه باشد ، علی الخصوص مقاومت دانش آموزان ودرگیریهای زیاد والدین با کارکنان مدارس شاید منجر به تضعیف روحیه کاری ، خستگی و استرس طرفین نیز بشود .
1-صرف انتشار چند بخشنامه کمک اساسی به حل مشکل موبایل و دوربین در این مقطع زمانی نخواهد کرد ؛ تشکیل یک جلسه کارشناسی آسیب شناسی استفاده از موبایل ، با حضور پلیس ، روانشناس ، جامعه شناس ،مشاور، مسئولین تربیتی ، مسئولین انجمن اولیا و مشاوره ، قاضی و غیره زیر نظر و توسط ادارات آموزش و پرورش بسیار مفید خواهد بود که دارای 2 کارکرد موثر است : 1- وحدت نظر و رویه دوایر در این خصوص 2- پیدا کردن راه کارهای بدیع در برخورد با مشکل موبایل و استفاده آن در مدارس 3- انتقال یافته های جلسه بحث و بررسی به صورت کاملا" کارشناسی به مدیران مدارس 4- توجه به تفوتهای فرهنگی مدارس و شهر ها
2-درمدرسه در قدم اول باید توسط کارکنان مدارس ، خصوصا" معلمان در کلاس ،تبعات منفی استفاده از موبایل با تاکید بر دو بعد ؛ حواس پرتی دانش آموز و عدم استفاده از کلاس و درس ؛ و دوم ؛ توجه به ضررهای استفاده مدام در سنین زیر 17 سال ناشی از امواج مغناطیسی وسوم ؛ آثار ویرانگر محتوای برخی تراک های غیر اخلاقی با حفظ جوانب و احتیاط های لازم ، برای استفاده کنندگان یا بی توجهان به تذکرات قبلی مسئولین مدرسه (نه همه دانش آموزان) ، تشریح گردد. بهترین محل برای توجیه کارکنان مدارس جلسه شورای معلمان مدرسه است.
3- تهیه تراکت هایی توسط مدارس مبنی بر مشکلاتی نظیر ؛ حواس پرتی در مدرسه و عدم توجه کافی به درس و کلاس ، انتقال بیماریهای ویروسی و باکتریایی ،مشکلات امواج مغناطیسی موبایل و غیره و نصب در سالن مدرسه
4- دعوت از مشاور ، جامعه شناس یا پزشک مسلط به موضوع برای حضور در مدرسه ای که بیشترین مشکل را از این بابت دارد و داشتن یک سخنرانی برای افراد علاقمند به حضور در جلسه برای استفاده از سخنرانی ،و تشریح مضرات و آسیب های استفاده از موبایل در دانش آموزان
5- در مدارسی که بیشترین درگیریها را در این رابطه دارند و یا برای افراد علاقمند به استفاده از مطالب سخنرانی ، یک سخنران آگاه و مسلط از دایره اجتماعی نیروهای انتظامی یا یک قاضی با هدف ارشاد و راهنمایی و اطلاع رسانی ( نه با هدف برخورد ) ، برخی جرائم احتمالی استفاده از موبایل و محتویات آن تشریح شود چرا که خیلی از دانش اموزان مشکل دار نمی دانند که همراه داشتن محتویات غیر اخلاقی در موبایل یک جرم تلقی می شود
6- پرسش و پاسخ مسئولان مدرسه با دانش آموزان به صورت کلاسی یا منتخب جمعی ، در مورد انگیزه های استفاده از موبایل در مدرسه و کسب آمارو فرضیات در این رابطه ، به فرایند پیشگیری و اقدامات مناسب مدرسه کمک خواهد کرد .
7- یک راهکار بسیار ساده و موثر اینکه ؛ برخی از خانواده ها از مشکلات همراه داشتن موبایل توسط دانش آموز اطلاعات کافی ندارند و در مقابل مدیر مدرسه مقاومت می کنند و گاه به درگیری هم خواهد انجامید ، بهترین محل برای دادن آگاهی به والدین تشکیل جلسه انجمن اولیای کلاسی است (که در مجمع عمومی کل مدرسه به خاطر محدودیتهای رسمی سخنران و غیره کارساز نخواهد شد ) اگر در جلسات انجمن کلاسی با توجه به یافته های علمی ، آسیب های احتمالی مغناطیسی ، روانی ، حواس پرتی ، لرز ، استرس، اضطراب ،کاهش خورد و خوراک ، انتقال بیماریهای ویروسی و باکتریایی ،مشکلات گوارشی ، بدخوابی ،لرز ، حساسیت و غیره در اثر استفاده مشترک در مدرسه و غیره برای آنان تشریح شود و مستندات آن ارائه گردد ، علاوه بر اینکه والدین به فکر عدم استفاده از موبایل توسط فرزندانشان در مدرسه خواهد افتاد ، ممکن است یک پشتیبان خوب برای مدیر و مربی پرورشی و مشاور مدرسه باشند و درگیریها و شکایات به حداقل خواهد رسید (مقاومت تعدادی از والدین در مدرسه برای این مورد هم دور از انتظار نیست اما تغییر نگرش اکثریت والدین کار مهمتری است )
8- تاکید مدیران به دانش اموزان و والدین که هر ساعت از زمان حضور در مدرسه می توانند از تلفن مدرسه (با نظارت مدیر برای کارهای خیلی ضروری) استفاده نمایند و یا والدین از منزل با تلفن مدرسه تماس بگیرند ، بهانه برخی دانش آموزان را بی اثر خواهد کرد ، البته این مورد هزینه چندانی برای مدرسه ندارد وبار مالی زیادی بر دوش مدرسه نخواهد گذاشت ولی در مقابل به دردسر ها و جنگ اعصاب آنطرف مشکل خواهد ارزید ...
9- این مشکل مقطعی است و با فرهنگ سازی در آینده حل خواهد شد ، اما حتی یک مشکل مانند انتشار تصاویر دختران گرفته شده دریک مدرسه ، در زمان فعلی جبران ناپذیر است آوردن مستندات ممنوعیت موبایل در کشور های خارجی مانند ، ژاپن،قبرس،انگلستان،هند و غیره ، توجه مدیران یا والدین را به اهمیت موضوع جلب می کند و اعتراضات آنان را به حداقل خواهند رساند ، از همه مهمتر ، مسلما" یک یا چند روش ابداعی و بدیع وجود دارد که با همفکری و مباحثه و بررسی ابعاد مثبت و منفی آن می توان با این مشکل برخورد کرد ولی نیازمند یک برنامه تقریبا" طولانی تر برای پیشگیری از آسیب های تصاویر و تراک های غیر اخلاقی ، داستانهای غیر اخلاقی بسیار مخرب در مدارس و در سطوح دانش آموزی هستیم .
10_ از تمام موارد بالا مهمتر اینکه ، تقویت ابعاد دینی دانش اموزان و اینکه این ممنوعیت استفاده یا ذخیره یا حتی دیدن تراک ها و مطالب غیر اخلاقی ، در وجود فرد نهادینه شود ، کمک موثری به حل مشکل خواهد کرد ، حتی دانش آموزان معتقد و با تقوا ممکن است به سایر دانش آموزان در این باره تذکر داده یا آنها را از عواقب کارشان مطلع نمایند و اینکه خدا را در همه حال ناظر بر اعمال خود بدانند ...
11- تقویت قدرت ابراز وجود در دانش آموزان ، باعث خواهد شد به پیشنهاداتی در مورد ذخیره یا دیدن تراک های غیر اخلاقی یا ارسال و دریافت اس ام اس ها و ام ام اس های غیر اخلاقی و بلوتوث های غیر مجاز ، با قاطعیت " نه " گفته و از دام این مشکلات رهایی یابند . نقش مربیان پرورشی و مشاوران مدارس در این بخش ، بسیار مهم است .

استفاده دختران جوان از اینترنت و تاثیر آن بر هویت دینی دختران

استفاده  دختران جوان از اینترنت و تاثیر آن بر هویت دینی دختران
 بین استفاده از اینترنت و هویت دینی رابطه معناداری وجود دارد.  آیا استفاده از اینترنت بر هویت دینی دختران جوان تأثیر می‏گذارد یا خیر؟
این مقاله تاثیر اینترنت بر برخی از ابعاد هویت اجتماعی (از جمله هویت دینی، هویت قومی، هویت خانوادگی و هویت شخصی) را با استفاده از روش پیمایشی مورد مطالعه قرار داده است. این مطالعه در شهر سنندج در میان دو گروه از دختران، یعنی آنهایی که از اینترنت استفاده می کردند و آنهایی که از اینترنت استفاده نمی کردند، صورت گرفته است.
این مطالعه و تحلیل یافته ها نشان می دهد که میان دو گروه مذکور به لحاظ هویت دینی،‏ هویت قومی، هویت خانوادگی و هویت شخصی تفاوت معناداری وجود دارد و هویت دینی، قومی و خانوادگی و هویت شخصی در افراد گروه اول، نسبت به افراد گروه دوم از قوت کمتری برخوردار بود. به نظر می رسد این موضوع از یک سو نشانگر کاهش تاثیر کانال های سنتی در فرایند هویت سازی و از سوی دیگر بیانگر تحول کیفی مولفه های هویت یابی در عصر جدید است که غالبا خارج از کنترل مراجع سنتی و غیر‏رسمی (خانواده، قومیت و دین) و ساختارهای رسمی (نهادهای متولی نظارت اجتماعی و برنامه ریزی فرهنگی) قرار دارد . نتیجه این که، باوجود تلاش نهادهای سنتی رسمی و غیررسمی در هدایت هویت های فردی و اجتماعی، استفاده از اینترنت بر هویت اجتماعی افراد مورد مطالعه تاثیر تعیین کننده ای داشته است.
مقدمه
امروزه کمتر کسی در این گزاره شک می‏کند که جهان وارد عصر تازه‏ای شده که نماد آن اهمیت یافتن اطلاعات است. بسیاری از دانشمندان و صاحبنظران علوم اجتماعی بر این باورند که ترکیب و همگرایی فنآوری‏های ارتباطی و تجدید ساختار نظام سرمایه‏داری در دهه‏های اخیر ما را وارد عصر و جامعه ی تازه‏ای کرده است. دانیل بل آن را جامعه ی فراصنعتی، امانوئل کاستلز، جامعه ی شبکه‏ای و تادائو اومه سائو آن را جامعه ی اطلاعاتی نامیده است. جامعه ی اطلاعاتیرا جامعه‏ای می‏دانند که در آن دسترسی به اطلاعات، افزایش یافته و اطلاعات اهمیت زیادی در زندگی روزمره پیدا کرده و سبب تغییراتی در ساختارهای شغلی شده است. به سبب گسترش دامنه ی تاثیر رسانه‏های جمعی، به ویژه ماهواره و اینترنت و سایر فنآوری‏های اطلاع‏رسانی، جامعه ی اطلاعاتی امروزه بُعدی جهانی پیدا کرده و منحصر به کشور یا کشورهای خاصی نمی‏شود.
اقتصاد جهانی مبتنی بر اطلاعات، توسعة فناوری‏های دیجیتالی و فشردگی زمان و مکان از ویژگی‏های این عصر است. موتور محرکه ی این تحولات، انقلاب و انفجار اطلاعات و تحولات پرشتاب علمی و فنآورانه بوده است. در این فرآیند، ابتدا رایانه‏ها به جامعه راه می ‏یابند و سپس رایانه‏های شخصی به منازل و حوزه‏های خصوصی افراد و خانواده‏ها وارد می شوند و بزرگراه اطلاعات را از وسط منازل عبور می‏دهند. وصل شدن رایانه‏ها به خطوط تلفن و دسترسی آسان و نسبتاً کم‏هزینه به اینترنت، افراد را به اطلاعات انبوه و جهانی متصل ساخته و این همه، جنبه‏های مختلف زندگی ما را تحت تأثیر قرار می‏دهد. یکی از جنبه‏های مهمی که از فنآوری های اطلاعاتی و ارتباطی جامعه ی اطلاعاتی تأثیر می‏پذیرد، هویت است.
هویت دارای ابعادی مختلف است. بعد روانشناختی آن که به نام هویت شخصیتی خوانده می‏شود و شامل تعریف فرد از ویژگی‏های منحصر به فرد فیزیکی و روانشناختی خودش است، با هویت اجتماعی تفاوت دارد. هویت اجتماعی به تعریفی که فرد براساس تعلق و عضویت در گروه‏های اجتماعی از خودش می‏کند، دلالت می کند و شامل هویت های مختلفی است. برخی از این ابعاد هویت خانوادگی، هویت قومی و هویت دینی است.
هویت فردی از مجموع هویت شخصیتی و هویت‏های اجتماعی فرد تشکیل می‏شود. در جوامع سنتی، هویت بیشتر متأثر از عوامل انتسابی، از پیش مشخص شده و ثابت است. انسان‏ها شبیه یکدیگرند و انسجام بیشتری در ابعاد مختلف هویت وجود دارد. لذا افراد جامعه به لحاظ هویت‏یابی چندان دچار تغییر و دگرگونی نمی‏شوند و اساساً کمتر مسئله‏ای به نام بحران هویت به وجود می‏آید. اما در جوامع جدید منابع هویت‏یابی متعدد و بیشتر اکتسابی است، زیرا انسان‏ها در گروه‏ها و قشرهای اجتماعی متعددی عضو هستند. لذا هویت انسان‏ها در معرض تغییر است. این‏جاست که مسئله ی هویت و چالش‏های هویتی بروز می‏کند.
جامعه ی اطلاعاتی باعث تحولات گسترده از جمله تحول در مفهوم زمان و مکان شده است. فراهم آمدن منابع و مراجع جدید، ذهنیت و هویت افراد را دچار دگرگونی کرده است و این مسئله به منطقه یا کشور خاصی محدود نمی‏شود بلکه تمام جوامع را کم‏وبیش دربرگرفته است. جامعه ی ما نیز چون دیگر جوامع، در معرض تغییر و دگرگونی قرار گرفته‏ است و آثار و پیآمدهای آن را نیز تجربه می‏کند. جوانان، مستعدترین گروهی هستند که تحت تأثیر این تحولات قرار گرفته‏ اند
کردستان از جمله مناطقی است که یکی از قومیت‏های مهم و پرجمعیت ایران را در خود جای داده است، ‏ گسترش فنآوری‏های اطلاعاتی ارتباطی و شبکه‏های ماهواره‏ای و کانال‏های کرد زبان، گسترش راه‏های ارتباطی و رشد کافی‏نت‏ها و کلوپ‏های مختلف در منطقه و رشد شهرنشینی از پدیده های اخیر هستند که به نظر می رسد به تغییرات عمده‏ای در ارزش‏ها و نگرش‏ها و شیوه‏های زندگی افراد منجر گشته و تغییرات هویتی، به ویژه در جوانان شهرنشین این منطقه ایجاد کرده باشد. سوالی که در این شرایط مطرح می شود این است که استفاده از اینترنت چه تاثیراتی بر ابعاد مختلف هویت اجتماعی دختران جوان بر جای گذاشته است؟ از آنجا که هویت اجتماعی، زمینه‏ساز رفتارهای فردی و اجتماعی است مطالعه چندوچون این تغییرات به ویژه در جوانان از یک سو مسائل وآسیب‏های احتمالی را آشکار می‏سازد و از سوی دیگر می‏تواند در جهت برنامه‏ریزی و رفع مشکلات و نیازهای جوانان، مفید و موثر واقع شود. به ویژه آنکه، با وجود بحث های نسبتاً گسترده در مورد هویت، مطالعه ی جدی درباره تاثیر تحولات مذکور بر دختران جوان کمتر انجام شده است. از این رو شناخت علمی این موضوع برخی از کاستی های موجود در ادبیات را برطرف خواهد کرد. مباحثی که از این پس خواهد آمد در چهار بخش ارایه می شود. بخش اول ادبیات نظری تحقیق را در بر می گیرد و بخش دوم به روش تحقیق و فنون گردآوری داده ها اختصاص دارد. در بخش سوم یافته های پژوهش ارایه شده است و بخش چهارم به جمع بندی مباحث و یافته ها اختصاص دارد.
جامعة‏ اطلاعاتی و تحول فرهنگی
در خصوص چگونگی پیدایش جامعه ی اطلاعاتی، مانوئل کاستلز به انقلاب فنآورانه ای که حول محور فنآوری‏های اطلاعات متمرکز است اشاره می‏کند که در سال‏های پایانی قرن بیستم، ‏ چشم‏انداز اجتماعی زندگی انسان را دگرگون ساخته و با سرعتی شتابان در کار شکل‏دهی مجدد بنیان مادی جامعه است (کاستلز، 1380: 28).
با این همه، کاستلز مفهوم «جامعه ی‏ اطلاعاتی» را با احتیاط و به صورت مشروط به کار می‏برد و معتقد است نام بردن از یک جامعه ی اطلاعاتی به معنای همگونی جهانی همة شکل‏های اجتماعی نیست. سخن گفتن از جامعه ی اطلاعاتی یا جامعه ی متکی براطلاعات به دو شرط نیازمند است: از یک سو اعضای این جامعه در شکل کنونی خود، سرمایه‏داری هستند و از سوی دیگر تنوع و چندگونگی فرهنگی و نهادی آنها باید مورد توجه قرار گیرد. بدین معنی اگرچه ژاپن، اسپانیا، چین، برزیل و ایالات متحده آمریکا همگی جزء جوامع اطلاعاتی به شمار می‏آیند اما «هویت خویش را در دیگ جوشان و جهان گسترده و همسان‏ساز سرمایه‏داری متکی به اطلاعات از دست نمی‏دهند» (کاستلز، 1380: 48). به نظر کاستلز سرمایه‏داری اگرچه به مثابه دیگ جوشان جهان‏گستر و همسان‏ساز عمل کرده اما واقعیت این است که در این کار خود موفقیتی کسب نکرده و برای مثال اگرچه ژاپن و آمریکا هر دو جزء کشورهای سرمایه‏داری به حساب می‏آیند اما با یکدیگر متفاوت هستند و هرکدام هویتی متمایز از دیگری و منحصر به فرد دارند. بنابراین کاستلز به جای اصطلاح جامعه ی اطلاعاتی، ترجیح می دهد جامعه ی شبکه ای را به کار ببرد.
به لحاظ تاریخی، کاستلز دگرگونی فنآورانه را که منجر به ایجاد و اختراع «شاهراه اطلاعاتی» شده با اختراع بزرگ حروف الفبا در یونان 700 سال پیش از میلاد مشابه می‏داند و معتقد است برای نخستین بار در تاریخ رسانه، اَبَرمتن یا فرازبانی شکل گرفته است که شیوه‏های مکتوب، ‏ شفاهی، ‏دیداری و شنیداری ارتباطات انسانی را در چارچوب یک سیستم، یکپارچه می‏سازد. این پدیده که «شاهراه اطلاعاتی» نام دارد، ‏ به دلیل قابلیت یکپارچه‏سازی متن، تصویر و صدا در یک سیستم و شبکة جهانی، ماهیت ارتباطات را دستخوش دگرگونی‏های بنیادین ساخته است و از آنجا که ارتباطات نقش تعیین‏کننده‏ای در شکل‏دهی فرهنگ دارد، فرهنگ نیز به تبع دگرگونی‏های فنآورانه ی جدید، دگرگونی‏های بنیادی دیگری را از سر می‏گذراند (همان: 383). در نظر کاستلز یکی از پیامدهای مهم گسترش فنآوری‏های اطلاعات و ارتباطات نوین مبتنی بر آن، دگرگونی فرهنگ‏هاست. از این رو در اثر ایجاد و گسترش شاهراه‏های اطلاعاتی، فرهنگ نوینی در حال ظهور است (همان: 384).
ویلیام مارتین، جامعه ی اطلاعاتی را جامعه‏ای معرفی می‏کند که در آن کیفیت زندگی همانند چشم‏اندازهای تحول اجتماعی و توسعه اقتصادی به میزان روبه تزایدی به اطلاعات و بهره‏برداری از آن وابسته است. در چنین جامعه‏ای، استانداردهای زندگی، الگوهای کار و فراغت، نظام آموزشی و بازار کار به گونه ِ کاملاً محسوسی تحت‏الشعاع پیشرفت‏هایی قرار گرفته که در قلمرو اطلاعات و دانش‏ها روی داده است (محسنی، ‏ 1380: 21-20).
در همین رابطه، جان فیدر از انقلابی یاد می کند که در زمینه ی اطلاعات و ارتباطات در جهان روی داده و زندگی همة انسان‏های روی کره زمین را تحت‏تأثیر قرار داده است. انقلابی که مبتنی و متکی بر رایانه و دارای آثار گسترده اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. یعنی از سویی، اطلاعات را به کالایی تجاری و سودآور بدل کرده که تملک آن باعث قدرت می‏شود و از سوی دیگر، اثرات ماندگاری بر شخصیت و هویت انسان‏ها برجای می‏گذارد (فیدر، 1380: 5-4).
فرانک وبستر تعریف مشابهی از «جامعه ی اطلاعاتی» که بر نوآوری‏ وسیع فنآوری‏های اطلاعاتی مبتنی است به دست می دهد. به نظر او در وهله ی نخست در اثر موفقیت‏ علمی در پردازش، ذخیره و انتقال اطلاعات، کاربرد فنآوری‏های اطلاعاتی، تقریباً به همه ی گوشه و کنارهای جوامع و غالب نقاط کره زمین گسترش یافته و استفاده از کامپیوترها همگانی شده است. سپس تحول دیگری در زمینه ی مخابرات صورت گرفته و به توزیع گسترده ی اطلاعات در سطح جامعه، منجر شده که مردم جهان را هر چه بیشتر در بزرگراه‏های اطلاعاتی و در معرض بهره‏گیری از اطلاعات قرار می‏دهد. به عبارت دیگر مخابرات، کامپیوتری شده است و این بدان معنی است که کامپیوترهای موجود در سراسر جهان به یکدیگر متصل و مرتبط می‏شوند. این روند که اکنون به وقوع پیوسته، این امکان را به افراد داده است که با کمترین هزینه و در دوردست‏ترین نقاط دنیا به شرط این که برق و مخابرات داشته باشند، به بزرگراه اطلاعاتی دسترسی و در آن امکان حضور داشته باشند. آثار فرهنگی این وضعیت را در جاها و موارد مختلف می‏توان مشاهده کرد. کانال‏های مختلف رادیویی و تلویزیونی، سایت‏های متعدد اینترنتی، هزاران رسانه ی جمعی و مطبوعات، آگهی‏های دیواری و تبلیغاتی، مجلات و کتاب‏های متنوع، همگی نشان از تأثیرات فرهنگی جامعه ی اطلاعاتی دارند. اما این تأثیرات به آنها محدود نمی‏شود، بلکه لباس‏هایی که می‏پوشیم، سبک آرایش مو و صورت، غذاهایی که می‏خوریم، آداب معاشرت و معماری منازل نیز در همین زمینه، قابل ذکر است. فرهنگ معاصر به شکلی عجیب و غریب، اطلاعات و ارزش‏های قبل از خود و فرهنگ‏های دیگر را در خود نهفته دارد و از آنها استفاده می‏کند (وبستر، 1382: 52-11).
یورگن هابرماس به عنوان یکی از مهم‏ترین نظریه‏پردازان انتقادی به ظهور فن‏آوری‏های ماهواره‏ای و اطلاعات دیجیتالی و تاثیر آن در فرآیند جهانی‏شدن تاکید کرده است. به نظر وی، اگرچه مهم‏ترین بعد این جهانی شدن، جهانی شدن اقتصاد بوده اما در عرصه‏های فرهنگی نیز گرایش به تولیدات فرهنگی خاص نوعی همسانی در فرهنگ‏ها را به دنبال داشته است. وی معتقد است که فرهنگ کالایی شده آمریکایی نه تنها خود را بر سرزمین‏های دور تحمیل می‏کند بلکه حتی در غرب نیز معنادارترین تفاوت‏ها را کمرنگ و ریشه‏دارترین سنت‏های محلی را سست بنیان کرده است (هابرماس، 1384: 102).
همچنین هابرماس در اثر معروف خود با عنوان ”دگرگونی ساختاری حوزه ی عمومی“ به چگونگی پیدایش حوزه‏ ی عمومی در جوامع سرمایه‏داری پرداخته و اظهار کرده که اطلاعات، هسته ی مرکزی حوزه عمومی است و رسانه‏های جمعی و نهادهای اطلاعاتی در ایجاد و گسترش این حوزه نقش داشته‏اند. اما در اواخر سده بیستم، غلبه اندیشه‏های فایده‏گرایانه ی بنگاه‏های اقتصادی و یک‏قطبی‏شدن حاکمیت قدرت‏های بین‏المللی، جهانی‏شدن اقتصاد و خصوصی‏سازی، سبب نابودی «حوزه عمومی» شد. درنتیجه، بخشی از اطلاعات از دسترس عموم خارج شده و نوعی فرهنگ کالایی شده ی توده‏ای در سطح جامعه رواج یافته است. هابرماس، رفع این معضل را درگرو گسترش عقلانیت ارتباطی و تضعیف عقلانیت ابزاری می‏بیند و سعی می‏کند که نظریه و راه‏حلی برای گسترش کنش ارتباطی در سطح جامعه رواج دهد چرا که در مسیر کنش ارتباطی است که هویت و نگرش انسانی شکل می‏گیرد و از حالت شی‏ءبودگی و مسخ‏شدگی فاصله می‏گیرد و آنها را از نفوذ فرهنگ توده‏ای یکسان‏ساز بیرون می‏آورد (وبستر، 1382: 180).
هویت
هویت از دو دیدگاه روانشناختی و جامعه‏شناختی قابل بحث است. اولین روان‏شناسی که ایجاد هویت را مهم‏ترین عامل پیشرفت شخصی در دوره نوجوانی دانسته و آن را گامی حیاتی در جهت نیل به حیاتی شادمانه و مولد معرفی کرده اریک اریکسون است. از نظر اریکسون موفقیت در زندگی و دستیابی به اهداف و آرمان‏های انسانی در دوران بزرگسالی به نحوه ی شکل‏گیری هویت وابسته است که بیشتر در دوران نوجوانی و جوانی روی می‏دهد. فرد در دوران نوجوانی و جوانی، ‏ ارزش‏ها، باورها، داوری‏ها و هنجارهای موردقبول خانواده و جامعه را زیر سوال می‏برد و در جست‏وجوی راه‏حل و پاسخ های مناسب به کندوکاو می‏پردازد. نتایج موفقیت‏آمیز فرآیند رشد روانی و اجتماعی در دوران کودکی، امکان حل تعارضات روانی و اجتماعی را در مراحل بعدی زندگی به فرد می‏دهد. لذا در مقابل آشفتگی و بحران هویت، فرآیند «شکل‏گیری هویت» و انسجام هویتی قرار دارد (لطف‏آبادی، 1379: 74).
جیمز مارسیا هویت نوجوانان را در چهار وضعیت دسته ‏بندی می‏کند که از نظر تاثیری که مولفه‏های نوین مانند فنآوری‏های جدید رسانه‏ای بر تحول هویتی دارد، الهام ‏بخش است :
الف) دستیابی به هویت: در این وضعیت، فرد با توجه به مطالعه و تحلیل و کشفی که از قبل در مورد بدیل‏های مختلف به عمل آورده، به یک مجموعه روشن و نظم یافته از ارزش‏ها و هدف‏هایی که خود، آنها را انتخاب کرده، متعهد می‏شود. از این‏رو دارای احساس سلامت روانی، ‏همانندی و ثباتی نسبی در طول زمان و آگاه از راهی است که طی می‏کند.
ب) تعلیق هویت: افرادی که در این وضعیت قرار دارند به نظر مارسیا هنوز نتوانسته ‏اند تکلیف خود را نسبت به آرمان‏ها و ارزش‏های جامعه روشن کنند و به جستجوگری و جمع‏آوری اطلاعات مشغول هستند. این افراد امید دارند بتوانند ارزش‏ها و هنجارهایی را شناسایی کنند که در زندگی راهنمای آنان باشد.
پ) توقف هویت: در این وضعیت فرد به ارزش‏ها و آرمان‏هایی معتقد است که در گذشته هیچ تلاش یا جست‏وجویی برای شناسایی یا کشف آنها نکرده و عمل به آنها صرفاً از آن روی است که از سوی گروه‏های مرجع به او معرفی شده یا به عنوان تکلیف به او تحمیل شده است. لذا فرد در این وضعیت هویتی از پیش‏تعیین ‏شده دارد و خودش در شکل ‏گیری هویت هیچ نقشی نداشته و صرفاً تماشاگری منفعل بوده است.
ت) پراکندگی و عدم انسجام هویت: افرادی که در این وضعیت قرار گرفته‏اند معمولاً جهت‏گیری روشنی در زندگی خود ندارند. آنها نه به ارزش‏ها و باورهای معینی رسیده‏اند و نه کوششی برای نیل به آن به عمل می‏آورند. انفعال و انزوای این گروه به این علت است که فکر می‏کنند تلاش برای دستیابی به مجموعه‏ای روشن و منسجم از ارزش‏ها و آرمان‏ها کاری بسیار دشوار است و آنها از عهده آن برنمی‏آیند (لطف‏آبادی، ‏ 1379: 81-78).
چگونگی برخورد فرد با مسئله‏ی هویت و هم‏چنین فرآیند شکل‏گیری هویت، صرف‏نظر از عوامل فردی و شخصیتی به عوامل اجتماعی نیز بستگی دارد. برای مثال در جامعه ای که نوجوان با انبوهی از اطلاعات، آرمان‏ها، ارزش‏ها، هنجارها و شیوه‏های مختلف زندگی روبرو است به سادگی نمی‏توان در وضعیت‏های دستیابی به هویت یا توقف هویت قرار گرفت. در این دوران هویت فرد ممکن است دارای ترکیبی از فرهنگ‏ها، ارزش‏ها و آرمان‏های مختلف باشد. به عبارت دیگر ممکن است وضعیت «تعلیق هویت» زمان بیشتری از زندگی فرد را دربرگیرد و چه بسا فرد را دچار بحران هویت یا عدم انسجام هویت نماید.
این مسئله در مورد دختران و هویت جنسیتی آنها نیز صادق است. به ویژه در جوامع جهان سوم که امکان جست‏جو و تحقیق در مورد ارزش‏ها و هنجارها برای دختران بسیار اندک است و آنان معمولاً در هویتی از پیش‏تعیین‏شده متوقف می‏مانند. اما شرایط اجتماعی، امکان تحصیل برای دختران، بزرگ شدن شهرها و دگرگونی خانواده و روابط خانوادگی به ویژه رسانه‏های جمعی، دختران جوان را نسبت به توقف در وضعیت هویتی خویش معترض ساخته و در جهت بازتعریف و بازسازی هویت‏های تحمیلی فعال کرده است. درنتیجه، شماری از این دختران، دورانی را تجربه می‏کنند که مارسیا از آن به عنوان «تعلیق هویت» سخن گفته است. افزایش طلاق و آمار دختران فراری، افزایش میزان دختران دانشجو و تقاضا برای حضور در صحنه‏های مختلف اجتماعی و پیدایش احساس نابرابری و تبعیض در آنان را باید در این راستا ارزیابی کرد.
در میان دیدگاه‏های جامعه ‏شناختی، نظریه ی کنش متقابل نمادین، بیش از دیگر دیدگاه‏ها مسئله هویت و شکل‏گیری آن را مورد مطالعه و تحلیل قرار داده است. براساس این دیدگاه، معناها به طور کلی و هویت به طور خاص در جریان روابط متقابل با دیگران شکل می‏گیرد. جرج هربرت مید، نظریه‏پرداز برجسته ی این دیدگاه، نظریات بدیعی در زمینه ی هویت ارایه می دهد. اگر بپذیریم که هویت پاسخی است به پرسش من کیستم؟ به نظر مید مجموعه ی ویژگی‏هایی که فرد برای خود برمی‏شمارد در تعامل با دیگران و در سطح جامعه شکل می‏گیرد. با یادگیری زبان و در مراحل مختلف اجتماعی شدن، هویت فرد یا تصور او درباره خودش شکل می‏گیرد و ساخته می‏شود (ریتزر، 1377: 279).
مانفرد کان، چهره ی‏ شاخص دیگر این دیدگاه، معتقد است که «خود» در جریان تعامل اجتماعی و با درونی شدن «نگرش‏های» دیگران نسبت به خود شکل می‏گیرد. دیگرانی که فرد با آنها تعامل یا به نحوی از آنها آگاهی دارد. کان، خود، را مجموعه‏ای از نگرش‏ها و انتظارات دیگران تعریف می‏کند و برای شناخت هویت، آزمون بیست جمله‏ای من کیستم را مطرح می‏سازد (دوران، 1380: 91).
کان بعدها دریافت که پاسخ‏های پرسش «من کیستم» را می‏توان به دو گروه اجماعی consensual و نیمه ‏اجماعی semi consensualتقسیم کرد. پاسخ‏های اجماعی به هویت‏هایی مربوط می‏شود که برای دیگران آشکار است و شامل مواردی مثل طبقه، جنسیت و تعلق مذهبی است. اما پاسخ‏های نیمه‏اجماعی شامل آن دسته از پاسخ‏هایی است که در تشخیص هویت خصوصی‏تر تلقی می‏شوند. مانند خوشحالی یا غمگینی، بدبینی یا خو‏ش‏بینی و نظیر آن. براساس نظر کان، افراد ابتدا به هویت های اجماعی و سپس به هویت های نیمه اجماعی فکر می‏کنند و احتمالاً تشخیص هویت اجماعی آسان‏تر از هویت نیمه‏اجماعی است زیرا افراد معمولاً خودشان را در تماس با دیگران می‏شناسند (همان: 92).
ریچارد جنکینز با الهام از مید، گافمن و بارث ، معتقد است برای درک و فهم هویت فردی و هویت اجتماعی، می‏توان از یک الگوی هویت‏شناسی واحد استفاده کرد. در این الگو، هویت دارای دو وجه «بیرونی» و «درونی» است که پیوسته با یکدیگر در تعامل‏اند. هویت فردی مبتنی بر تفاوت و تمایز میان افراد است و جایگاه فرد را در رده‏بندی‏ها نمایان می‏سازد و هویت اجتماعی نشان‏دهنده تشابهات است و به تعریفی که فرد براساس تعلق به یک گروه یا رده اجتماعی از خودش می‏کند، اطلاق می‏شود. با این حال هویت فردی به شدت از هویت یا هویت‏های اجتماعی فرد تأثیر می‏گیرد. به اعتقاد جنکینز تعاملی دوسویه میان هویت و زندگی اجتماعی جریان دارد. از سویی هویت، شرط لازم برای زندگی اجتماعی است و از سویی دیگر در جریان زندگی اجتماعی شکل می‏گیرد، تغییر می‏کند و بازسازی می‏شود (جنکینز، 1381: 15).
آنتونی گیدنز بر نقش فرد در تشکیل هویت تاکید کرده و هویت را آگاهی فرد نسبت به «خودش» می‏داند. برداشتی که گیدنز از هویت دارد به برداشت کان از هویت نزدیک است. در این برداشت از هویت هم ابعاد اجتماعی و هم ابعاد فردی لحاظ شده اما بر بعد فردی و نقشی که خود فرد در دنیای مدرن در شکل‏گیری و بازسازی هویت دارد و بر جنبه‏ پویا و متغیر هویت تاکید بیشتری شده
است. گیدنز جنبه‏های روانشناختی و چالش‏های هویتی را در دوران جدید مورد توجه و تحلیل قرار داده است و بازاندیشی درهویت را که در پرتو معیارها و ارزش‏های جدیدی که دائماً هم در حال تغییر است صورت می گیرد ویژگی دوران جدید و نتیجه ی گسترش فنآوری‏های اطلاعاتی، ‏ ارتباطاتی و جهانی شدن اقتصادی و فرهنگی می‏داند (گیدنز، 1378).
با توجه به مطالب فوق می ‏توان ویژگی‏های هویت را به شرح زیر خلاصه کرد:‏:
هویت اجتماعی، نوعی خودشناسی در ارتباط با دیگران است. فرآیند هویت‏سازی به فرد امکان می‏دهدکه برای پرسش‏های بنیادی معطوف به کیستی و چیستی خود پاسخی مناسب و قانع‏کننده پیدا کند. در واقع، هویت از نیازهای روانی انسان و پیش‏نیاز هرگونه زندگی اجتماعی است که به فرد امکان می‏دهد تا با دیگران به صورتی معنادار و پایدار ارتباط برقرار کند. بااین‏حال، هویت، پدیده‏ای ذاتی نیست بلکه تاریخی و وابسته به موقعیت و محصول کنش اجتماعی است. درحالی‏که هویت از انسداد و ثبات، گریزان است با نوعی ثبات شخصیتی و دوام نسبی، همراه است.
برای مفهوم هویت اجتماعی ابعاد متفاوتی ذکر شده از جمله:‏
- هویت دینی که به رابطه‏ی انسان با دین و نسبتی که با آن پیدا می‏کند اطلاق می‏شود. سنگ بنای هویت دینی تعهد و پایبندی است (شرفی، 1374: 95).
هویت دینی نشان‏دهنده احساس تعلق و تعهد به دین و جامعه ی دینی است. مهم‏ترین دستاوردهای هویت دینی پاسخ دادن به پرسش‏های بنیادی، جهت بخشیدن به زندگی، وحدت اعتقادی و معنا بخشیدن به جهان است (شرفی، 1374: 102-99).
- هویت شغلی یکی از هویت‏های اجتماعی مهم انسان به شمار می‏آی اما تنها افراد شاغل وعمدتاً مردان را در بر می‏گیرد. داشتن شغلی که ارزش اجتماعی داشته باشد، عزت‏نفس را افزایش می‏دهد و به ایجاد حس ایمنی و هویت باثبات کمک می‏کند. شغل از آن جهت در زندگی اجتماعی فرد مهم است که بهره‏وری مادی، منزلت، قدرت و نفوذ اجتماعی تا حدود زیادی به آن بستگی دارد.
- هویت خانوادگی به یکی از مهم‏ترین گروه‏های مرجع یعنی والدین و خانواده مربوط می‏شود. ویژگی‏های شخصیتی و سبک زندگی والدین بر روی هویت شخصی و اجتماعی فرد به شدت تاثیر می‏گذارد و بدنه ی هویت فرد در کودکی و نوجوانی شکل می‏گیرد (نوابی‏نژاد، 1377: 237).
هویت خانوادگی را می‏توان تعیین نسبت میان جوان و خانواده و میزان تعلق او به خانواده دانست. عوامل متعددی در ایجاد و تقویت هویت خانوادگی نقش دارند از جمله مقبولیت، تکریم منزلت، تبادل عاطفی، مشورت و تفاهم با اعضای خانواده به ویژه با والدین (شرفی، 1374: 63).
- هویت قومی: در مطالعه و تحلیل مسائل مربوط به هویت قومی و گروه‏های قومی در جامعه‏شناسی اتفاق نظر وجود ندارد. براساس دیدگاه کنش‏گرایی شش ویژگی برای قومیت وجود دارد که شامل وابستگی خونی و نژاد، زبان، سرزمین، مذهب و رسوم مشترک است (احمدی، 1379: 47). درنهایت، هویت قومی را می‏توان باورهای مشترک و احساس تعلق براساس وابستگی‏های خونی، نژادی، زبانی، سرزمینی و خویشاوندی دانست. براساس این موارد نوعی احساس تعلق در فرد نسبت به عناصر و نهادهای مشترک آن قوم به وجود می‏آید که می‏تواند تعیین‏کننده ی رفتار شخص باشد.
اگر بخواهیم مباحث نظری را خلاصه کنیم موارد زیر قابل ذکرند:
- در دوران معاصر مسئله ی هویت بیش از هر عصری، ذهن انسان امروزی را به خود مشغول داشته است. حضور انسان در شاهراه‏های اطلاعاتی و دسترسی او به امکانات جامعه ی اطلاعاتی، هویت‏های سنتی و هویت‏سازی سنتی را با دشواری و چالش‏های عمده‏ای روبه‏رو ساخته است.
- در جوامع امروزی، فرد با مراجع مختلف و متنوعی برخورد می‏کند که هرکدام ارزش‏های خاص و سبک زندگی ویژه‏ای را ترویج می‏کند. از سوی دیگر تمامی مرزهای هویتی مثل خانواده، محله، قومیت و ملیت به شدت نفوذ‏پذیر شده‏اند.
- در دنیای کنونی، خانواده اقتدار و مرجعیت گذشته خود را از دست داده است. علاوه بر این گسترش فضای اجتماعی و عام شدن بسیاری از امور خاص و درهم‏تنیدگی جهان، موجب شده که نوجوانان و جوانان امروزی در انتخاب هویت‏هایی منسجم و یگانه با مشکل و حتی بحران مواجه شوند و هویت آنها دچار چندپارگی و انشقاق گردد. لذا آنچه به چشم می‏خورد فرآیند آرام و پیوسته انتقال هویت از نسلی به نسل دیگر نیست بلکه در دنیای کنونی بیشتر شاهد بحران‏های هویتی و به همان نسبت بازسازی‏های هویتی هستیم.
- دگرگونی‏های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دوران معاصر و گسترش رسانه های عمومی و فنآوری های اطلاعاتی زمینه دگرگونی ارزش ها و بازتعریف هویت را در دختران و زنان پدید آورده است و از تاثیر کانال های سنتی هویت یابی کاسته است.
- با توجه به مطالب یاد شده می‏توان ادعا کرد که میان استفاده از امکانات جامعع ی اطلاعاتی و هویت دختران، ارتباط وجود دارد. بدین معنی که با ظهور و گسترش فنآوری‏های اطلاعاتی و ارتباطاتی به ویژه کامپیوتر، اینترنت و ماهواره، ‏ هویت و معنا و مبنای آن دچار تغییر شده است و از پدیده‏ای نسبتاً پایدار و منسجم به پدیده‏ای متغیر و سیال و چندپاره تبدیل شده است.
این موارد را در مدل نظری ذیل می توان خلاصه کرد:
ضرایب آلفای کرونباخ را محاسبه کردیم که در غالب موارد بیش از 70 درصد و نشان‏دهنده پایایی و قابلیت اعتماد پرسشنامه است. برای آزمون فرضیات و پاسخگویی به سوال‏های تحقیق از آزمون مقایسه میانگین‏ها استفاده کرده‏ایم. در این پژوهش برای شناخت چندوچون تأثیر فنآوری‏های اطلاعاتی بر هویت دختران جوان، ابتدا دو نمونه از جامعه‏ی آماری برحسب دسترسی و استفاده یا عدم دسترسی به اینترنت انتخاب کردیم. سپس با استفاده از آزمون t تفاوت دو گروه را محاسبه و تحلیل کرد ه ایم.
3- یافته‏ های تحقیق
یافته‏های تحقیق در دو بخش زیر ارایه می شود:
الف) ویژگی های اجتماعی و اقتصادی افراد نمونه
نتایج تحقیق حاکی از آن است که در هر دو گروه (دارای امکانات و فاقد امکانات موردنظر) 66 درصد پاسخگویان متاهل و 34 درصد آنان مجرد بوده‏اند. به لحاظ وضعیت تحصیلات در میان کسانی که به ماهواره و اینترنت دسترسی دارند افراد دارای تحصیلات پایین‏تر از دیپلم دیده نمی‏شود اما حدود 9 درصد از افراد گروه فاقد این امکانات تحصیلاتی کمتر از دیپلم دارند و در مجموع کسانی که از امکانات اطلاعاتی و ارتباطی یاد شده استفاده می‏کنند به لحاظ سطح تحصیلات از میانگین تحصیلی بالاتری برخوردارند.
جدول1- توزیع نسبت پاسخگویان برحسب تحصیلات
تحصیلات بهره ‏مندی و استفاده از اینترنت
خیر بلی  
1/3
6/5
60
4/15
8/12
1/3 -
-
41
8/30
1/22
2/6 ابتدایی
راهنمایی
دیپلم
فوق دیپلم
لیسانس
فوق‏ لیسانس و بالاتر -
100 100 جمع
همچنین میانگین سطح تحصیلی والدین افرادی که از اینترنت و ماهواره استفاده می‏کنند بیشتر از میان سطح تحصیلات والدین در افراد فاقد امکانات یاد شده است. میزان اشتغال در مادران افراد بهره‏مند از امکانات موردنظر 5/37 درصد و بالاتر از مادران افراد بی‏بهره از آن (20 درصد) و بعد خانوار یا تعداد فرزندان در افراد استفاده کننده از اینترنت کمتر از افراد فاقد آن بوده است. به لحاظ توزیع سنی و وضعیت شغلی سعی کرده‏ایم که دو گروه دارای وضعیت همسانی باشند از این رو نسبت‏های دو گروه در رده‏های سنی و شغلی مشابه و نزدیک به یکدیگر است.
گذشته از این 40 درصد افراد دارای امکانات اینترنت و کامپیوتر دارای اتاق مستقل هستد در حالی که این نسبت در گروه مقابل 30 درصد است.
جدول 2- میزان استفاده روزانه از کامپیوتر
میزان استفاده روزانه از کامپیوتر فراوانی درصد درصد تراکمی
درصد تراکمی  درصد فراوانی میزان استفاده روزانه از کامپیوتر
درصد تراکمی  درصد فراوانی میزان استفاده روزانه از کامپیوتر
2/26
6/63
2/86
9/95
100 2/26
4/37
6/22
7/9
1/4 51
73
44
19
8 کمتر از 2 ساعت
2 تا 4 ساعت
4 تا 6 ساعت
6 تا 8 ساعت
بیشتر از 8 ساعت
  100 195 جمع
میزان استفاده روزانه از کامپیوتر در کسانی که دارای دسترسی به اینترنت هستند در 37 درصد پاسخگویان 2 تا 4 ساعت و در 26 درصد آنها کمتر از 2 ساعت است. 10 درصد این افراد 6 تا 8 ساعت در روز و 4 درصد آنها بیش از 8 ساعت در روز از کامپیوتر استفاده می‏کنند.
جدول 3- توزیع پاسخگویان بر حسب میزان استفاده روزانه از اینترنت
      میزان استفاده روزانه از اینترنت
درصد درصد فراوانی  میزان استفاده روزانه از اینترنت
9/34
9/75
2/86
100 9/34
41
4/17
7/6
100 68
80
34
13
195 کمتر از 2 ساعت
2 تا 4 ساعت
4 تا 6 ساعت
بیشتر از 6 ساعت
جمع

به لحاظ میزان استفاده از اینترنت، 41 درصد پاسخگویان در روز 2 تا 4 ساعت و حدود 35 درصد آنان نیز کمتر از 2 ساعت از این وسیله ارتباطی و اطلاعاتی استفاده می‏کنند. و حدود 7 درصد نیز مربوط به افرادی است که بیش از 6 ساعت در روز با اینترنت کار می‏کنند.

جدول 4- توزیع استفاده کنندگان از اینترنت بر حسب داشتن دوست اینترنتی
درصد درصد فراوانی  داشتن دوست اینترنتی

8/70
100 8/70
2/29
100 138
57
195 دارد
ندارد
جمع

ب) مطالعه و تحلیل رابطه ی استفاده از اینترنت و هویت اجتماعی (در ابعاد دینی، قومی، خانوادگی و شخصی) :
تحلیل داده ها نشان می دهد که بین استفاده از اینترنت و هویت دینی رابطه معناداری وجود دارد. پرسش مربوط به این فرضیه این بود که آیا استفاده از اینترنت بر هویت دینی دختران جوان در شهر سنندج تأثیر می‏گذارد یا خیر؟ نتایج بدست آمده به شرح زیر است.
نتایج آزمون مقایسه میانگین‏ها در جدول شماره 5 نشان می‏دهد که تفاوت بین میانگین‏های دو گروه معنی‏دار است و این بدان معنی است که استفاده از اینترنت بر هویت دینی دختران سنندجی تأثیر می‏گذارد و تفاوت معناداری بین آنهایی که از این امکانات استفاده می‏کنند و آنهایی که استفاده نمی‏کنند وجود دارد. در عین‏حال این رابطه معکوس است. این امر شاید به این دلیل باشد که استفاده آزاد از امکاناتی چون اینترنت در خانواده‏هایی بیشتر رواج دارد که اعتقادات و وابستگی‏ها و درنهایت هویت دینی آنها ضعیف‏تر از دیگر خانواده‏ها است. اما این مسئله از عامل دیگری نیز سرچشمه می‏گیرد و آن این است که چون در جامعه ما از اینترنت و ماهواره به صورت منطقی استفاده نمی‏شود و این رسانه‏ها و امکانات اطلاعاتی و ارتباطاتی بیشتر مروج فرهنگ مادی‏نگر و لذت‏جو و فردگرایانه غربی هستند، یکی از جنبه‏های آسیب‏زای آن کاهش تعلقات دینی و اخلاقی در نوجوانان و جوانان است.
نتایج جدول6 در خصوص مقایسه میانگین‏ها در متغیر هویت قومی، وجود تفاوتی معنادار میان دو گروه برخوردار از این امکانات و فاقد این امکانات را نشان می‏دهد بدین معنا که هویت قومی کسانی که از اینترنت استفاده می‏کنند ضعیف‏تر از کسانی است که از این وسیله استفاده نمی‏کنند. این نتیجه با آنچه در زمینه همسان‏سازی فرهنگ کشورهای جهان سوم با کشورهای غربی صورت می‏گیرد نیز همخوانی دارد. از آنجا که ایجادکنندگان و پیام‏فرستندگان و برنامه‏سازان این تکنولوژی‏ ارتباطی و اطلاعاتی عمدتاً کشورهای توسعه‏یافته غربی هستند تعجبی هم ندارد که انبوه فیلم‏ها و سایت‏های پرمخاطب آنها هویت فرهنگی و قومی کشورهای مصرف‏کننده را تحت‏تأثیر قرار داده و تضعیف نماید. با این حال در سال‏های اخیر در اتاق‏های گفتگو مقاومت‏هایی در برابر این جریان‏ به چشم می‏خورد که نشانه از ظهور و احیای هویت‏های قومی در اینترنت و ماهواره است.
سوال ما در فرضیه‏ی سوم آن بود که آیا بین استفاده از اینترنت و هویت خانوادگی رابطه‏ی معناداری وجود دارد یا خیر
نتایج حاکی از وجود تفاوت معنادار میان استفاده‏کنندگان از اینترنت و گروهی است که از اینترنت استفاده نمی‏کنند. یعنی گروه اول هویت خانوادگی ضعیف‏تری از گروه دوم دارند. معمولاً جوانانی که از اینترنت استفاده می‏کنند وقت کمتری را با افراد خانواده می‏گذرانند و درنتیجه تعلقات و ارتباطات عاطفی آنها با اعضای خانواده و به ویژه با والدین کمتر می‏شود. از طرف دیگر بخشی از مطالب و سایت های اینترنت با ارزشها و انتظارات والدین که عمدتا نسل قدیمی و سنتی محسوب می شوند و طالب معنویت گرایی، جمع گرایی و رعایت نظم و اخلاق مذهبی هستند ناهمخوانی دارد. در واقع اینترنت شکاف بین نسلی میان والدین و فرزندان را افزایش میدهد به ویژه آن که در بسیاری از موارد مروج فرهنگ مادی نگر و منفعت طلب و فردگرای کشورهای غربی است که هم این فنآوری را پدید آورده اند و هم بیش ازهمه آن را تغذیه می کنند. تنها کسانی می توانند در برابر این تاثیرات مقاومت کنند که قدرت تحلیل این پیام های متعدد و متنوع را داشته باشند و به جای سرگرمی و وقت گذرانی با اینترنت بتوانند استفاده علمی و سازنده ای از آن به عمل بیاورند.
فرضیه چهارم مربوط به وجود رابطه بین استفاده از اینترنت و هویت شخصی دختران بود و این فرضیه در پاسخ به این سوال مطرح شد که استفاده از اینترنت چه آثاری بر هویت شخصی دختران مورد مطالعه بر جای می گذارد. نتایج به دست آمده نشان می‏دهد که در این زمینه نیز تفاوت معناداری بین میانگین دو گروه مورد مطالعه وجود دارد. بدین معنی که گروهی که از اینترنت استفاده می‏کنند اعتماد به نفس و خودپنداره ضعیف‏تری نسبت به گروه دیگر دارند و درمجموع هویت شخصی آنها ضعیف‏تر و پنداشت آنها از خودشان منفی‏تر است. در اجتماعات سنتی به دلیل انسجام اجتماعی و پیوند تنگاتنگ فضا، ‏ زمان و فرهنگ با مکان و سرزمین معین نیازهای هویتی تامین می‏شود. اما ورود کامپیوتر و اینترنت آنها به زندگی فردو جذابیت آن و به ویژه فضای آزاد و فارغ از هویتی که برای فرد فراهم می کند موجب می‏شود که وی کمتر در میان خانواده و آشنایان حضور یابد و گاه در میان آنها احساس غربت کند و در فضای مجازی و در کنار انسان‏های بیگانه و ناآشنا احساس رهایی و امنیت بیشتری داشته باشد، لذا تعدد مراجع و کانال‏های ارتباطی و تنوع ارزشی و فرهنگی کسانی که فرد با آنها در تعامل قرار می گیرد، شخص را دچار آنومی ارزشی و سرگشتگی و هویت شخصی او را دستخوش ضعف و عدم انسجام می‏کند. استفاده غیرآسیب زا و سازنده از اینترنت نیاز به آموزش و بلوغ فکری و اجتماعی دارد و چنانچه فرد در کودکی از والدین و افراد شایسته و قابل اعتمادی برخوردار بوده باشد که نیازهای عاطفی اورا به خوبی برطرف کرده باشند و احساس امنیت و اعتماد به نفس را تجربه کرده باشد و درعین حال بنیان های دیتی و اخلاقی به نحو شایسته و با الگوهای عملی در او استوار شده باشد، قدرت مقاومت و ایستادگی او در برابر این جریان های آسیب زا بیشتر می شود و می تواند با بازاندیشی و تامل در برابر پدیده های پیش رویش آنها را تحلیل کرده و بر چالش های هویتی فایق آید.
نتیجه‏ گیری
فنآوری های ارتباطی جدید و بزرگراه‏های اطلاعاتی آن، به ویژه اینترنت و ماهواره منجر به تحول در شدت و میزان ارتباط انسان‏ها در اقصی نقاط جهان شده و تحولی کیفی در نحوه ارتباط انسان‏ها با یکدیگر ایجاد کرده است. بدین معنی که امروزه با استفاده از اینترنت و باحضور در این بزرگراه، امکان بهره‏گیری از انبوهی از اطلاعات در کمترین زمان ممکن و برقراری ارتباط گفتاری نوشتاری و دیداری با هزینه‏ای نسبتاً کم فراهم آمده است. ظهور این پدیده اگرچه خود معلول تحولاتی چند بوده اما پس از ظهور، خود منشاء تحولات عدیده‏ای گردیده است. یکی از این تحولات تحول در مبنا و معنای مفهوم «هویت» از یک سو و «هویت اجتماعی» افراد به ویژه جوانان از سوی دیگر است.
در دنیای کنونی که انفجار اطلاعات در آن به وقوع پیوسته و بخش عظیمی از انسان‏ها و به ویژه جوانان در معرض پیامدهای آن قرار گرفته‏اند، هویت مبنا و معنای گذشته خود را از دست داده است و شدت و دامنه تغییرات هویتی در نسل‏های جدید به حدی است که در برخی موارد چالش‏ها و بحران‏های هویتی را پدید آورده است و برخلاف گذشته، فرآیند انتقال هویت بیش از آن که در زمینه ارزش‏ها، باورها و رفتارها و خلاصه هویت‏شان از والدین خویش متاثر باشند از رسانه‏ها، صنعت فرهنگ، همسالان وجوانان دیگر که چه بسا از دیگر کشورها باشند، تأثیر می‏پذیرند. در این شرایط که ابعاد مختلف هویت تحت تأثیر عوامل یادشده، دستخوش تغییرات
وسیع و سریع می شود، برای پژوهش حاضر موضوع تأثیر اینترنت بر روی هویت اجتماعی و شخصی دختران جوان در شهر سنندج را انتخاب کرده مورد مطالعه قرار داده ‏ایم. نتایج این پژوهش را که به صورت پیمایشی اجرا شده به شرح زیر می‏توان خلاصه کرد:
نتایج تحقیق حاکی از آن است که در مجموع کسانی که از اینترنت استفاده می‏کنند به لحاظ سطح تحصیلات از میانگین تحصیلی بالاتری برخوردارند. همچنین میانگین سطح تحصیلی والدین افرادی که از اینترنت و ماهواره استفاده می‏کنند بیشتر از میان سطح تحصیلات والدین در افراد فاقد امکانات یاد شده است. میزان اشتغال در مادران افراد بهره‏مند از امکانات موردنظر بالاتر از مادران افراد بی‏ بهره از آن و بعد خانوار یا تعداد فرزندان در افراد استفاده کننده از اینترنت کمتر از افراد فاقد آن بوده است.
یافته‏های پژوهش در مورد اینکه آیا استفاده از اینترنت بر هویت دینی دختران جوان در شهر سنندج تأثیر می‏گذارد یا خیر؟ نشان می‏دهد که بین دخترانی که از این امکانات استفاده می‏کنند و آنهایی که استفاده نمی‏کنند به لحاظ هویت دینی تفاوت وجود دارد و رابطه بین این دو متغیر معکوس است . این امر شاید به این دلیل باشد که استفاده آزاد از امکاناتی چون اینترنت در خانواده‏هایی بیشتر رواج دارد که اعتقادات و وابستگی‏ها و درنهایت هویت دینی آنها ضعیف‏تر از دیگر خانواده‏ها است. اما این مسئله از عامل دیگری نیز سرچشمه می‏گیرد و آن این است که چون در جامعه ما از اینترنت به صورت منطقی استفاده نمی‏شود و این رسانه ‏ها و امکانات اطلاعاتی و ارتباطاتی بیشتر مروج فرهنگ مادی‏نگر و لذت‏جو و فردگرایانه غربی هستند، یکی از جنبه‏های آسیب‏زای آن کاهش تعلقات دینی و اخلاقی در نوجوانان و جوانان است.
در رابطه با استفاده از اینترنت و تاثیر آن بر هویت قومی، یافته‏ها نشان داد که هویت قومی کسانی که از اینترنت استفاده می‏کنند ضعیف‏تر از کسانی بوده که از این وسیله استفاده نمی‏کنند. این نتیجه با آنچه در زمینه همسان‏سازی فرهنگ کشورهای جهان سوم با کشورهای غربی صورت می‏گیرد نیز همخوانی دارد. از آنجا که ایجادکنندگان و پیام‏فرستندگان و برنامه‏ سازان این تکنولوژی‏ ارتباطی و اطلاعاتی عمدتاً کشورهای توسعه‏یافته غربی هستند تعجبی هم ندارد که انبوه فیلم‏ها و سایت‏های پرمخاطب آنها هویت فرهنگی و قومی کشورهای مصرف‏کننده را تحت‏تأثیر قرار داده و تضعیف نماید.
تحلیل داده ها در خصوص رابطه استفاده از اینترنت و هویت خانوادگی آشکار ساخت که گروه اول هویت خانوادگی ضعیف‏تری از گروه دوم دارند. معمولاً جوانانی که از اینترنت استفاده می‏کنند وقت کمتری را با افراد خانواده می‏گذرانند و درنتیجه تعلقات و ارتباطات عاطفی آنها با اعضای خانواده و به ویژه با والدین کمتر می‏شود. از طرف دیگر بخشی از مطالب و سایت های اینترنت با ارزشها و انتظارات والدین که عمدتا نسل قدیمی و سنتی محسوب می شوند و طالب معنویت گرایی، جمع گرایی و رعایت نظم و اخلاق مذهبی هستند ناهمخوانی دارد. در واقع اینترنت شکاف بین نسلی میان والدین و فرزندان را افزایش میدهد
تحلیل داده‏ ها در مورد ارتباط میان استفاده از اینترنت و هویت شخصی نشان داد که در این زمینه نیز تفاوت معناداری بین میانگین دو گروه مورد مطالعه وجود دارد. بدین معنی که گروهی که از اینترنت استفاده می‏کنند اعتماد به نفس و خودپنداره ضعیف‏تری نسبت به گروه دیگر دارند و درمجموع هویت شخصی آنها ضعیف‏تر و پنداشت آنها از خودشان منفی‏تر است. در اجتماعات سنتی به دلیل انسجام اجتماعی و پیوند تنگاتنگ فضا، ‏ زمان و فرهنگ با مکان و سرزمین معین نیازهای هویتی تامین می‏شود. اما ورود کامپیوتر و اینترنت آنها به زندگی فردو جذابیت آن و به ویژه فضای آزاد و فارغ از هویتی که برای فرد فراهم می کند موجب می‏شود که وی کمتر در میان خانواده و آشنایان حضور یابد و گاه در میان آنها احساس غربت کند و در فضای مجازی و در کنار انسان‏های بیگانه و ناآشنا احساس رهایی و امنیت بیشتری داشته باشد، لذا تعدد مراجع و کانال‏های ارتباطی و تنوع ارزشی و فرهنگی کسانی که فرد با آنها در تعامل قرار می گیرد، شخص را دچار آنومی ارزشی و سرگشتگی و هویت شخصی او را دستخوش ضعف و عدم انسجام می‏کند. استفاده غیرآسیب زا و سازنده از اینترنت نیاز به آموزش و بلوغ فکری و اجتماعی دارد و چنانچه فرد در کودکی از والدین و افراد شایسته و قابل اعتمادی برخوردار بوده باشد که نیازهای عاطفی او را به خوبی برطرف کرده باشند و احساس امنیت و اعتماد به نفس را تجربه کرده باشد و درعین حال بنیان‏های دینی و اخلاقی به نحو شایسته و با الگوهای عملی در او استوار شده باشد، قدرت مقاومت و ایستادگی او در برابر این جریان های آسیب زا بیشتر می شود و می تواند با بازاندیشی و تامل در برابر پدیده های پیش رویش آنها را تحلیل کرده و بر چالش های هویتی فایق آید.
جنکینز، ریچارد (1381). هویت اجتماعی، ترجمه تورج یاراحمدی،نشر شیرازه.
دواس، دی. ای (1376). روش پیمایشی درتحقیق اجتماعی، ترجمه مریم رفعت جاه و رخساره کاظم، مرکز ترجمه و نشر کتاب.
رابرتسون، رونالد (1382). جهانی شدن تئوری های اجتماعی و فرهنگ جهانی، ترجمه کمال پولادی،نشر ثالث.
رفعت جاه، مریم (1383)، ’زنان وبازتعریف هویت اجتماعی‘، پایان نامه دکترای جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران.
ریتزر، جورج ( 1377). نظریه‏های جامعه شناسی دردنیای معاصر، ترجمه محسن ثلاثی،انتشارات علمی.
ساروخانی، باقر (1380). روش‏های تحقیق درعلوم اجتماعی،جلد اول،چاپ دوم، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
شرفی، محمدرضا (1381). جوان و بحران هویت، چاپ سوم، انتشارات سروش.
فیدر، جان (1380). جامعه اطلاعاتی، ترجمه علی رادباوه و عباس گیلوردی، چاپ اول، نشر کتابدار.
کاستلز، مانوئل (1380). جامعه شبکه‏ای و عصر اطلاعات،جلد اول، ترجمه احد عقیلیان و افشین خاکباز، چاپ دوم، انتشارات طرح نو.
کاستلز، مانوئل (1380). جامعه شبکه‏ای و عصر اطلاعات،جلددوم قدرت هویت، ترجمهحسن چاوشیان، تهران، انتشارات طرح نو.
گل محمدی،احمد ( 1381). جهانی شدن، فرهنگ و هویت،نشر نی.
گیدنز، آنتونی (1377). تجدد و تشخص، ترجمه ناصر موفقیان،نشر نی.
محسنی، منوچهر (1380). جامعه شناسی. جامعه اطلاعاتی، نشر دیدار.
وبستر، فرانک (1383). نظریه‏های جامعه اطلاعاتی، ترجمه اسماعیل قدیمی، چاپ دوم، نشر آگه.
هابرماس، یورگن (1384). دگرگونی ساختاری حوزه عمومی، ترجمه جمال محمدی،چاپ اول، نشر
Bocock, R. and Thompson, K. (eds) (1992). Social and Cultural Forms of
Modernity. Cambridge. Polity Press.
Brown R. (1985),“Social Identity”, in Adam and Jessica Kuppre (eds.) The
Social Science Encyclopedia. London.
Giddens A. (1991). Modernity and Self-Identity: Self and Society in the Late
Modern Age. Cambridge: Polity Press.
Jenkins, Richard (1996). Social Identity.London. Routledge.
Rosengern , Karl Erik (1996). Media Effects and beyond : Culture . socialization and Life Style . London and Newyork . Routledge.
Turner, John C. (1999), “Some Current Issues in Research on Social Identity and Self-Categorization”, In Noam Ellmeres; Russell Spears; Bertjan Doosje (eds.) Social Identity: Context, Commitment, Content. London: Blackwell Publishers
نویسندگان:مریم رفعت جاه و علی شکوری
http://gmj.ut.ac.ir/maghale.aspx?id=22