مقالات روان شناسی و نظریه های روان شناسی و اعتیاد اینترنتی

مقالات و نظریه های روان شناسی و مقالات روان شناسی اینترنت و اعتیاد به اینترنت و اختلالات رفتاری و روانی و روان شناختی

مقالات روان شناسی و نظریه های روان شناسی و اعتیاد اینترنتی

مقالات و نظریه های روان شناسی و مقالات روان شناسی اینترنت و اعتیاد به اینترنت و اختلالات رفتاری و روانی و روان شناختی

گام‌های زندگی مشترک

گام‌های زندگی مشترک
فسمت پانزدهم

اشاره

گاهی فکر می‌کنیم زندگی چقدر سخت است؛ شاید هم تلخ؛ گویی همه چیز تکراری است و روح ندارد؛ همة این‌ها از آنجا سرچشمه می‌گیرد که منش‌ها و روش‌های صحیح برای بودن در کنار هم و همراه هم بودن را نمی‌دانیم؛ یا نیاموخته‌ایم یا اگر آموخته‌ایم؛ نمی‌دانیم چگونه باید اجرایش کرد. اما این روش‌ها و منش‌ها مهم‌اند؛ حتی اگر جزئی و پیش پا افتاده باشد.
داشتن یک زندگی ایده‌آل، با نشاط و خوب، رعایت یک سری اصول و قواعد صحیح زندگی را می‌طلبد. خواندن و عمل کردن به سلسله مباحث گام‌های زندگی مشترک، ما را تا حدودی به آن مرتبه از آرامش و سکون واقعی می‌رساند.
گام نوزدهم: احترام متقابل

احترام به شخصیت همسر باید ناموس زندگی مشترک باشد. به هیچ وجه و به هیچ بهانه‌ای نباید، به همسر بی‌احترامی کرد؛ حتی در اختلافات و اوج عصبانیت.
بی‌احترامی به دیگران، نشانة پستی روح انسان است. اگر کسی که به او بی‌احترامی می‌شود، از مؤمنان باشد؛ زشتی این عمل بیشتر می‌شود تا جایی که چنین عملی نوعی جنگ با خداوند دانسته شده است. احترام فقط وظیفة زن نیست؛ مرد هم باید به همسرش احترام بگذارد.
مطمئن باشید کسی نمی‌تواند همسری را که موجب خُرد شدن شخصیت او شده، به راحتی دوست بدارد و ناسازگاری‌های او را تحمل کند. برخی برای ابراز وجود و اعلام سُلطه بر طرف مقابل، در موقعیت‌های مختلف از همسر خود زهر چشم می‌گیرند تا حساب کار را برای همیشه در دست داشته باشد. این افراد برخورد تند و غیرمحترمانه را وسیلة کارسازی برای رسیدن به این هدف می‌دانند، در حالی که از این نکته غافلند که بین رفتارهای غیرمحترمانه و اختلاف، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. هر چقدر حریم شخصیت زن و شوهر به وسیلة هم بیشتر رعایت شود، هم اختلاف کمتر می‌شود و هم اختلاف‌های ایجاد شده به راحتی حل می‌گردد؛ اما هر اندازه دیوار احترام زن و شوهر از سوی یکدیگر شکسته و هتک گردد، تعداد و شدت اختلاف، بالا می‌رود و اختلاف‌های ایجاد شده نیز حل نمی‌شود و یا به سختی حل می‌شود.
تمام رفتارها و گفتارها باید به گونه‌ای باشد که شخصیت همسر زیر پا لِه نشود. ناگفته پیداست که حفظ حرمت و شخصیت همسر در صورتی مفید خواهد بود که هم در جمع رعایت شود و هم در خلوت. برخی در جمع به همسرشان احترام می‌گذارند، اما در خلوت خانواده احترام را فراموش می‌کنند. برخی هم برعکس، در خلوت محترمانه برخورد می‌کنند و در جمع به همسرشان احترام نمی‌گذارند. یکی از توجیهات این دسته که بیشتر مردان هستند، این است که احترام به همسر در مقابل دیگران ممکن است برای آن‌ها این شبهه را ایجاد کند که ما از همسرمان می‌ترسیم؛ برای مثال مردان می‌گویند، نمی‌خواهیم کسی بگوید که ما <زن ذلیل> هستیم. مشکل این افراد آن است که نگاه و قضاوت مردم را محور زندگی خود قرار داده‌اند. این‌ها حاضرند با بی‌احترامی، اقتدار خودشان را به رخ دیگران بکشند و در برابر آن، قیمتی معادلِ به خطر انداختن اصل زندگی پرداخت کنند.
برخی نیز خیال می‌کنند که به صورت کامل احترام همسر خویش را رعایت می‌کنند، غافل از اینکه بسیاری از رفتارهای آنان مصداق بی‌احترامی است. اگر برخی از مصادیق احترام و بی‌احترامی را با هم مرور کنیم، معلوم می‌شود که تا چه اندازه به همسرمان احترام می‌گذاریم.
مصادیق احترام و بی‌احترامی
صدا زدن

لحن صدا زدن همسر و کلمه‌ای که برای آن استفاده می‌کنیم، برای خود پیام دارد. اگر همسرمان را با لفظ خانم یا آقا و لحنی محترمانه صدا بزنیم، پیام حاصل از آن با زمانی که او را بدون پیشوند آقا یا خانم و با لحنی سبک صدا می‌کنیم، کاملاً متفاوت است. برخی صمیمیت را با خُرد کردن شخصیت اشتباه می‌گیرند؛ برای مثال همین اخلاقی که بسیاری از ما نیز گرفتار آن هستیم که تا دختر و پسر به عقد هم درمی‌آیند، لفظ <آقا> و <خانم> را از ابتدای اسم یکدیگر حذف می‌کنند و اسم این کار را هم صمیمیت می‌گذارند.
درخواست‌ها

برای انجام کاری می‌توان با لحنی تحکم‌آمیز و آمرانه از همسر چیزی را طلب کرد، اما همین درخواست می‌تواند با لحنی دوستانه و همراه با خواهش انجام بگیرد؛ برای مثال اگر تشنه هستیم می‌توانیم به همسرمان بگوییم: <یک لیوان آب بیاور>؛ اما نوع دیگر درخواست آن است که بگوییم: <خانم، اگر امکان دارد یک لیوان آب به من بدهید> یا اینکه: <خانم اگر زحمتی نیست یک لیوان آب می‌خواستم>. لحن تحکم‌آمیز، لحن غیرمحترمانه است و ادبیات خواهشی، پیام احترام را به همراه دارد. یا برای مثال اگر میوه در خانه نیست، زن می‌تواند بگوید: <امروز از اداره که برگشتید، میوه هم بخرید> یا اینکه بگوید: <میوه در خانه نیست. اگر زحمتی نیست، مقداری میوه هم در راه برگشت بگیرید>.
سلام

سلام کردن علاوه بر آثار مادی و معنوی، پیام‌های روانی بسیار زیادی دارد. افزون بر توصیه‌های عمومی دربارة سلام کردن، تأکید خاصی بر سلام کردن در محیط خانه وجود دارد که خود نشان از جایگاه ویژة سلام در خانواده دارد. یکی از اصلی‌ترین پیام‌های آن، پیام احترام است. وقتی من به کسی سلام و در آن پیش‌دستی هم می‌کنم، با این کار به او می‌گویم که برای تو احترام قائلم. لحن سلام کردن هم خیلی مهم است. وقتی لحن سلام کردن صمیمانه و به همراه کلمات محترمانه و محبت آمیز باشد، پیام بیشتری را با خود حمل می‌کند. گاهی به همسرمان سلام و به کلمة سلام بسنده می‌کنیم، گاهی هم علاوه بر کلمة سلام، از کلمات محترمانه و محبت آمیز دیگری هم استفاده می‌کنیم. این دو با هم تفاوت زیادی دارد.
گوش دادن

توجه به سخنان همسر، به این معناست که ما برای او و سخنانش ارزش قائلیم. از آن سو، بی‌توجهی به سخنان او این پیام را در خود دارد که من برای تو و سخنانت ارزشی قائل نیستم.
احترام به خانوادة همسر

معمولاً هر فردی نسبت به خانوادة خود حساسیت ویژه دارد؛ به همین دلیل نیز نوع برخورد ما با خانوادة همسر به صورت مستقیم در رابطة ما با خود او تأثیرگذار است.
نه زن و نه مرد، نباید به خانوادة همسرش بی‌احترامی کند. بی‌احترامی به خانوادة همسر، بی‌احترامی به خود همسر است. البته احترام به خانوادة همسر هم به معنای اجازه دادن برای دخالت در زندگی نیست. در این میان احترام به پدر و مادر همسر، به دو جهت از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ اول آنکه پدر و مادر همسر به جهت نقشی که در تولد و تربیت فرزندشان ـ که همسرمان است ـ داشته‌اند، بر عهدة ما حقی دارند که حداقل کاری که ما می‌توانیم در قبال آن‌ها انجام دهیم، برخورد احترام آمیز است و دوم آنکه آن‌ها به جهت سن بیشتری که دارند، واجب الاحترام هستند.
فحش دادن

اثر تخریبی ناسزا گفتن و فحش دادن بر فضای احترام‌آمیز خانواده قابل وصف نیست. این کار زشت از اعمالی است که حتی برای دشمنان هم روا دانسته نشده است؛ چه رسد به خانواده. ناسزاگویی نه تنها یک عمل اخلاقی بسیار زشت است؛ بلکه زمینة دشمنی و کینة میان زن و شوهر را نیز فراهم می‌آورد.
به هیچ دلیلی نباید اجازه داد پای ناسزا به سخنان ما باز شود. در فضای آلودة ناسزاگویی، آغاز کننده مقصر اصلی است و برای اینکه بتواند از بار سنگین عمل زشت خود آسوده شود، باید پوزش بطلبد.
کتک

متأسفانه برخی برای اثبات قدرت و ابهت خود و یا برای به کرسی نشاندن حرف‌هایشان از شیوة غیرانسانی کتک استفاده می‌کنند. کتک، از بزرگ‌ترین مصادیق بی‌احترامی است. کتک زدن، عامل تخریب بنای صمیمیت و احترام است. مایة تعجب است که کسی همسرش را کتک بزند و باز هم با او مراودات زناشویی داشته باشد!
تمسخر

تمسخر به هر دلیلی که باشد، شخصیت مسخره شونده را خرد می‌کند. کسی که همسرش را مسخره می‌کند، در اصل او را ابزار بازی می‌داند و برای خنداندن خود یا دیگران از این ابزار استفاده می‌کند. اگر چه تمسخر در جمع اثر منفی غیرقابل وصفی دارد، اما این بدان معنا نیست که تمسخر در خلوت زن و شوهر بی‌تأثیر باشد.
یکی از اصلی‌ترین آثار منفی تمسخر، آن است که رابطة صمیمی و محبت آمیز میان زن و شوهر را از بین می‌برد و مسخره شونده دیگر نمی‌تواند محبت خالصانه‌ای به مسخره کننده داشته باشد.
برخی به خود اجازه می‌دهند تا به نام <شوخی> همسرشان را مسخره کنند، در حالی که انتخاب چنین راهی فریب دادن خویشتن و کاری جاهلانه است. سرزنش نیز یکی دیگر از مصادیق بی‌احترامی است که به جهت اهمیت ویژة آن در گام بعدی به صورت مستقل به آن خواهیم پرداخت.
آنچه گفته شد برخی از مصادیق احترام یا بی‌احترامی بود، اما در یک قانون کلی باید هر رفتار یا گفتاری که نشان از احترام به فرد مقابل دارد، در برابر همسر به نمایش گذاشت و از هر حرف یا عملی که بوی بی‌احترامی به همسر می‌دهد، باید پرهیز کرد.
یک تذکر مهم

همان‌طور که باید در جمع به شخصیت همسر احترام گذاشت؛ باید در جمع دیگران از ابراز صمیمیت‌هایی که شایستة خلوت زن و شوهر است، پرهیز کرد. متأسفانه مشکل اصلی ما این است که مرزها را نمی‌شناسیم. یکی در جمع به همسرش اهانت می‌کند، یکی آن چنان ابراز محبت و صمیمیت می‌کند که انگار کسی جز خود او و همسرش در آنجا حاضر نیست.
محسن عباسی ولدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد