مقالات روان شناسی و نظریه های روان شناسی و اعتیاد اینترنتی

مقالات و نظریه های روان شناسی و مقالات روان شناسی اینترنت و اعتیاد به اینترنت و اختلالات رفتاری و روانی و روان شناختی

مقالات روان شناسی و نظریه های روان شناسی و اعتیاد اینترنتی

مقالات و نظریه های روان شناسی و مقالات روان شناسی اینترنت و اعتیاد به اینترنت و اختلالات رفتاری و روانی و روان شناختی

غلبه بر موانع تمرکز حواس

غلبه بر موانع تمرکز حواس
 
دلزدگی ، عدم علاقه ، در خواب و خیال رفتن ، و حواسپرتی همگی سبب کاهش تمرکز حواس می شوند . تمرکز حواس کلید کارآمدی در مطالعه است . بدون تمرکز ، مطلب که درک و فهم آن فقط یک ساعت وقت لازم دارد ، ممکن است دو تا چند ساعت وقت بگیرد و هرگز به خوبی فهمیده نشود .
کلید اساسی ایجاد تمرکز حواس ، کاربرد فنونی است که خواننده را در عمل مطالعه فعال می سازد و سبب ایجاد واکنش در حین مطالعه می شود .
این فنون عبارتند از :

سوال کردن خواننده را به سمت نویسنده هدایت می کند . از این طریق خواننده به دنبال چیزی می گردد و به احتمال زیاد آن را به دست می آورد .
استنباط کردن نتیجه بررسی هایی است که خواننده از اندیشه های مورد مطالعه و نتیجه هایی که از آنها می گیرد ، انجام می دهد .
تجسم کردن مستلزم کاربرد حواس خواننده و در نتیجه جان دادن به کلمات نویسنده است .
علامت گذاری و حاشیه نویسی خواننده را وا می دارد تا درباره ساختمان مطالب مورد مطالعه اخذ تصمیم کند .
ربط دادن از خواننده می خواهد تا مطالب و اندیشه های نویسنده را با سایر اطلاعاتی که دارد ربط دهد .
عبارت خوانی به نوع دیگری کمک به تمرکز حواس می کند . از طریق عبارت خوانی خواننده باید با سرعتی که نزدیک به سرعت اندیشیدن اوست ، بخواند . اگر سرعت مطالعه آنقدر کم باشد که ذهن از حالت فعال بودن باز بماند ، احساس دلزدگی ایجاد می شود .

غلبه بر موانع تمرکز حواس

غلبه بر موانع تمرکز حواس
 
دلزدگی ، عدم علاقه ، در خواب و خیال رفتن ، و حواسپرتی همگی سبب کاهش تمرکز حواس می شوند . تمرکز حواس کلید کارآمدی در مطالعه است . بدون تمرکز ، مطلب که درک و فهم آن فقط یک ساعت وقت لازم دارد ، ممکن است دو تا چند ساعت وقت بگیرد و هرگز به خوبی فهمیده نشود .
کلید اساسی ایجاد تمرکز حواس ، کاربرد فنونی است که خواننده را در عمل مطالعه فعال می سازد و سبب ایجاد واکنش در حین مطالعه می شود .
این فنون عبارتند از :

سوال کردن خواننده را به سمت نویسنده هدایت می کند . از این طریق خواننده به دنبال چیزی می گردد و به احتمال زیاد آن را به دست می آورد .
استنباط کردن نتیجه بررسی هایی است که خواننده از اندیشه های مورد مطالعه و نتیجه هایی که از آنها می گیرد ، انجام می دهد .
تجسم کردن مستلزم کاربرد حواس خواننده و در نتیجه جان دادن به کلمات نویسنده است .
علامت گذاری و حاشیه نویسی خواننده را وا می دارد تا درباره ساختمان مطالب مورد مطالعه اخذ تصمیم کند .
ربط دادن از خواننده می خواهد تا مطالب و اندیشه های نویسنده را با سایر اطلاعاتی که دارد ربط دهد .
عبارت خوانی به نوع دیگری کمک به تمرکز حواس می کند . از طریق عبارت خوانی خواننده باید با سرعتی که نزدیک به سرعت اندیشیدن اوست ، بخواند . اگر سرعت مطالعه آنقدر کم باشد که ذهن از حالت فعال بودن باز بماند ، احساس دلزدگی ایجاد می شود .

غلبه بر مشکلات به یاد آوردن

غلبه بر مشکلات به یاد آوردن
 
خیلی زیاد اتفاق می افتد که به هنگام مطالعه مطالب را یاد می گیریم ولی به سرعت مطالب یاد گرفته شده را فراموش می کنیم . این مشکل می تواند از موانع مربوط به حواسپرتی و درک و نگهداری در حافظه ناشی شود . برای رفع این مشکل باید پیشنهادهای ارائه شده در مباحث مربوط به غلبه بر موانع درک و نگهداری در حافظه و غلبه بر موانع حواسپرتی را بعد از هر مطالعه با صرف یکی دو دقیقه ، تز اصلی و نکات اصلی مطلب را به طور ذهنی مرورکنید . بعد یک خلاصه از آنچه را که خوانده اید تهیه کنید . بعد از نوشتن این خلاصه ، به مطلب برگردید و ببینید که چیز مهمی را از قلم نینداخته باشید . همچنین ساختمان خلاصه ای را که تهیه کرده اید مورد بررسی قرار دهید . این خلاصه تهیه شده باید واضح ، کامل و دقیق باشد .
http://daneshnameh.roshd.ir/
 

تمرکز فکر در حین مطالعه

تمرکز فکر در حین مطالعه
 
ازعوامل مهم مفیدتر ساختن مطالعه ،" تمرکز فکر " در هنگام خواندن کتاب یا حضور در جلسه درس است . برای ایجاد این عنصر مهم ، باید عواملی را که باعث عدم تمرکز فکر و حواس پرتی می‌شود شناسایی کرد و به رفع آنها پرداخت.
در یک نگاه کلی می‌توان گفت:عوامل عدم تمرکز ، بر دو قسم است:

1-دورنی
2-بیرونی
-عوامل درونی آنهایی هستند که در داخل فکر و دل و حالات خود مطالعه کننده است.مانند غم ، غصه ، فکر ، تشویش و اضطراب و نگرانی ، بی‌خبری از بستگان ،کثرت مشاغل و کارهای به هم ریخته‌ای که باید انجام دهد، عشق‌ها و محبت‌هایی که دل را بی‌قرار می‌کند، بخصوص در سنین جوانی و...
برای برطرف کردن هر یک از آنها می‌توان کار خاصی انجام داد تا فکر آزاد شده و مطالعه مثمرثمر گردد. و چنانچه به هیچ عنوان نتوان بر آن عوامل غلبه کرد ، باید مطالعه را قطع کرد تا آمادگی فکری لازم پیدا شود.
عوامل بیرونی آنهایی هستند به محیط پیرامون و بیرون از خود انسان مربوط میشود.مانند رفت و آمد ، روشن بودن رادیو یا تلویزیون ،وجود هرنوع صدای مزاحم و حتی گرسنگی و تشنگی و ...
برای غلبه بر این عوامل می‌توان نکات زیر را رعایت کرد:

- مطالعه در محیط آرام و بی‌مزاحمت
-خاموش ساختن صداهای اطراف در صورت امکان
-خواندن کتاب با صدای بلند ، که انسان خودش بشنود.
-یادداشت برداری از مطالب
-خلاصه نویسی
-برخورد سوالی با کتاب و مباحث آن
-زنده نگهداشتن انگیزه و هدف مطالعه در طول کار
-جدی گرفتن مطالعه و بها دادن به آن
- علامت گذاری در حاشیه صفحه یا زیر قسمتهای مهمتر و ...
البته روشها و راهکارها برای ایجاد تمرکز ، مقابله با عوامل عدم تمرکز و داشتن مطالعه مفید برای افراد مختلف متفاوت است. و هرکسی باید از بین روشهای موجود ، بهترین و کارآمدترین روش را برای خود برگزیند
بازگو کردن مطالب

از شاه کلیدهای دیگر مفیدتر ساختن مطالعه، بازگو کردن مطالب مطالعه شده است.
بازگو کردن مطالب ، چه برای دیگران ، چه برای مخاطب های فرضی ، و چه برای خود ، نقش مهمی در یادگیری مطالب و تثبیت آنها در ذهن ( برای مدت طولانی‌تر ) دارد. 

تمرکز فکر در حین مطالعه

تمرکز فکر در حین مطالعه
 
ازعوامل مهم مفیدتر ساختن مطالعه ،" تمرکز فکر " در هنگام خواندن کتاب یا حضور در جلسه درس است . برای ایجاد این عنصر مهم ، باید عواملی را که باعث عدم تمرکز فکر و حواس پرتی می‌شود شناسایی کرد و به رفع آنها پرداخت.
در یک نگاه کلی می‌توان گفت:عوامل عدم تمرکز ، بر دو قسم است:

1-دورنی
2-بیرونی
-عوامل درونی آنهایی هستند که در داخل فکر و دل و حالات خود مطالعه کننده است.مانند غم ، غصه ، فکر ، تشویش و اضطراب و نگرانی ، بی‌خبری از بستگان ،کثرت مشاغل و کارهای به هم ریخته‌ای که باید انجام دهد، عشق‌ها و محبت‌هایی که دل را بی‌قرار می‌کند، بخصوص در سنین جوانی و...
برای برطرف کردن هر یک از آنها می‌توان کار خاصی انجام داد تا فکر آزاد شده و مطالعه مثمرثمر گردد. و چنانچه به هیچ عنوان نتوان بر آن عوامل غلبه کرد ، باید مطالعه را قطع کرد تا آمادگی فکری لازم پیدا شود.
عوامل بیرونی آنهایی هستند به محیط پیرامون و بیرون از خود انسان مربوط میشود.مانند رفت و آمد ، روشن بودن رادیو یا تلویزیون ،وجود هرنوع صدای مزاحم و حتی گرسنگی و تشنگی و ...
برای غلبه بر این عوامل می‌توان نکات زیر را رعایت کرد:

- مطالعه در محیط آرام و بی‌مزاحمت
-خاموش ساختن صداهای اطراف در صورت امکان
-خواندن کتاب با صدای بلند ، که انسان خودش بشنود.
-یادداشت برداری از مطالب
-خلاصه نویسی
-برخورد سوالی با کتاب و مباحث آن
-زنده نگهداشتن انگیزه و هدف مطالعه در طول کار
-جدی گرفتن مطالعه و بها دادن به آن
- علامت گذاری در حاشیه صفحه یا زیر قسمتهای مهمتر و ...
البته روشها و راهکارها برای ایجاد تمرکز ، مقابله با عوامل عدم تمرکز و داشتن مطالعه مفید برای افراد مختلف متفاوت است. و هرکسی باید از بین روشهای موجود ، بهترین و کارآمدترین روش را برای خود برگزیند
بازگو کردن مطالب

از شاه کلیدهای دیگر مفیدتر ساختن مطالعه، بازگو کردن مطالب مطالعه شده است.
بازگو کردن مطالب ، چه برای دیگران ، چه برای مخاطب های فرضی ، و چه برای خود ، نقش مهمی در یادگیری مطالب و تثبیت آنها در ذهن ( برای مدت طولانی‌تر ) دارد. 

خواندن اجمالی

خواندن اجمالی
 
روشی برای کشف نکات و مطالب مهم یک کتاب در زمان کوتاه
فصل تابستان، فرصت بسیاری برای شما، به منظور خواندن کتاب های مورد علاقه تان می باشد؛ زیرا شاید در ایام تحصیل، مجال چندانی جهت مطالعه ی کتاب های متفرقه و مورد علاقه تان نداشته باشید؛ اما اکنون که فرصت مناسب و کافی برایتان پیش آمده، چگونه کتاب مورد نظر خود را برای مطالعه انتخاب می‌کنید؟ آیا هر کتابی که به دستتان رسید، بی درنگ از ابتدا تا انتها، آن را می‌خوانید یا این که مانند عده‌ای از دانشجویان که برای خود و وقت خود، ارزش قایلند، سعی می‌کنید ، در یک زمان کوتاه، یک آشنایی کلی با مطالب به دست آورید و آن گاه اگر مایل باشید، شروع به خواندن کنید؟ اگر جزء دسته ی اول هستید و نمی دانید چگونه می توان در زمانی کوتاه، یک آگاهی کلی از مطالب و سازمان کتاب کسب کرد، روشی را که تحت عنوان «خواندن اجمالی» در ذیل آمده است ، با دقت بخوانید:
فواید خواندن اجمالی
الف) کارآمدی بیشتر، از راه تخمین زدن اهمیت مطالب و طرح ریزی یک روش مناسب مطالعه.
ب) بودجه بندی واقعی تر از زمان، از طریق کشف حجم و دشواری مطالب.
ج) افزایش میزان درک مطلب و نگه‌داری آنها در حافظه، از راه کسب یک نظر اجمالی از تمام مطالب، پیش از خواندن جزییات.
د) افزایش میزان دقت و تمرکز حواس، از طریق برانگیختن میزان علاقه.
روش خواندن اجمالی
روش خواندن اجمالی،مبتنی بر یک نمونه‌گیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزییات است.در این روش، در جست و جوی نکات کلیدی درباره ی مواد، ساختمان مطالب، نظر و سبک مؤلف باشید. هم چنین برای افزایش میزان علاقه ی خود نسبت به مطالب، به طرح سوؤالاتی در مورد مطالب خواندنی بپردازید.
برای خواندن یک کتاب غیرداستانی با روش اجمالی، نمونه‌گیری‌های زیر را انجام دهید :
عنوان؛ عنوان کتاب با عنوان کتاب های دیگر در این زمینه و با عنوان سایر کتاب های همین مؤلف، چه فرقی دارد؟
مؤلف؛مؤلف کیست؟ تجربیات و سابقه ی کار او چیست؟ آیا وی صلاحیت دارد تا درباره ی عنوانی که انتخاب کرده است، قلم بزند؟
تاریخ انتشار؛کتاب در چه تاریخی منتشر شده است؟ کهنه است یا تازه؟
مقدمه، پیش گفتار و معرفی؛ چرا مؤلف این کتاب را نوشته است؟ کتاب را برای چه کسانی نوشته است؟ آیا او در نوشتن کتاب، تعصب خاصی را دنبال کرده است؟
فهرست مطالب؛ سازمان مطالب کتاب چگونه است؟ آیا بعضی فصل‌های کتاب، از فصل های دیگر ، مهم‌تر است؟ آیا مطالب و فصل‌های کتاب، به دو سه بخش مهم تر، تقسیم‌بندی شده اند؟ اگر نه، آیا شما می‌توانید این مطالب را به دو سه بخش عمده تقسیم کنید؟
ساختمان فصل ها؛آیا در داخل هر فصل، عنوان‌های جداگانه‌ای وجود دارند؟ در پایان هر فصل، خلاصه ی فصل و یا سوؤالات مربوط به فصل، یافت می‌شوند؟
صفحات وتصاویرانتخابی؛مؤلف چه سبکی را در کلمه به کار برده است؟ برای این منظور، از هر پنجاه تا صد صفحه ، یک یا دو صفحه را به طور تصادفی انتخاب کنید و آنها را از نظر بگذرانید. جمله ی اول چند پاراگراف را بخوانید و به تصاویر، نظری بیندازید.
خلاصه‌ها و نتیجه‌گیری‌ها؛ آیا کتاب، یک فصل نتیجه گیری دارد؟ آیا فصل ها، دارای خلاصه یا نتیجه‌گیری هستند؟ اگر کتاب یک فصل نتیجه گیری دارد، ابتدا آن را بخوانید به احتمال زیاد، این فصل، محتوای کتاب را با دقت بیشتری معرفی می‌کند.
پیوست‌ها، فهرست اصطلاحات، مأخذ و مراجع؛ کتاب، شامل کدام یک از اینهاست؟ کدام یک از اینها، به آشنایی بیشتر شما نسبت به کتاب کمک می کند؟
برای خواندن یک فصل با روش اجمالی، نمونه‌گیری‌های زیر را انجام دهید :
عنوان؛عنوان فصل، چه رابطه‌ای با فصل های قبلی و بعدی دارد؟
خلاصه ی فصل و پاراگراف‌های مقدمه؛آیا اینها، مفاهیم اساسی را دربر می‌گیرند؟
خلاصه فصل؛معمولاً محتوای فصل را با دقت بیشتری معرفی می‌کند؛ ابتدا آن را بخوانید.
عنوان‌های کوچک، جملات موضوعی ، حروف کج و حروف زشت؛می‌توان از اینها، مطالب کلی و اساسی فصل را بیرون کشید.
شکل‌ها، نقشه ها، جدول ها ؛آیا اینها، به روشن ساختن مطالب اصلی، نکات مهم و جزییات، کمک می‌کنند؟
توجهات لازم ، هنگام خواندن یک کتاب داستانی با روش اجمالی
1. در خواندن یک نوشته ی ادبی یا یک اثر هنری به طور اجمالی، دو محدودیت زیر وجود دارد.
الف) چون خواندن پایان نوشته‌های ادبی و آثار هنری، اغلب درک خواننده را از مطالب کم و کند و لطف آن را از بین می برد، لازم است در این گونه آثار، تنها به نمونه‌گیری از قسمت های اول اثر بپردازید .
ب) با خواندن اجمالی یک اثر هنری یایک نوشته ی ادبی، نمی ‌توان به مفهوم اصلی آن دست یافت.
2. برای کسب اطلاع در مورد اثر، در صورت موجود بودن، اطلاعات پشت جلد کتاب را بخوانید.
3. می توانید با بررسی سریع چند صفحه یا چند فصل اول کتاب، خود را با مطالب کتاب آشنا سازید و نسبت به آن، بیشتر علاقه‌مند شوید. هم چنین سعی کنید تا نویسنده ی کتاب را بیشتر بشناسید و درباره ی عصری که نویسنده این اثر را نوشته، اطلاعاتی به دست آورید.
4. پس از مطالعه ی فصل اول، صفحه ی اول را دوباره بخوانید. جملات و پاراگراف‌های نخستین، درباره ی جهت گیری، منظور و مفهوم نویسنده، چه اطلاعاتی به دست می‌دهند؟ فصل اول کتاب، معمولاً در برگیرنده ی مضمون‌های اصلی کتاب است.
5. بعد از این که از خواندن اثر فارغ شدید، می‌توانید فصل نخست را بار دیگر بخوانید تا یک نظر در مورد اثر کسب کنید. به این کار، بررسی مجدد می گویند.
فنون تشکیل دهنده ی روش خواندن اجمالی
1. سازمان بندی ابتدایی
پیش از مطالعه ی کتاب به طور کامل، به کشف قسمت های اصلی کتاب که بر اساس آن، مطالب کتاب سازمان یافته‌اند و هم چنین به کشف اندیشه‌های مهم کتاب بپردازید. این کار، مستلزم اندیشیدن یا بر روی کاغذ آوردن یک جمله ی کامل درباره ی عنوان و مقدمه و خلاصه ی هر فصل کتاب است؛ به صورتی که این جمله، مبیّن مغهوم اصلی آن فصل باشد.
2. تعیین هدف مطالعه
معین کنید که هدف شما از مطالعه ی کتاب چیست و با چه دقتی می‌خواهید آن را بخوانید. آیا برای کسب یک برداشت کلی، کتاب را می‌خوانید یا به دنبال جزییات هم هستید؟ برای امتحان مطالعه می‌کنید یا برای رفع نیازهای شغلی یا برای سرگرمی؟
با مشخص کردن هدف مطالعه ی خود، بهتر می توانید روش مناسب مطالعه را برای رسیدن به آن هدف انتخاب کنید. اگر برای کسب اطلاعات کامل و جامع، کتاب را می‌خوانید، سرعت شما باید کمتر از موقعی باشد که به دنبال کسب یک دید کلی از کتاب هستید یابرای سرگرمی آن را مطالعه می کنید. اگر منظورتان یک آشنایی سطحی با کتاب است، استفاده از روش خواندن اجمالی، مناسب‌ترین روش ست.
3. برآورد دشواری مطلب و زمان مطالعه
مقدار زمانی را که برای مطالعه ی کتاب در اختیار دارید و میزان دشواری کتاب را تخمین بزنید. اگر در نظر دارید که از خواندن اجمالی پا فراتر نهید،در بودجه بندی زمان خود دقت کنید. یک تخمین واقع بینانه از زمانی که در اختیار دارید. با توجه به هدف شما از مطالعه ی کتاب و میزان دشواری مطالب، شما را در طرح یک برنامه ی مناسب و کنترل صحیح روش مطالعه، کمک می‌کند.
4. طرح سوؤال
حال که درباره ی کتاب یا یک فصل، اطلاعاتی به دست آوردید، معین کنید که چه اطلاعاتی کم دارید. آیا باید به مطالعه ادامه دهید؟ اگر جواب این سوؤال مثبت است، انتظار دارید از یک خواندن عمیق، چه چیزی عایدتان شود؟ چگونه مؤلف از مقدمه، به نتیجه رسیده است؟ مراحل اساسی کتاب، چه هستند؟ آیا این مراحل، به طور منطقی به هم مربوط می‌باشند و هدف مؤلف چیست؟ آیا مطالب کتاب، با آن چه که شما قبلاً درباره ی موضوع می‌دانستید، موافقت یا مغایرت دارد؟
سوؤالات شما درباره ی کتاب، منی‌توانند کلی یا کاملاً مشخص باشند. طرح این گونه سوؤالات، از طریق ایجاد کنجکاوی، تمرکز حواس و دقت شما را افزایش می‌دهد. رضایت حاصل از پاسخ گویی به سوؤالات، مدت نگه داری مطالب را در حافظه، طولانی می کند. طرح سوؤال، به هنگام مطالعه ی یک کتاب، خواننده ی منفعل را به یک خواننده فعال مبدل می سازد. از طریق طرح سوؤالات، یک گفت و شنود بین شما و مؤلف کتاب، برقرار می شود که کسب لذت شما را از مطالعه ی کتاب افزایش می دهد. سوؤالات ، اغلب به هنگام مطالعه یا پس از پایان مطالعه، به ذهن می‌رسند؛ ولی شما سعی کنید سوؤالات خود را پیش از مطالعه و به هنگام خواندن اجمالی کتاب ، شروع کنید.

منبع:

1. دکتر علی اکبر سیف، روش های یادگیری و مطالعه. نشر دوران.
2. ماهانامه ی فرهنگی اجتماعی دانشجویی پُرسمان،تیرماه 1385،شماره ی 46،صص 28 و 27.
 

خواندن اجمالی

خواندن اجمالی
 
روشی برای کشف نکات و مطالب مهم یک کتاب در زمان کوتاه
فصل تابستان، فرصت بسیاری برای شما، به منظور خواندن کتاب های مورد علاقه تان می باشد؛ زیرا شاید در ایام تحصیل، مجال چندانی جهت مطالعه ی کتاب های متفرقه و مورد علاقه تان نداشته باشید؛ اما اکنون که فرصت مناسب و کافی برایتان پیش آمده، چگونه کتاب مورد نظر خود را برای مطالعه انتخاب می‌کنید؟ آیا هر کتابی که به دستتان رسید، بی درنگ از ابتدا تا انتها، آن را می‌خوانید یا این که مانند عده‌ای از دانشجویان که برای خود و وقت خود، ارزش قایلند، سعی می‌کنید ، در یک زمان کوتاه، یک آشنایی کلی با مطالب به دست آورید و آن گاه اگر مایل باشید، شروع به خواندن کنید؟ اگر جزء دسته ی اول هستید و نمی دانید چگونه می توان در زمانی کوتاه، یک آگاهی کلی از مطالب و سازمان کتاب کسب کرد، روشی را که تحت عنوان «خواندن اجمالی» در ذیل آمده است ، با دقت بخوانید:
فواید خواندن اجمالی
الف) کارآمدی بیشتر، از راه تخمین زدن اهمیت مطالب و طرح ریزی یک روش مناسب مطالعه.
ب) بودجه بندی واقعی تر از زمان، از طریق کشف حجم و دشواری مطالب.
ج) افزایش میزان درک مطلب و نگه‌داری آنها در حافظه، از راه کسب یک نظر اجمالی از تمام مطالب، پیش از خواندن جزییات.
د) افزایش میزان دقت و تمرکز حواس، از طریق برانگیختن میزان علاقه.
روش خواندن اجمالی
روش خواندن اجمالی،مبتنی بر یک نمونه‌گیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزییات است.در این روش، در جست و جوی نکات کلیدی درباره ی مواد، ساختمان مطالب، نظر و سبک مؤلف باشید. هم چنین برای افزایش میزان علاقه ی خود نسبت به مطالب، به طرح سوؤالاتی در مورد مطالب خواندنی بپردازید.
برای خواندن یک کتاب غیرداستانی با روش اجمالی، نمونه‌گیری‌های زیر را انجام دهید :
عنوان؛ عنوان کتاب با عنوان کتاب های دیگر در این زمینه و با عنوان سایر کتاب های همین مؤلف، چه فرقی دارد؟
مؤلف؛مؤلف کیست؟ تجربیات و سابقه ی کار او چیست؟ آیا وی صلاحیت دارد تا درباره ی عنوانی که انتخاب کرده است، قلم بزند؟
تاریخ انتشار؛کتاب در چه تاریخی منتشر شده است؟ کهنه است یا تازه؟
مقدمه، پیش گفتار و معرفی؛ چرا مؤلف این کتاب را نوشته است؟ کتاب را برای چه کسانی نوشته است؟ آیا او در نوشتن کتاب، تعصب خاصی را دنبال کرده است؟
فهرست مطالب؛ سازمان مطالب کتاب چگونه است؟ آیا بعضی فصل‌های کتاب، از فصل های دیگر ، مهم‌تر است؟ آیا مطالب و فصل‌های کتاب، به دو سه بخش مهم تر، تقسیم‌بندی شده اند؟ اگر نه، آیا شما می‌توانید این مطالب را به دو سه بخش عمده تقسیم کنید؟
ساختمان فصل ها؛آیا در داخل هر فصل، عنوان‌های جداگانه‌ای وجود دارند؟ در پایان هر فصل، خلاصه ی فصل و یا سوؤالات مربوط به فصل، یافت می‌شوند؟
صفحات وتصاویرانتخابی؛مؤلف چه سبکی را در کلمه به کار برده است؟ برای این منظور، از هر پنجاه تا صد صفحه ، یک یا دو صفحه را به طور تصادفی انتخاب کنید و آنها را از نظر بگذرانید. جمله ی اول چند پاراگراف را بخوانید و به تصاویر، نظری بیندازید.
خلاصه‌ها و نتیجه‌گیری‌ها؛ آیا کتاب، یک فصل نتیجه گیری دارد؟ آیا فصل ها، دارای خلاصه یا نتیجه‌گیری هستند؟ اگر کتاب یک فصل نتیجه گیری دارد، ابتدا آن را بخوانید به احتمال زیاد، این فصل، محتوای کتاب را با دقت بیشتری معرفی می‌کند.
پیوست‌ها، فهرست اصطلاحات، مأخذ و مراجع؛ کتاب، شامل کدام یک از اینهاست؟ کدام یک از اینها، به آشنایی بیشتر شما نسبت به کتاب کمک می کند؟
برای خواندن یک فصل با روش اجمالی، نمونه‌گیری‌های زیر را انجام دهید :
عنوان؛عنوان فصل، چه رابطه‌ای با فصل های قبلی و بعدی دارد؟
خلاصه ی فصل و پاراگراف‌های مقدمه؛آیا اینها، مفاهیم اساسی را دربر می‌گیرند؟
خلاصه فصل؛معمولاً محتوای فصل را با دقت بیشتری معرفی می‌کند؛ ابتدا آن را بخوانید.
عنوان‌های کوچک، جملات موضوعی ، حروف کج و حروف زشت؛می‌توان از اینها، مطالب کلی و اساسی فصل را بیرون کشید.
شکل‌ها، نقشه ها، جدول ها ؛آیا اینها، به روشن ساختن مطالب اصلی، نکات مهم و جزییات، کمک می‌کنند؟
توجهات لازم ، هنگام خواندن یک کتاب داستانی با روش اجمالی
1. در خواندن یک نوشته ی ادبی یا یک اثر هنری به طور اجمالی، دو محدودیت زیر وجود دارد.
الف) چون خواندن پایان نوشته‌های ادبی و آثار هنری، اغلب درک خواننده را از مطالب کم و کند و لطف آن را از بین می برد، لازم است در این گونه آثار، تنها به نمونه‌گیری از قسمت های اول اثر بپردازید .
ب) با خواندن اجمالی یک اثر هنری یایک نوشته ی ادبی، نمی ‌توان به مفهوم اصلی آن دست یافت.
2. برای کسب اطلاع در مورد اثر، در صورت موجود بودن، اطلاعات پشت جلد کتاب را بخوانید.
3. می توانید با بررسی سریع چند صفحه یا چند فصل اول کتاب، خود را با مطالب کتاب آشنا سازید و نسبت به آن، بیشتر علاقه‌مند شوید. هم چنین سعی کنید تا نویسنده ی کتاب را بیشتر بشناسید و درباره ی عصری که نویسنده این اثر را نوشته، اطلاعاتی به دست آورید.
4. پس از مطالعه ی فصل اول، صفحه ی اول را دوباره بخوانید. جملات و پاراگراف‌های نخستین، درباره ی جهت گیری، منظور و مفهوم نویسنده، چه اطلاعاتی به دست می‌دهند؟ فصل اول کتاب، معمولاً در برگیرنده ی مضمون‌های اصلی کتاب است.
5. بعد از این که از خواندن اثر فارغ شدید، می‌توانید فصل نخست را بار دیگر بخوانید تا یک نظر در مورد اثر کسب کنید. به این کار، بررسی مجدد می گویند.
فنون تشکیل دهنده ی روش خواندن اجمالی
1. سازمان بندی ابتدایی
پیش از مطالعه ی کتاب به طور کامل، به کشف قسمت های اصلی کتاب که بر اساس آن، مطالب کتاب سازمان یافته‌اند و هم چنین به کشف اندیشه‌های مهم کتاب بپردازید. این کار، مستلزم اندیشیدن یا بر روی کاغذ آوردن یک جمله ی کامل درباره ی عنوان و مقدمه و خلاصه ی هر فصل کتاب است؛ به صورتی که این جمله، مبیّن مغهوم اصلی آن فصل باشد.
2. تعیین هدف مطالعه
معین کنید که هدف شما از مطالعه ی کتاب چیست و با چه دقتی می‌خواهید آن را بخوانید. آیا برای کسب یک برداشت کلی، کتاب را می‌خوانید یا به دنبال جزییات هم هستید؟ برای امتحان مطالعه می‌کنید یا برای رفع نیازهای شغلی یا برای سرگرمی؟
با مشخص کردن هدف مطالعه ی خود، بهتر می توانید روش مناسب مطالعه را برای رسیدن به آن هدف انتخاب کنید. اگر برای کسب اطلاعات کامل و جامع، کتاب را می‌خوانید، سرعت شما باید کمتر از موقعی باشد که به دنبال کسب یک دید کلی از کتاب هستید یابرای سرگرمی آن را مطالعه می کنید. اگر منظورتان یک آشنایی سطحی با کتاب است، استفاده از روش خواندن اجمالی، مناسب‌ترین روش ست.
3. برآورد دشواری مطلب و زمان مطالعه
مقدار زمانی را که برای مطالعه ی کتاب در اختیار دارید و میزان دشواری کتاب را تخمین بزنید. اگر در نظر دارید که از خواندن اجمالی پا فراتر نهید،در بودجه بندی زمان خود دقت کنید. یک تخمین واقع بینانه از زمانی که در اختیار دارید. با توجه به هدف شما از مطالعه ی کتاب و میزان دشواری مطالب، شما را در طرح یک برنامه ی مناسب و کنترل صحیح روش مطالعه، کمک می‌کند.
4. طرح سوؤال
حال که درباره ی کتاب یا یک فصل، اطلاعاتی به دست آوردید، معین کنید که چه اطلاعاتی کم دارید. آیا باید به مطالعه ادامه دهید؟ اگر جواب این سوؤال مثبت است، انتظار دارید از یک خواندن عمیق، چه چیزی عایدتان شود؟ چگونه مؤلف از مقدمه، به نتیجه رسیده است؟ مراحل اساسی کتاب، چه هستند؟ آیا این مراحل، به طور منطقی به هم مربوط می‌باشند و هدف مؤلف چیست؟ آیا مطالب کتاب، با آن چه که شما قبلاً درباره ی موضوع می‌دانستید، موافقت یا مغایرت دارد؟
سوؤالات شما درباره ی کتاب، منی‌توانند کلی یا کاملاً مشخص باشند. طرح این گونه سوؤالات، از طریق ایجاد کنجکاوی، تمرکز حواس و دقت شما را افزایش می‌دهد. رضایت حاصل از پاسخ گویی به سوؤالات، مدت نگه داری مطالب را در حافظه، طولانی می کند. طرح سوؤال، به هنگام مطالعه ی یک کتاب، خواننده ی منفعل را به یک خواننده فعال مبدل می سازد. از طریق طرح سوؤالات، یک گفت و شنود بین شما و مؤلف کتاب، برقرار می شود که کسب لذت شما را از مطالعه ی کتاب افزایش می دهد. سوؤالات ، اغلب به هنگام مطالعه یا پس از پایان مطالعه، به ذهن می‌رسند؛ ولی شما سعی کنید سوؤالات خود را پیش از مطالعه و به هنگام خواندن اجمالی کتاب ، شروع کنید.

منبع:

1. دکتر علی اکبر سیف، روش های یادگیری و مطالعه. نشر دوران.
2. ماهانامه ی فرهنگی اجتماعی دانشجویی پُرسمان،تیرماه 1385،شماره ی 46،صص 28 و 27.