مقالات روان شناسی و نظریه های روان شناسی و اعتیاد اینترنتی

مقالات و نظریه های روان شناسی و مقالات روان شناسی اینترنت و اعتیاد به اینترنت و اختلالات رفتاری و روانی و روان شناختی

مقالات روان شناسی و نظریه های روان شناسی و اعتیاد اینترنتی

مقالات و نظریه های روان شناسی و مقالات روان شناسی اینترنت و اعتیاد به اینترنت و اختلالات رفتاری و روانی و روان شناختی

طلاق با کودکان شما چه می کند

طلاق با کودکان شما چه می کند
بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صر ف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند.
این نکات را از یاد نبرید:

1- تأثیرات طلاق بر روی کودکان تأثیرات بالقوه ای هستند.
2-این تأثیرات در گروه های مختلف سنی کودکان متفاوت است.
3- میزان این تأثیرات به عوامل زیادی بستگی دارد که تقریبا تمام آنها در کنترل شما هستند.
طلاق چه تأثیراتی بر روی کودکان می گذارد؟

احساس ناامنی و هراس از آینده:

طلاق غالبا احساس امنیت کودکان را کاهش داده و آنها را نسبت به آینده نگران می کند. به عنوان مثال: «آیا ما فقیر می شویم؟»، «آیا به حد کافی غذا خواهیم داشت؟» «آیا باید به یک مدرسه جدید برویم؟»، «آیا می توانم دوستانم را ببینم؟»
ترس از ترک شدن:

پس ازطلاق کودک متوجه می شود که یکی از والدین دیگر در خانه نیست واز این می ترسد که دیگری نیز «ناپدید» شود و او را تنها بگذارد.
طردشدگی:

کودکان طلاق ممکن است احساس طرد شدگی کنند. یادمان باشد کودکان خود را در مرکز جهان می دانند و بنابراین هر اتفاقی که روی دهد به نحوی به آنها مربوط می شود.
احساس گناه:

کودکان ممکن است به این نتیجه برسند که در طلاق والدین مقصر هستند و به خاطر حرفی که زده اند یا کاری که انجام داده اند این اتفاق روی داده است و بنابراین احساس گناه و شرمندگی می کنند. حتی نوجوانان پرخاشگر نیز ممکن است به این باور برسند که رفتار آنها در طلاق والدین نقش داشته است.
ناتوانی:

کودکانی که خود را در اختلاف میان والدین مسئول می دانند فکر می کنند می توانند به اوضاع سروسامان بدهند و سعی می کنند «بچه بهتری» باشند. آنها تصور می کنند می توانند کاری انجام دهند که والدین مجدداً در کنار یکدیگر زندگی کنند. وقتی این اتفاق نمی افتد و نقشه های کودکان با شکست مواجه می شود آنها احساس ناتوانی و ناامیدی می کنند.
بلاتکلیفی:

مخرب ترین تأثیر طلاق بر روی کودکان زمانی روی می دهد که والدین در حضور آنها به تحقیر یکدیگر می پردازند. دراین مواقع کودکان احساس می کنند که باید جانب یکی از والدین را بگیرند و این کار برای آنها بسیار دشوار است.
از سوی دیگر کودکان تصور می کنند اگر از هیچکدام از والدین پشتیبانی نکنند ازسوی هردو رانده می شوند. کودکان در واقع در شرایط بغرنجی قرار می گیرند که درآن دوست داشتن پدر و مادر «کار اشتباهی»است!
اندوه:

کودکان طلاق به شدت احساس اندوه و استیصال می کنند و اعتقاد دارند که دیگر عضوی از یک خانواده نیستند. در واقع احساس کودکان طلاق مشابه احساس کودکانی است که والدین خود را بر اثر بیماری یا تصادف از دست داده اند ولی به اندازه آنها مورد حمایت قرار نمی گیرند و ممکن است به شدت دچار افسردگی شوند.
اضطراب:

کودکان طلاق ممکن است احساس اضطراب کنند و خود را تحت فشار ببینند. به عنوان مثال احتمال دارد آنها وظایف بیشتری را در خانه برعهده بگیرند. در ضمن ممکن است یکی از والدین یا هر دو آنها از کودکان به عنوان مشاور استفاده کنند. در این مواقع کودکان که احساس می کنند بزرگ شده اند و دوست دارند کمک کنند اضطراب خود را پنهان می نمایند.
تنهایی:

کودکان طلاق ممکن است احساس تنهایی کنند و دل شان برای والدینی که از آنها جدا شده اند تنگ شود. معمولا والدینی که در کنار کودکان می مانند آنقدر گرفتار مشکلات خود هستند که به فرزندشان نمی رسند.
احتمال دارد طلاق بر روی رابطه کودکان با همسالانشان نیز تأثیر بگذارد و کودکان در جاهای دیگر به دنبال آرامش بگردند و یا طرد شوند.
خشم:

خشم احساسی متداول درمیان کودکان طلاق است که در اثر عدم درک یا پذیرش این مسئله روی می دهد. کودکان گاهی خشم خود را نشان نمی دهند. خشم کودکان زمانی رواج پیدا می کند که دلایل طلاق روشن نباشد. در این مواقع کودکان به خاطر آنچه از نظر آنها «غیرضروری» است از والدین خود می رنجند.
افسردگی:

افسردگی از تأثیرات مستقیم طلاق محسوب می شود و در واقع یک تأثیر ثانوی است که به دنبال اندوه، احساس تنهایی و طردشدگی به وجود می آید. افسردگی نشانه آن است که کودکان حمایت کافی برای رویارویی با مسئله طلاق دریافت نکرده اند.
چه باید کرد؟
اول از همه توجه داشته باشید که این تأثیرات تا چه حد ناشی از طرز تفکر فرزند شما در مورد خودش، والدین و طلاق می باشد. به همین دلیل شما باید با کودکان در مورد طلاق حرف بزنید و از میزان تأثیرات منفی آن بکاهید.
درضمن شما باید مراقب رفتارتان باشید و احساسات منفی خود را نسبت به همسرتان بروز ندهید.
و سخن آخر اینکه فراموش نکنید برای فرزندتان وقت کافی بگذارید.
کیهان

ازدواج از دیدگاه روایت‌های معصومین(علیهم‌السلام)

ازدواج از دیدگاه روایت‌های معصومین(علیهم‌السلام)
هم‌چنان که قرآن، کتاب هدایت بشر است، مفسران قرآن نیز که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم‌السلام) هستند، برای هدایت انسان‌ها فرستاده شده‌اند.
اینک به دیدگاه پیشوایان دین اسلام به ویژه مذهب تشیع درباره هدف، فلسفه و ملاک های ازدواج می‌پردازیم. خوشبختانه روایت‌های بسیاری درباره ازدواج وجود دارد و هیچ زاویه‌ای از زوایای پیچیده این سنت الهی از چشمان تیزبین ائمه(علیهم‌السلام) و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پنهان نمانده است.
امام صادق(علیه‌السلام) در حدیثی می‌فرماید:

دوست داشتن زنان از اخلاق پیامبران(علیهم‌السلام) است.[1]
پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) فرموده است:

من از دنیای شما تنها از زن و بوی خوش، بهره برده‌ام.[2]
هم چنین در حدیث دیگری از ایشان می‌خوانیم:

نور چشمانم در نماز است و لذت من در زنان.[3]
از این احادیث درمی‌یابیم که دیدگاه معصومین(علیهم‌السلام) درباره زن با دیگر دیدگاه‌ها چه تفاوتی دارد. دیگر دیدگاه‌ها زن را موجودی شرور و شری ضروری و مایه بلای مرد می‌دانست و حتی مقام او را تا سطح حیوان و کالا پایین می‌آورد. در مقابل، این دیدگاه، به زن نگاهی آسمانی دارد. نکته اصلی در این روایت، پرهیز از افراط و تفریط درباره ابراز علاقه به زن است؛ زیرا روایت‌هایی در دست داریم که مسلمانان را از زیاده‌روی در دوست داشتن زنان، نهی می‌کند.
با توجه به این دیدگاه معتدل درباره زن، برخی موضوع‌های مربوط به ازدواج را از لابه‌لای احادیث معصومین(علیهم‌السلام) می‌آوریم.
تشویق به ازدواج
فضیلت متأهل
پافشاری بر هویت دینی ازدواج
نکوهش دیر شدن ازدواج
تشویق به ازدواج برای افزایش نسل
ازدواج، مایه افزایش روزی و برکت
تشویق به میانجیگری در ازدواج
آزادی در همسر گزینی
تشویق به ازدواج
در روایات بر اهمیت ازدواج و پی‌آمدهای مثبت آن بسیار تأکید شده است. دلیل چنین اهمیتی را در این عوامل باید جست و جو کرد: دور نگه داشتن مؤمن از فساد و فحشا، جبران کمبودهای طبیعی زن و مرد، نزدیک‌تر شدن به کمال الهی، دست یابی به آرامش روحی.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید:

در اسلام هیچ بنایی نزد خدا دوست داشتنی تر از بنای ازدواج نیست.[4]
در جای دیگر چنین می‌فرماید:

ازدواج کنید، زیرا من در روز قیامت به فراوانی امتم افتخار می‌کنم تا آن جا که فرزند سقط شده با خشم بر در بهشت می‌ایستد. به او می‌گویند: وارد بهشت شو. می‌گوید: وارد بهشت نمی‌شوم تا آن‌گاه که پیش از من، پدر و مادرم وارد آن شوند. [5]
ایشان در حدیث دیگری، ازدواج را محبوب خداوند معرفی می‌کند:

هیچ چیز نزد خداوند محبوب‌تر از خانه‌ ای نیست که در اسلام با ازدواج آباد
می‌شود.[6]
یکی از وظایف مسلمانان پیروی از سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) است. از این رو، پیامبر(صلی الله علیه و آله) در حدیثی می‌فرماید:
ازدواج سنت من است. هر کس از آن روی برگرداند (و ازدواج نکند) از سنت من روی برگردانیده است.[7]
امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) ، وصی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز می‌فرماید:
ازدواج کنید، زیرا ازدواج سنت رسول خداست[8]
فضیلت متأهل

هم‌چنین احادیثی وجود دارد که از برتری کسی که ازدواج می‌کند بر فرد مجرد سخن می‌گوید.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید:

دو رکعت نمازی که فرد متأهل (و دارای همسر) می‌خواند از دو رکعت نمازی که یک مجرد می‌خواند بهتر است.[9]
هم‌چنین در جای دیگر می‌فرماید:[10]
دو رکعت نمازی که فرد ازدواج کرده‌ای می‌خواند، از شب‌خیزی و روزه‌داری یک مرد بی‌زن بهتر است.[11]
در حدیثی تکان دهنده از پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین آمده است:

بدترین مردهای شما کسی است که عزب (و بدون ازدواج) بمیرد. [12]
امام باقر(علیه‌السلام) نیز از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل می‌کند:

بیشتر اهل دوزخ، افراد مجرد هستند.[13]
پافشاری بر هویت دینی ازدواج

یکی از مسائل بسیار مهم ازدواج ، هویت دینی همسرگزینی است. از نظر روایات، ازدواج تنها برای برآوردن غریزه جنسی نیست. ازدواج هم چون دژی است که زن و مرد را در برمی‌گیرد و از دین و ایمان آنان پاسداری می‌کند. ازدواج، زن و مرد را از آلودگی به گناه، باز می‌دارد. بنابراین، ازدواج از این دیدگاه، نه جنبه اقتصادی دارد و نه جنبه حیوانی، بلکه دارای هویت کاملا دینی است.
درباره جنبه معنوی و دینی ازدواج به چند حدیث بسنده می‌کنیم.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود:

هر کس ازدواج کند، نیم دینش را حفظ کرده است. پس از خدا بترسید درباره نیم دیگر دین‌تان.[14]
بنابراین، ازدواج از این دیدگاه، وسیله ای است برای حفظ دین و اعتقاد نسان و تکامل آن.
علی(علیه‌السلام) فرمود:

هیچ کدام از اصحا??ب رسول خدا ازدواج نمی‌کرد، مگر این که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌فرمود: او دین خویش را کامل کرده است.[15]
از سوی دیگر، احادیثی در زمینه‌های دعای پیش از ازدواج، خطبه، نماز، دعاهای هنگام عقد و دعاهای هنگام عروسی و زفاف و... وجود دارد که از مجموع آن‌ها چنین برمی‌آید که در دیدگاه پیشوایان اسلام، ازدواج از جنبه معنوی و دینی بسیار بالایی برخوردار است. پس نگاه به ازدواج بدون در نظر گرفتن این جنبه، نگاهی ناقص و نامتعادل است.
نکوهش دیر شدن ازدواج

در مکتب جامع و کامل اسلام برای همه دوره‌های سنی انسان، برنامه‌ریزی شده است. بنابراین، هنگامی که دختر و پسر به رشد عقلی و جسمی رسیدند، باید ازدواج کنند. رها کردن این سنت الهی یا رعایت نکردن زمان مناسب آن، پی آمدهای روحی نامطلوبی برای زن و مرد دارد. از این رو، پیشوایان دینی، ما را از آن نهی کرده‌اند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) روزی بر بالای منبر رفت و پس از ستایش الهی فرمود:
ای مردم! همانا جبرئیل از سوی خداوند لطیف و خبیر بر من نازل شد و گفت: همانا دختران باکره مانند میوه‌های روی درخت هستند. هنگامی که میوه رسید باید آن را چید وگرنه خورشید آن را فاسد می‌کند و باد آن را تباه می‌سازد. هنگامی که دختران باکره به دوران بلوغ (و سن ازدواج) برسند، برای آنان دوایی جز شوهر نیست وگرنه از فسادشان ایمن نباشید؛ زیرا آنان نیز بشرند.[16]
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) با زبانی رسا و منطقی و عالی، راه کار پیش گیری از فساد و فحشا در یک جامعه انسانی را بیان کرده است. فساد و فحشایی که اینک جامعه‌های انسانی را در برگرفته است، در همین دیر شدن ازدواج دختر و پسر ریشه دارد. باری، راه چاره‌ این معضل اجتماعی، ازدواج به موقع بر اساس مصالح دختر و پسر است؛ زیرا دگرگونی‌های جسمانی و روحانی رسیدن به سن بلوغ و هجوم غریزه‌های جنسی را تنها با ازدواج می‌توان کنترل کرد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در حدیثی دیگر می‌فرماید:

از سعادت مرد این است که دخترش در خانه‌اش قاعده نشود (و پیش از آن شوهر کند).[17]
باید گفت این پافشاری در صورتی است که دختر و پسر از نظر روحی ، جسمی، عقلی و مالی، آماده همسرداری باشند.
تشویق به ازدواج برای افزایش نسل

اسلام بر افزایش نسل با ایمان، صالح و مؤمن پافشاری می‌ورزد، چنان که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرمود:
ازدواج کنید، همانا من در قیامت به فراوانی امتم افتخار می‌کنم.[18]
چند حدیث دیگر نیز به همین مضمون وارد شده است. برای نمونه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:
چه مانعی دارد که مؤمن زن بگیرد؟ باشد که خداوند به او فرزندی روزی کند که با گفتن کلمه لا اله الا الله زمین را گران بار و سنگین سازد.[19]
هم‌چنین در حدیث زیبای دیگری فرمود:

فرزندی که در امت من به دنیا بیاید، در نظر من دوست داشتنی‌تر است از هر آن چه خورشید بر آن بتابد.[20]
ازدواج، مایه افزایش روزی و برکت

پیشوایان دین، ازدواج را مایه افزایش روزی و برکت دانسته‌اند. برای نمونه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:
زن بگیرید؛ زیرا زن برای شما روزی است.[21]
ایشان در جای دیگری فرموده است:

رزق و روزی را با ازدواج بخواهید.[22]
هم‌چنین با اشاره به آیه ?? نور می‌فرماید:
غنا و بی‌نیازی را در این آیه بجویید (یعنی ازدواج کنید). [23]
حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه و آله) در اهمیت این مسأله گفته است:
رحمت خداوند از درهای آسمان در چهار زمان گشوده می‌شود. هنگام نزول باران، هنگام نگاه کردن فرزند به صورت پدر و مادر، هنگام گشوده شدن در کعبه و هنگام
ازدواج.[24]
امام صادق(علیه‌السلام) نیز می‌فرماید:
رزق و روزی با زن و فرزند همراه است.[25]
تشویق به میانجیگری در ازدواج

اهمیت ازدواج در اسلام آن گونه است که از پدر و مادر و خویشاوندان دختر یا پسر می‌خواهد در امر ازدواج آنان میانجی‌گری کنند و راه را برای آغاز زندگی مشترک دو زوج جوان بگشایند.
امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید:
هر کس، مجردی را زن دهد، خداوند در قیامت به او نظر (رحمت) می‌افکند.[26]
امام علی(علیه‌السلام) فرموده است:
بهترین میانجیگری و شفاعت آن است که بین دو نفر برای ازدواج شفیع شود تا خداوند بین آن دو را با هم جمع کند.[27]
امام کاظم(علیه‌السلام) می‌فرماید:
در روزی که هیچ سایه‌ای جز سایه عرش خداوندی نیست، سه کس در پرتو آن قرار می‌گیرند: نخست، مردی که برادر مسلمانش را زن دهد و... .[28]
آزادی در همسر گزینی

هر چند اسلام، پدر و مادر و خویشاوندان دختر و پسر را تشویق می‌کند، شرایط ازدواج را برای فرزندان خویش فراهم سازند، ولی اجازه نمی‌دهد که آنان دختر و پسر را از برگزیدن همسر آینده خود محروم سازند. اسلام از پی‌آمد ازدواج‌های اجباری آگاه است؛ زیرا دختر و پسری که با زور و اکراه به ازدواج هم درآیند، سرانجام با طلاق از هم جدا خواهند شد. بنابراین، اسلام در انتخاب همسر، نظر دو طرف زندگی را شرط می‌داند. ابن ابی یعفور به امام صادق(علیه‌السلام) عرض کرد: می‌خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم، دیگری را برای من می‌خواهند و در نظرگرفته‌اند، چه کنم؟ امام (علیه‌السلام) فرمود:
با آن کس که دوست داری، ازدواج کن و دختری را که پدر و مادرت خواسته‌اند، برمگزین.[29]
یکی از نکته‌های مهم در این زمینه، افزون بر آزادی در همسر گزینی، جایز بودن دیدن و آگاهی یافتن از وضع روحی و جسمی همسر آینده است. بر اساس روایات، اگر کسی، زنی را برای ازدواج برگزید، می‌تواند برای آگاهی از ویژگی‌های جسمی او به محدوده‌ای از بدنش بنگرد.
محمد بن مسلم از امام باقر(علیه‌السلام) پرسید: ایا مردی که می‌خواهد با زنی ازدواج کند، می‌تواند به او بنگرد؟
امام(علیه‌السلام) فرمود:
آری، همانا او به گران‌ترین بها، زن را می‌خرد[30] (پس می‌تواند به زن بنگرد).[31]
در حدیث دیگری، حسن بن سری از امام صادق(علیه‌السلام) پرسید: آیا مردی که می‌خواهد با زنی ازدواج کند، می‌تواند به دقت به پشت و روی بدن زن بنگرد؟ امام (علیه‌السلام) پاسخ فرمود:
مانعی ندارد زنی را که می‌خواهد با او ازدواج کند از پشت سر یا جلو ببیند.[32]
هم‌چنین پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به یکی از صحابه که از زنی خواستگاری کرده بود، فرمود:
صورت و دست‌هایش را ببین.[33]
از دیگر موضوع‌های مطرح شده در روایات، ملاک‌های گزینش همسر و وظایف همسران نسبت به یکدیگر است که در جای خود، درباره آن بحث شده است.
پی نوشت ها:
[1] - وسایل الشیعه: ج ??، ص ??- ??.
[2] -همان.
[3] - همان.
[4] - همان: ص ?.
[5] - وسائل الشیعه: ج ??، ص ?.
[6] - همان: ص ?.
[7] - جامع احادیث الشیعه: ج ?، ص ??.
[8] - وسائل الشیعه: ص ?.
[9] - همان: ص ?.
[10] - وسایل الشیعه: ج ??، ص ?.
[11] - همان.
[12] - جامع الاحادیث الشیعه: ج ?، ص ??.
[13] - وسائل الشیعه: ج ??، ص ?.
[14] - جامع الاحادیث الشیعه: ج ?، ص ?.
[15] - همان، ص ??.
[16] - جامع احادیث الشیعه: ج ?، ص ?.
[17] - وسائل الشیعه: ج ??، ص ?.
[18] - همان.
[19] - جامع احادیث الشیعه: ج ?، ص ?.
[20] - وسائل الشیعه: ج ??، ص ??.
[21] - جامع احادیث الشیعه: ج ?، ص??.
[22] - جواهر الکلام: ج ??، ص ?.
[23] - همان: ص ??.
[24] - همان: ص ??.
[25] - وسائل الشیعه: ج ??، ص ??.
[26] - همان: ص ??.
[27] - جامع احادیث الشیعه: ص ??.
[28] - جامع احادیث الشیعه: ج ?، ص ???.
[29] - در این جا منظور از خریدن، خرید و فروش نیست، بلکه مراد این است که مرد با ازدواج، می‌خواهد یک عمر با زن به سر برد و خانواده تشکیل بدهد. بنابراین، ازدواج برای مرد بسیار ارزشمند بوده و هزینه آن فراوان است.
[30] - جامع احادیث الشیعه: ج ?، ص ??.
[31] - همان.
[32] - جامع احادیث، ج ?، ص ??.

تبیان

دردسرهای یک نامزدی طولانی

دردسرهای یک نامزدی طولانی
بارها شنیده اید که دوران نامزدی و عقد، بهترین دوران یک ازدواج است اما اگر پای صحبت کسانی که این دوران را طولانی تر از دیگران تجربه کرده اند بنشینید، به احتمال زیاد می شنوید که کشدار شدن این مرحله از ازدواج، دردسرهای زیادی برایشان به وجود آورده است. اختلافات خانوادگی، از بین رفتن حرمت ها، سردی و بی تفاوتی و...
حقیقت این است که خیلی وقت ها، افراد با گذشت زمان و سپری شدن شور و شوق روزهای اول نامزدی، حرفهایی می زنند و یا رفتارهایی می کنند که باعث می شود فرد مقابل احساس کند رابطه سرد شده، همه چیز تکراری شده و میزان علاقه همسرش به او تغییر کرده است. همین نقطه شروع دردسرها و اختلافاتی است که می تواند یک عقد طولانی را تا مرحله جدایی هم پیش ببرد.
ما برای کسانی که گرفتار این وضعیت هستند، چند پیشنهاد موثر و عملی داریم که به کار بستنشان می تواند راهگشا باشد:
- از ابراز محبت نسبت به یکدیگر دریغ نکنید. ابراز محبت به موقع علاقه، نشاط و طراوت به وجود می آورد.
این امر فقط لازمه روزهای نخستین نامزدی یا ازدواج نیست، بلکه باگذشت زمان نهال نوپای زندگی به درختی تناور تبدیل می شود که نیاز بیشتری به آبیاری دارد. با ابراز محبت و نشان دادن عشق و علاقه به هم می توان این درخت تناور را برای همیشه با نشاء بارور و با طراوت نگه داشت .
-عاشقانه به هم نگاه کنید. نحوه نگریستن هریک از ما به دیگری به چگونه بودن ما بستگی دارد، نه به چگونه بودن او. زبان نگاه، زبان موثری است. سعی کنید زمانی که همسرتان در حال سخن گفتن با شماست، با تبسمی بر لب، به صورت او نگاه کنید تا همسرتان به این باور برسد که شما به صحبت کردن با او علاقمندید. علاوه بر این، سعی کنید مانند بسیاری از عشاق عالم زبانی رمزی برای خود به وجود آورید که دیگران قادر به درک آن نباشند. این امر هیجان زندگی مشترکتان را بیشتر و عشقتان را محکمتر می کند.
-اشتباهتان را بپذیرید. اگر یکی از طرفین اشتباه کرد، صادقانه و صمیمی به دیگری اعتراف کند. زیرا قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، باعث افزایش اختلافات می شود.
-باید بدانید که هر موضوعی را به شیوه ای خاص با همسرتان در میان بگذارید. مثلاً اگر قصد بیان برخی مسائل ناخوشایند را دارید سعی کنید خود را هم دخالت دهید. به عنوان نمونه به جای این که به نامزدتان بگویید، «چرا با فلانی این طور برخورد کردی؟»، «بگویید: کاش با او این طور برخورد نمی کردیم.»
-به جای جستجو در اعمال و رفتار نامزدتان، سعی کنید از خود او سوال کنید. گفتگوی مستقیم با او سبب می شود که موردی که در آن شک و تردید وجود دارد، آسان تر حل شود.
- اشتباه های یکدیگر را به رخ هم نکشید. این خطای بزرگ مهمترین عاملی است که پایه های زندگی مشترک را سست می کند.
-اگر خطایی از نامزدتان دیدید، سریع از کوره در نروید و سفره دلتان را نزد هر کسی مخصوصاً والدینتان باز نکنید. زیرا این کار نه تنها سبب سرافکندگی او می شود بلکه امکان آشتی را هم ضعیف می کند. پس سعی کنید زمانی که رابطه تان با همسرتان تیره شد، آرامش خود را حفظ کنید و بعد با صحبت و به آرامی مشکلتان را با یکدیگر در میان بگذارید تا برطرف شود. در این گونه موارد هرگز تلافی جو نباشید و با گذشت و فداکاری همسرتان را برای همیشه مدیون خود سازید.
-انعطاف پذیر باشید. با چشم پوشی و نرمش می توان از بروز تنش های بی دلیل پیشگیری کرد. موارد اختلاف را صرفاً به نیت رسیدن به دیدگاه مشترک طرح کنید، نه برای تکرار و تثبیت کدورت و دشمنی.
-صبر و بردباری نامزد خود را به عنوان وظیفه او قلمداد نکنید. شما باید سعی کنید با گذشت، متانت و نکته سنجی قدردانی خود را نسبت به او و صبرش ثابت کنید.
- همیشه به یاد داشته باشید که همسر آزرده خاطر شریک خوبی برای زندگی نیست. پس یکدیگر را نیازارید.
- به نامزدتان احترام بگذارید. یعنی او را آن طور که هست بپذیرید و برای شخصیت و کمالات او که در گفتار و کردارش نمایان است، ارزش قائل باشید. در این راستا سعی کنید احساساتش را نیز درک کنید. منظور از درک احساسات آن است که همسر خود را آن طور که هست، (از نظرخصوصیات اخلاقی، عقلانی، ایمانی، ایده ها، آرزوها، احساسات و عواطف و ...) بشناسید.
- زندگی مشترک عرصه کمال است نه صحنه پیکار. بنابراین در رفع بحرانï»؟ها مانند یک جسم واحد عمل کنید. یار و یاور هم باشید. کوشش نکنید بر دیگری تسلط بیابید، با هم و در کنار هم باشید نه رودروی یکدیگر.
سیمرغ

رازهای یک ازدواج موفق

رازهای یک ازدواج موفق
آیا زندگی زناشویی خوبی دارید؟ امیدواریم جواب شما مثبت باشد ولی حتی در غیراین صورت نیز نگران نشوید. با به کاربستن توصیه های زیر می توانید ازدواج موفقی داشته باشید:

1- با همسر خود با لحنی ملایم حرف بزنید. متأسفانه غالبا ما در صحبت با نزدیکان خود از لحن مناسبی استفاده نمی کنیم.
2- یادتان باشد زندگی مشترک بیشتر از آنکه به ازدواج با فرد مناسب مرتبط باشد با تبدیل شدن به یک فرد مناسب ارتباط دارد.
3- خندیدن را از یاد نبرید. بیشتر زوج ها در اکثر مواقع با یکدیگر به طور جدی حرف می زنند: چه کسی برای خانه خرید می کند؟ چه کسی بچه ها را از مدرسه می آورد؟...
یادتان باشد یک رابطه بدون شوخی و خنده دوام نمی آورد.
4- آقای گرامی! همسرتان به دوستی شما نیاز دارد. هر روز با او در مورد افکارتان حرف بزنید، حتی اگر به هیچ چیز فکر نمی کنید! همسرتان باید در جریان کوچک ترین افکار شما قرار بگیرد.
5- خانم گرامی! همسرتان به تشویق شما نیاز دارد. کاری کنید او به این باور برسد که قادر به جابه جاکردن کوه هاست!
6- شیوه های مختلفی برای نشان دادن علاقه خود به همسرتان پیدا کنید.
7- برای خوشایند همسرتان لباس های زیبا بپوشید و به سر و وضع خود برسید.
8- دستشویی را همیشه تمیز نگه دارید!
9- هر زمان که مشاجره می کنید مسائل گذشته را پیش نکشید و آنها را به دست فراموشی بسپارید.
10- اگر نتوانستید مشکل را حل کنید با خیال آسوده بخوابید و فردای آن روز به فکر یافتن راه حل باشید. البته اگر هنوز به یاد داشته باشید که چنین مشکلی دارید!
11- در زمان بروز مشاجره به دقت به حرف های یکدیگر گوش دهید و به دنبال «برنده شدن» نباشید.
در زندگی مشترک هر دو طرف یا می برند و یا می بازند و شما نمی توانید با شکست دادن همسرتان به پیروزی برسید.
12- بچه ها در درجه دوم اهمیت قرار دارند و ازدواج شما در اولویت است. همسرتان قبل از تولد بچه ها وجود داشته پس از جداشدن آنها نیز کنار شما خواهدبود. برای تقویت رابطه خود با همسرتان تلاش کنید.
13- اگر کاملا نسبت به ازدواج خود متعهد نباشید موفق نخواهیدشد. یادتان باشد هیچ کس کامل نیست.
14- اگر می خواهید رابطه صمیمانه تری با همسرتان برقرار کنید باید در این راه تلاش نمائید. فراموش نکنید که هیچ چیز به خودی خود درست نمی شود.
15- آقای گرامی! اجازه دهید همسرتان گریه کند. او هر از گاهی به این کار نیاز دارد.
16- خانم گرامی! اگر همسرتان گریه نمی کند او را سرزنش نکنید، برخی از مردها احساسات خود را نشان نمی دهند و در این مورد کاری نمی شود کرد.
17- هر چیزی که به ذهن تان می رسد بر زبان نیاورید. معمولاً اگر بیشتر مسائل ناگفته بماند بهتر است!
18- آقای گرامی! تنها به همسرتان محبت کنید و نسبت به سایر زنان بی تفاوت باشید.
19- خانم گرامی! تنها به همسرتان توجه نشان دهید و داستان های عاشقانه را جدی نگیرید.
20- از واکنش های همسرتان دلگیر نشوید. شما با فردی از جنس مخالف ازدواج کرده اید و کاملاً طبیعی است که زنان و مردان نسبت به مسائل یکسان واکنش های متفاوتی نشان دهند.
21- خانم گرامی! اگر از دست همسرتان رنجیده خاطر شدید فوراً به مادرتان پناه نبرید! شما و همسرتان یک واحد منسجم را تشکیل می دهید و باید هوای یکدیگر را داشته باشید.
22- به تحسین همسرتان بپردازید. در جلوی فرزندان، دوستان و خویشاوندان خود از همسرتان تمجید کنید و کاری کنید او حرف های تان را بشنود.
23- معمولاً اگر مردها ازنظر عاطفی و تغذیه در رفاه باشند برای شان کافی است ولی درمورد زنها نمی توان این ادعا را کرد.
آقای گرامی! در ابراز عشق به همسرتان تردید نکنید و نیازهای او را درنظر داشته باشید.
24- واژه «بله» را بیشتر از واژه «نه» به کار ببرید.
25- خانم گرامی! هر از گاهی به همسرتان درمورد رفتار او با ملایمت تذکر بدهید.
روزنامه کیهان

صبوری راهکاری برای حفظ زندگی مشترک

صبوری راهکاری برای حفظ زندگی مشترک
طبق آمارها وضعیت خانواده ایرانی هنوز بحرانی است. نسبت ازدواج به طلاق کاهش پیدا کرده است و طی سال های اخیر روند صعودی طلاق ادامه دارد. به باور کارشناسان مسائل اجتماعی، تفاوت های شخصیتی، ازدواج های عجولانه و بدون آگاهی و شناخت، نبود مهارت عشق ورزیدن در حداقل یکی از ۲ نفر، فقر و فشار اقتصادی و از دست دادن انگیزه برای ادامه زندگی مشترک و بروز طلاق عاطفی در سال های اول زندگی از مهم ترین دلایل افزایش طلاق در جامعه امروز ایران است. در بررسی پدیده طلاق می توان به ابعاد مختلف دلایل شکل گیری آن و همزمان راه های تحکیم نهاد خانواده پرداخت و با ارائه راهکارهایی به زوج های ایرانی کمک کرد تا بتوانند بهتر با مشکلات کنار بیایند و آن را حل کنند.
به نظر می رسد یکی از بهترین راهکارها که حلال مشکلات است و در آموزه های دینی بر آن تاکید بسیاری شده، صبوری کردن است. به قول قدیمی ها صبر تلخ است اما میوه آن شیرین است. درباره اهمیت صبوری کردن و تحمل مشکلات در زندگی مشترک با یکی از مشاوران و مدرس دانشگاه گفت وگویی انجام داده ایم که در پی می آید.
پذیرش، اصل اول است

ازدواج بر پایه شناخت مشترکات و تفاوت ها و پذیرش طرفین برای طی کردن مسیر مشترک در زندگی انجام می شود. دکتر اکرم پرند روان شناس و مشاور در گفت وگو با خراسان با بیان این مطلب می گوید: طبیعی است که اختلاف نظر در تفاوت ها بروز پیدا می کند نه در مشترکات. درباره تفاوت ها نیز باید گفت بخشی از تفاوت ها پذیرفتنی است یعنی باید طرفین این تفاوت ها را بپذیرند و تلاش کنند که نظرات و دیدگاهشان را به هم نزدیک کنند. این اتفاق نه طی چند روز، بلکه گاه سال ها طول می کشد و به مهارت های ارتباطی زوج بستگی دارد؛ این که زوج بتوانند با تکیه بر تعامل، گفت وگو و مهارت حل مسئله اختلافات را حل و فصل کنند و به نحوی به نتیجه برسند که هر دو رضایت داشته باشند.
در مشاوره های پیش از ازدواج با ارائه یک سری تست های روان شناسی تلاش می شود که ویژگی های شخصیتی طرفین آشکارتر شود و انطباق رفتارها و ویژگی ها امکان پذیر باشد. گاهی زوج ها با هم اختلافات چندانی ندارند اما انعطاف پذیری کمی از خود نشان می دهند یا به واسطه برخی ویژگی های شخصیتی مثل غرور نمی خواهند حق را به همسر خود بدهند. در این جا هم اختلاف تشدید می شود.
درباره این افراد باید گفت که آن ها در واقع هنر پذیرش یکدیگر را ندارند و تلاش می کنند طرف مقابل را به نفع خود تغییر دهند که این امر اصلا میسر نیست.
وقتی مشکل واقعی نیست

دکتر پرند با اشاره به این که در بسیاری از موارد پس از مشاوره با زوج های جوان مشخص می شود که آن ها مشکل واقعی ندارند و نپذیرفتن یکدیگر و لج و لجبازی مشکل اصلی آن هاست، می گوید: در چنین مواردی ویژگی های شخصیتی زوج ها باعث می شود که در بیان مشکلات خود اغراق کنند یا انعطاف ناپذیری خود را به نحوی توجیه کنند. آن ها بیش از همه سعی می کنند گناه اختلافات خود را به گردن طرف مقابل بیندازند، بیشتر این زوج ها توانایی سازگاری و قدرت انطباق ندارند، مهارت های ارتباطی ضعیفی دارند، دارای غرور و جاه طلبی زیادی هستند و به علت خود محوری نمی توانند حرف دیگران را درک و مشکل را از زاویه دید آنان بررسی کنند.
همچنین در بسیاری از موارد انتقال پیام به درستی انجام نمی شود و دامنه سوء تفاهم ها بیشتر و بیشتر می شود. به این ترتیب مهارت حل مسئله، مهارت های ارتباطی، انطباقی و ویژگی های شخصیتی افراد در پذیرش تفاوت ها نقش اساسی دارد.
مهارت های ارتباطی

در این میان ویژگی های شخصیتی نسبت به تغییر بسیار مقاوم است. اما غیرقابل تغییر نیست و نیاز به زمان، تمرین و تکرار دارد تا یک ویژگی شخصیتی متعادل شود. به گفته این مشاور، فردی را تصور کنید که تکانشی رفتار می کند، ناگهان عصبانی می شود و نمی تواند خشم خود را مدیریت کند. در این میان تنها چیزی که به فرد کمک می کند تا به تغییر خود فکر کند این است که با پیامدهای رفتارش روبه رو شود. این کار با دانستن مهارت های ارتباطی میسر است. یعنی فرد باید بداند چگونه و با چه زبانی می تواند همسرش را به تغییر ترغیب کند. مثلا اگر فردی انتقادپذیر نیست نباید از رفتار او لب به انتقاد گشود. بلکه باید به گونه ای غیرمستقیم، در مکان و زمان مناسب و به شیوه ای درست آن را مطرح کرد. گاهی خواسته فرد به حق است اما چون به درستی مطرح نشده یا در زمان و مکان خوبی بیان نشده است، برآورده نمی شود. بنابراین گوش کردن، به جا صحبت کردن، به موقع سکوت کردن، بیان خواسته به بهترین شکل و صبر کردن در به دست آوردن نتیجه می تواند اختلاف ها را در طول زمان کمتر کند.
صبر، آموختنی است

خوب است بدانید صبوری کردن یک مهارت است که از کودکی قابل آموزش است. وقتی به خواسته کودک سریع پاسخ ندهیم در واقع او را به صبر کردن دعوت کرده ایم. متاسفانه اکنون والدین تصور می کنند اجابت فوری خواسته های کودک یکی از ضروریات تربیتی است در صورتی که با به تاخیر انداختن خواسته کودک و برآوردن به موقع آن، آموزش صبوری به کودک داده می شود. کودک طی زمان در می یابد که همیشه آن چه می خواهد دست یافتنی نیست و گاهی باید به خواسته و نیاز دیگران توجه کند. فرد در دوران بزرگسالی نیز به تکرار و تمرین نیاز دارد تا صبر جزو ویژگی های شخصیتی فرد شود. به عنوان مثال فرد برآوردن نیازش را به تاخیر می اندازد، خود را کنترل می کند و به خود وقت می دهد تا در زمان مناسب کاری را انجام دهد. این ویژگی باعث می شود بسیاری از مشکلات مشمول مرور زمان شود و خود به خود رفع شود. بنابراین صبوری کردن در زندگی مشترک یکی از بهترین روش های موثر در حفظ زندگی است.
نگرش واقعی به زندگی مشترک

وی با بیان این که متاسفانه داشتن نگرش غیرواقعی به زندگی مشترک و صبور نبودن از مهم ترین دلایلی است که زندگی زوج های جوان را به تنش می کشاند، می گوید: زندگی مشترک یعنی با هم بودن مداوم. ممکن است در ابتدا این چشم انداز زیبا به نظر برسد کما این که همه زوج هایی که از هم جدا می شوند ابتدا تصور می کردند می توانند با هم زندگی کنند اما بعد از شکل گیری زندگی مشترک و برخورد با تفاوت ها و دیدگاه های مختلف به این نتیجه رسیدند که نمی توانند با هم زندگی کنند. بنابراین «پذیرش» همسر و سازگاری با روحیات، شخصیت و ویژگی های اخلاقی و رفتاری یک اصل است که در سایه صبر امکان پذیر است.
تاثیر زوج بر یکدیگر

اگر یکی از زوج ها مهارت ارتباطی مناسبی داشته باشد، قادر است با وجود تفاوت یا تغییر دیدگاه، همسر را با خود همسو کند. نکته این جاست که تغییر یا تلاش برای اتفاق نظر نباید با هدف تسلط یکی بر دیگری انجام شود بلکه باید با هدف بهبود زندگی مشترک و ایجاد شادی و رضایت بیشتر باشد اگر همسری معنای «ما» را درک نکرده باشد و به دنبال خواسته های شخصی خود باشد، هر قدر برای اتفاق نظر بیشتر تلاش کند، کمتر موفق می شود، بنابراین خواسته ها و نیازها باید مشترک باشد و جهت تغییر هم به نفع دوطرف باشد و هر دو بر سر این مسئله به توافق رسیده باشند.
در این شرایط زوج در طول زمان بر یکدیگر اثر می گذارند و رفتارها و تغییرات مثبت را از هم می آموزند و یاد می گیرند.
راهکارها

تلاش برای تغییر دیدگاه خود به منظور نزدیک شدن به دیدگاه همسر، افزایش توان انطباق پذیری با دیگران، پرهیز از تنش به علت اختلاف دیدگاه، سعی در نزدیک شدن به یکدیگر با وجود تفاوت عقیده و دیدگاه، ابراز خواسته به صورت منطقی و منصفانه و در نهایت پذیرش تفاوت ها، توصیه هایی است که به زوج های جوان می شود تا بتوانند صبورانه زندگی مشترک خود را با وجود فراز و نشیب های فراوان ادامه دهند.
منبع: روزنامه خراسان

شور و التهاب روزهای نخست زندگی

شور و التهاب روزهای نخست زندگی
واقعیتی که وجود دارد این است که ماهیت زندگی مشترک اصلا این اجازه را نمی‌دهد که در طول زندگی زن و شوهر بتوانند همانند روزهای اول زندگی کنند. زیرا ماهیت ارتباط در طول زمان تغییر می‌کند...
هر پیوندی با عشق آغاز می‌شود و زن و شوهر با تمام وجود می‌خواهند که در طول زندگی مشترک بتوانند همان شور و التهاب روزهای نخستین آغاز زندگی‌شان را حفظ کنند.
واقعیتی که وجود دارد این است که ماهیت زندگی مشترک اصلا این اجازه را نمی‌دهد که در طول زندگی زن و شوهر بتوانند همانند روزهای اول زندگی کنند. زیرا ماهیت ارتباط در طول زمان تغییر می‌کند.
مثلا زمانی که دو نفر یکدیگر را ملاقات می‌کنند و اولین جرقه‌های علاقمندی بین آنها زده می‌شود، تمام تلاش خود را می‌کنند که اطلاعاتی در باره یکدیگر به دست بیاورند در حالی که بعد از ازدواج مثلا این نوع حرکات کلا منتفی است و البته بسیاری اتفاقات دیگر نظیر این.
پروسه زندگی را می‌توان به دوره رشد یک کودک تشبیه کرد. فرزند 6 ماهه، 6 ساله، 12 ساله و 20 ساله‌ی شما در هر یک از این دوره‌ها فرزند شما است اما در هریک از این مراحل بنا بر مقتضیات سنی‌اش نوع خاصی از تربیت و رفتار شما را می‌طلبد.
زندگی زناشویی هم دقیقا همینطور است زندگی، همان زندگی شماست اما در هر دوره‌ای شرایط و مقتضیات خود را دارد.
عشق چیست؟

برای مفاهمه بهتر موضوع بیایید با هم نگاهی به موضوع و ماهیت عشق داشته باشیم. متاسفانه باید با صراحت گفت که کمتر کسی مفهوم عشق را می‌داند و اکثر ارتباطاتی که از آن به عنوان عشق یاد می‌شود تنها گرایش‌های زودگذری است که بر اثر جاذبه‌های ظاهری بین دو نفر ایجاد می‌شود.
وقتی دو نفر می‌توانند ادعای عاشق شدن داشته باشند که به ظرفیت‌های لازم عشق ورزیدن رسیده باشند و هنر عشق ورزی را آموخته باشند، نه اینکه ادای انسان‌های عاشق را در بیاورند.
عشق‌های موجود عموما عشق‌های زودگذر و بیمارگونه‌ای هستند که تازه در شکل تند و پرحرارت خودش می‌بینیم که عشق‌ها نتیجه نیاز و احتیاج افراد است یعنی به میزانی که یک نفر بتواند نیازهای جسمی، عاطفی، روانی و اجتماعی یک نفر را برآورده کند به همان اندازه مورد عشق وی قرار می‌گیرد. که متاسفانه این هم فقط یک احساس از سر نیاز است.
راههای حفظ عشق و علاقه در زندگی مشترک

جدا از اینکه زن و شوهری با درکی درست از عشق، یکدیگر را دوست دارند و سعی در حفظ این عشق دارند و باید این شروط را در زندگی رعایت کنند، از طرف دیگر هر یک از طرفین نیز لازم است یک سری تغییر و تحولات را در وجود خود به طور شخصی ایجاد کند.
سعی کنید خصوصیات فردی و شرایطی را که برای شما وجود دارد انتخاب خود بدانید نه شرایطی که زندگی زناشویی تان برایتان به وجود آورده‌اند
در حقیقت در این مقاله قصد داریم به شما آموزش دهیم تا چگونه بر روی ویژگی های فردی خود کار کنید تا بتوانید یک زندگی عاشقانه و تمام عیار را با همسرتان تجربه کنید:
مشتاق باشید

اشتیاق عاملی است که اگر بتوانید از آن بهره‌مند باشید، یعنی انگیزه و شوق لازم را داشته باشید، حتما موفق خواهید شد بهتر زندگی کنید. ممکن است با خود بگویید: «البته که من مشتاقم زندگی بهتری داشته باشم». همه ما می‌خواهیم زندگی‌مان را عوض کنیم اما اگر انگیزه لازم را نداشته باشیم موفق نخواهیم شد. بنابراین مسئولیت کامل همه ابعاد زندگی خود را با اشتیاق بپذیرید. شما ویژگی‌های شخصیتی‌تان را خودتان انتخاب می‌کنید؛ اگر عصبی هستید، زود از کوره در می روید، دایما با همسرتان درگیر می شوید و یا صحبتهای همسرتان را درک نمی کنید، فراموش نکنید که خودتان آنها را برگزیده‌اید. البته ما گاهی به جای خودمان دیگران را سرزنش می‌کنیم؛ یعنی می‌خواهیم آنها کاری برایمان انجام دهند. ساده‌ترین کار این است که سرزنش را متوجه همسرمان کنیم و همه مشکلات را به گردن او بیندازیم زیرا پذیرفتن مسئولیت مشکل است.پس بدون احساس گناه بپذیرید که هر امری در زندگی شما پیش آمده، ارزش آن به اندازه مسئولیتی است که برای آن قائل هستید و از هر مشکلی می‌توانید چیزی بیاموزید. شما می‌توانید بدون هیچ بهانه‌ای و بدون اینکه خودتان یا همسرتان را سرزنش کنید زندگی خوبی داشته باشید.
سرزنش نکنید

دست از سرزنش کردن خودتان و همسرتان بردارید! سعی کنید خصوصیات فردی و شرایطی را که برای شما وجود دارد انتخاب خود بدانید نه شرایطی که زندگی زناشویی تان برایتان به وجود آورده‌اند. به جای اینکه والدین، اطرافیان و همسر و خانواده همسرتان را عامل مشکلات تان بدانید خود را عامل انجام خطاهای خود بدانید، گذشته را رها کنید و برای لحظه‌ای که در آن هستید اقدامی مثبت انجام دهید. به جای اینکه بگویید:«من همانی هستم که هستم اگر دوست داری من را بپذیر» بگویید:«همیشه به این علت از تغییر کردن می‌ترسیدم چون نظر دیگران را مهم‌تر از نظر خودم می‌دانستم!»
زندگی بی‌بهانه

اگر واقعا تصمیم گرفته‌اید تغییر کنید و تمام عادت‌های کهنه و مخرب قدیمی را کنار بگذارید، مطمئن باشید قدرت لازم را هم برای ریشه کن‌کردن آنها دارید. حالا شما یقین دارید که می‌توانید فردی شوید که دیگر بهانه‌هایی بیجا نمی‌آورید بنابراین به جای اینکه دائم با بهانه‌های مختلف از تغییر الگوهای غلط فکری و رفتاری که زندگی تان را دار تنش کرده، دور شوید به خودتان تاکید کنید که قابلیت آن را دارید تا هر کاری را که اراده می‌کنید انجام دهید.
توجیه نکنید

معمولا وقتی ما نمی‌‌توانیم ارتباط مطلوب و مناسبی با همسرمان برقرار کنیم و لذا دایما با وی دچار چالش و مشکل می شویم، شروع می‌کنیم به توجیه کردن خود و شکایت کردن از همسرمان و با آوردن هزاران بهانه، مسئولیت چیزی را که باعث ناراحتی یا شکست ما شده، به چیزی یا کسی که خارج از وجود خودمان است نسبت می‌دهیم. علت اینکه می‌خواهیم کار خود را توجیه کنیم این است که ناخواسته و از روی غرور و خودخواهی خود، می‌خواهیم مسئولیت امور را از خود سلب کنیم و دیگران یا شرایط را ناراحت‌کننده و مقصر بدانیم اما هرگز قدرت‌ را برای تغییر‌دادن شرایط و متحول ساختن خود دست کم نگیریم. یقین داشته باشیم در درون ما قدرتی وجود دارد که می‌توانیم در مدتی نسبتا کوتاه تغییراتی اساسی در خود به وجود آوریم.
متاسفانه اغلب مردم وقتی می‌خواهند به اشتباهات گذشته خود پایان دهند، احساس ضعف می‌کنند در صورتی که تغییر نحوه فکر و عمل ما کار ساده‌ای است و با وجود اینکه عمر افکار و اعمال غلط ما طولانی شده و مدت‌ها از آن گذشته باشد، اگر خودمان بخواهیم امکان تغییر آنها وجود دارد. بنابراین قدرتی را که در درون خود دارید تا تغییراتی اساسی به وجود آورید، دست‌کم نگیرید و بهانه‌هایتان را فراموش کنید. بدین ترتیب می‌توانید با اتخاذ رفتارها درست، برخوردهای منطقی و توجه بیشتر به نیازهای همسرتان، نظر وی را به سمت خود جذب کنید. برای این کار نباید هیچ تمرین خاصی انجام دهید و هیچ دستورالعمل پیچیده‌ای هم وجود ندارد تا حفظ کنید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که توجه داشته باشید«اگر ذهن خود را اصلاح کنید، بقیه ابعاد زندگی شما درست خواهد شد.» شما باید عادت‌های فکری نامناسب‌تان را تغییر دهید تا بتوانید ذهن خود را اصلاح کنید و از هر اتفاقی که می‌افتد لذت ببرید.
اشتیاق عاملی است که اگر بتوانید از آن بهره‌مند باشید، یعنی انگیزه و شوق لازم را داشته باشید، حتما موفق خواهید شد بهتر زندگی کنید
همه ما ضعف‌هایی داریم

اکنون بهتر است تصمیم بگیرید کمی با خودتان مهربان‌تر باشید. باور کنید همه ما ضعف‌هایی داریم. ما باید به ضعف‌ها و نقص‌هایی که داریم توجه داشته باشیم و درصدد رفع آنها برآییم اما نباید بگذاریم همین ضعف‌ها و کاستی‌ها باعث ایجاد اختلال در زندگی زناشویی ما شوند، به ویژه هنگامی که می‌خواهیم پس از مدتهای طولانی اختلاف و مشکل در زندگی زناشویی تغییرات مثبتی را در زندگی خود به وجود بیاوریم. زیاد به خودتان سخت نگیرید، به خود یادآور شوید که هیچ‌کس کامل نیست و تمام تلاش‌تان را برای رسیدن به هدف‌تان به کار ببندید. این کار شما را از دام بهانه‌جویی‌های بیجا می‌رهاند و همچنین می‌تواند شما را در شناخت بیشتر خود پیش ببرد و در نهایت نیز باعث آرامش بیشتر شما خواهد شد.
فراموش نکنید پذیرش خود یکی دیگر از جنبه‌های دستیابی به موفقیت زناشویی است اما موضوع مهم آن است که شما باید بدون اینکه خود را سرزنش کنید یا بیش از حد درگیر احساسات شوید، بعضی مشکلاتی را که در گذشته با همسرتان داشته‌اید و هنوز هم با آنها روبه‌رو هستید شناسایی کنید. شما می‌توانید ابتدا با آنچه هستید- چه خوب و چه بد- آشتی کنید و بپذیرید که هم شما و هم همسرتان ضعف‌هایی دارید که حتما می‌توانید بر آنها غلبه کنید.
زندگی زناشویی به سان نهالی است که نیازمند مراقبت دایم است تا روز به روز قوی‌تر شده و همه اعضای خانواده در سایه آن بیارامند . در حفظ آن دقت کنید که در غیر اینصورت رابطه زناشویی ابتدا به کم توجهی ، بعد به بی‌توجی، سپس به بی اهمیتی یا بی ارزشی و در نهایت به بی‌علاقگی و بی تفاوتی منجر می‌شود که رسیدن به این مراحل خود آغاز بسیاری از مشکلات است.
تبیان
منبع: همشهری آنلاین همراه با تغییرات و اضافات

سکوت سازنده و غیرسازنده در زندگی مشترک

سکوت سازنده و غیرسازنده در زندگی مشترک
بر هیچ کس پوشیده نیست که زندگی مشترک فراز و نشیب فراوانی دارد. پس از تشکیل زندگی مشترک با بروز مشکلات مختلف، برای همسران به خوبی آشکار می شود که زندگی همیشه به یک منوال نیست و پستی و بلندی دارد. برای رفع این چالش ها باید از مهارت های ارتباطی برخوردار بود. گاهی همسران ناتوان از حل مشکلات ارتباطی خود سکوت در پیش می گیرند و تلاش می کنند با مسکوت گذاشتن موضوع و حرف نزدن درباره آن، چالش را پشت سر بگذارند. سکوت ممکن است گاهی راهکار خوبی باشد اما بدون شک در بسیاری از موارد آسیب زننده است. درباره معنای سکوت در زندگی مشترک با دکتر شهرام ناصری روان شناس و مشاور خانواده گفت وگویی انجام داده ایم که در ادامه مطلب می آید.
سکوت و طلاق عاطفی

حاکم شدن سکوت در فضای یک خانواده در بیشتر موارد ناشی از طلاق عاطفی است. دکتر ناصری با بیان این مطلب ادامه می دهد: زوجی که همواره در مقابل هم سکوت پیشه می کنند، در واقع عواطف شان را سرکوب کرده اند. سکوت در این حالت نوعی از بی توجهی محسوب می شود و در مقابل آزارهای دیگر بدترین نوع محسوب می شود. زیرا روح و روان انسان را می خراشد و فرد را به نحوی بی سلاح می کند و وی نمی تواند از خودش دفاع کند. این نوع آزار بسیار خطرناک و فرساینده است و اغلب در طول زمان به علت نتیجه مثبت از سوی همسری که سکوت را شروع کرده است ادامه می یابد.نکته این جاست که حرف زدن برای زن و مرد ۲ معنای متفاوت دارد. زنان برای برقراری ارتباط حرف می زنند اما مردان بیشتر زمانی حرف می زنند که می خواهند مشکلی را حل کنند. اگر زن و مرد منظور همسرشان را از حرف زدن ندانند، قادر نخواهند بود با وی ارتباط سالمی برقرار کنند. بنابراین زوج هایی که مهارت برقراری ارتباط را نیاموخته باشند در طول زمان ممکن است بر سر سکوت کردن با هم به توافق پنهان برسند. در چنین مواردی ممکن است سکوت طولانی به طلاق عاطفی منجر شود یعنی مرحله ای که زن و مرد از پیدا کردن راه حل برای مشکل خود ناتوان می شوند و برای برقراری ارتباط با یکدیگر تلاشی نمی کنند، زیر یک سقف زندگی می کنند بدون این که تعلق خاطری به هم داشته باشند یا از زندگی کنار هم لذت ببرند.پرواضح است زوجی که دچار طلاق عاطفی ناشی از سکوت در زندگی مشترک شده است، باید تلاش کند راه حلی برای مشکلش پیدا کند. وقتی سکوت ناشی از نارضایتی، دلخوری، نداشتن علاقه به همسر و یا دیگر تعارضات باشد مراجعه به مشاور یا روان شناس ضروری است. چنین زوجی باید در مراجعه به مشاور دلایل سکوت خود را ریشه یابی و سعی کنند مشکلات خود را با ارتقای مهارت های ارتباطی و حل مسئله رفع کنند. یک بار دیگر تاکید می کنیم ادامه زندگی مشترک با سکوت مطلق به دلمردگی، خستگی مفرط، افسردگی، نارضایتی از زندگی، تربیت فرزندان اجتنابگر که از برقراری ارتباط با دیگران طفره می روند، منجر می شود و این امر به طور کلی سلامت جسمی و روحی اعضا را تحت تاثیر قرار می دهد.
سکوت همیشه بد نیست

وی با اشاره به این که نمی توان سکوت را همواره منفی تلقی کرد، تصریح می کند: یک رفتار به خودی خود نمی تواند خوب یا بد باشد بلکه با توجه به موقعیت، شرایط و معانی متفاوتی که دارد باید مورد ارزیابی قرار گیرد. گاهی همین سکوت که در زندگی مشترک بسیار آزاردهنده و مخرب است، می تواند بسیار مفید و سازنده باشد. یکی از مواردی که سکوت کردن به منزله هنر است، سکوت به هنگام خشم است. سکوت در خشم یک مهارت است، زیرا به تعدیل عواطف منجر می شود. وقتی به هنگام خشم سکوت می کنیم، در واقع اجازه می دهیم عواطفی که برانگیخته شده است، سر جای خود برگردد و درست و بجا بروز پیدا کند. سکوت به هنگام خشم به مهارت و تمرین زیادی نیاز دارد و درست مثل نواختن یک ساز، کار زمان بر و وقت گیری است.نکته این جاست معمولا آنچه ما را خشمگین می کند، از تعداد انگشتان دست بیشتر نیست. یا تصور می کنیم ظلمی در حقمان روا داشته شده است، یا احساس تحقیر شدن می کنیم یا می پنداریم عواطفمان نادیده گرفته شده و... در تمام این موارد این کودک درون ماست که تحت تاثیر حادثه یا آن اتفاق قرار می گیرد و خشمگین می شود. در هنگام خشم، یک بزرگسال ممکن است واکنش یک کودک خشمگین را از خود نشان دهد زیرا کودک درون اوست که خشم را بروز می دهد. بنابراین برای این که بتوانیم خشم خود را مهار و رفتارهای ناشی از آن را کنترل کنیم، بهتر است محرک هایی را که باعث خشم و عصبانیت می شود شناسایی و آن ها را طبقه بندی کنیم. هنگامی که عصبانی هستیم، رفتار منطقی جای خود را به بروز احساسات می دهد زیرا عقل و احساس مثل الاکلنگ عمل می کنند. وقتی غلبه با احساس است، عقل به خوبی کار نمی کند و بالعکس. بنابراین دانستن این نکته بسیار کمک کننده است. بهتر است به هنگام عصبانیت، سعی کنیم احساس کودک درون را تایید کنیم و به او فرصت دهیم آرام بگیرد، سپس رفتار منطقی در پیش بگیریم.
سکوت در مقابل پرخاشگری

وی درباره سکوت همسران در مقابل پرخاشگری یکدیگر می گوید: نمی توان این نوع سکوت را همیشه توصیه کرد زیرا ممکن است طرف مقابل سکوت را ناشی از ترس فرض کند و این رفتار را ادامه بدهد. سکوت در مقابل زورگویی، پرخاشگری بی دلیل و رفتارهای غیرمنطقی همسر توصیه نمی شود زیرا به حل مشکل کمک نمی کند.در چنین مواردی توصیه می شود همسر پرخاشگر پس از تکرار چندباره رفتار خود دعوت به گفت وگو شود تا درباره رفتار، احساس و انتظاراتش و تاثیری که آن رفتاربر اطرافیان داشته است، توضیح دهد.رها کردن موضوع، نادیده گرفتن پرخاشگری و همواره سکوت کردن در چنین مواردی در درازمدت به روابط بین فردی لطمه می زند.زوجی که استقلال کافی دارد، حرفش شنیده می شود و در بیشتر رفتارها و کارهایش موفق است، می تواند صبوری بیشتری در مقابل همسر پرخاشگر از خود نشان دهد و به او فرصت دهد تا بتواند با تعارضاتش کنار بیاید. در چنین مواردی ادامه سکوت اشکالی ندارد.
اما مواقعی که یکی از همسران همواره مورد ظلم قرار می گیرد، حقوقش پایمال می شود، امکان لذت بردن از زندگی را به دلیل رفتار همسرش از دست داده است، نباید در مقابل رفتارهای تکرارشونده و پرخاشگرانه همسر سکوت اختیار کند. حتما ماجراهای زندگی های مشترک را شنیده اید که به یکباره با طغیان زن فروپاشیده است. در چنین مواردی معمولا زن که سال ها صبوری به خرج داده به یکباره طغیان می کند و همه چیز را زیر پا می گذارد. در واقع سکوت او طی سال های زندگی مشترک باعث شده است که سرانجام به چنین اقدامی دست بزند.نکته این جاست که زوج ها باید به حدی از بلوغ رسیده باشند که بدانند چه زمانی سکوت به زندگی مشترکشان کمک می کند و چه زمان گفت وگو . البته مهارت های آن را نیز یاد گرفته باشند. شاید بد نباشد اشاره کوتاهی هم به برخی مهارت های گفت وگویی سازنده زوج داشته باشیم زیرا در برخی موارد سکوت اختیار کردن به دلیل ناآگاهی از این مهارت هاست.در یک گفت وگوی سازنده زن و شوهر قادرند حرف خود را به روشنی، وضوح و سادگی هرچه تمام تر مطرح کنند و از ایجاد ابهام پرهیز می کنند.همچنین ارتباط مستقیم و چهره به چهره برقرار و به نشانه های غیرکلامی همدیگر توجه می کنند. پاسخ آن ها به یکدیگر مخرب نیست بلکه برای حل مشکل و رفع چالش سرنخ های عاطفی کلامی و غیرکلامی یکدیگر را درمی یابند، پاسخ می دهند و با پاسخ دهی به نیازهای عاطفی یکدیگر گفت وگو و تعاملی سازنده و موثر برقرار می کنند.
منبع: روزنامه خراسان