خود شیفتگی خود را بهتر بشناسیم
اگر در سازمانی افراد خود شیفته وجود داشته باشند ، به دلیل حاکم بودن رابطه سلطه و آزار دیگران ، ادامه کار در این سازمان با مشکل مواجه می شود .
خود شیفتگی یک ویژگی فطری ـ شخصیتی و بنیادی انسان است که بسته به نوع زمینه های ژنتیک افراد ، تربیت خانوادگی ، شرایط رشد و شرایط اجتماعی و محیطی ، ممکن است تشدید شده و یا شدت یابد ، به نحوی که بر سایر ویژگی های شخصیتی غالب شود . بدون تردید طیف ویژگی مقابل خود شیفتگی اعتماد به نفس بهنجار ، فروتنی ، افتادگی و سلامت نفس قرار دارد که این ویژگی ها در همه انسان ها به طور زمینه ای یا سرشتی وجود دارد ...
آنچه مورد بحث ماست ، خود شیفتگی نا به هنجار ، بیمار گونه و غیر طبیعی است . خود شیفتگی دارای ویژگی های بسیاری است که به تعدادی از آنها اشاره می کنیم . احساس بزرگ منشی ، هوش و شخصیت برتر ، سرشناس و بی همتا بودن ، احساس مهم بودن و ویژگی های مشابه که این احساسات را در تفکرات مستمر فرد و در رفتار ها و کار های روزانه او نمایان می کند . همچنین اشتغالات فکری مستمر به این گونه تفکرات و باور مستمر در چنین ویژگی هایی ، غوطه ور شدن دایم در تخیلات ، آرزو ها و امید هایی که مبتنی بر چنین تفکرات و چنین دنیایی است که توسط این نوع خود شیفتگی ترسیم شده است . این افراد در پی تعریف و تمجید شنیدن از دیگران در جهت تایید ویژگی های بالا هستند و انتظار تایید و بهبه شنیدن از دیگران را دارند . آنها با کسب لذت بیش از اندازه از تعریف آرامش می گیرند و بر عکس ممکن است دچار به هم ریختگی و ناآرامی ها از نقد ها ، کم توجهی دیگران ، اخم و طرد شدن توسط دیگران و نشان دادن واکنشی هیجانی ، خشم گینانه و گاه درمانده نسبت به انتقاد دیگران شوند .
بدون تردید این ویژگی انتظار همراهی بی قید و شرط دیگران را در فرد ایجاد می کند که هر کوتاهی در این همراهی واکنشی سخت به همراه دارد . بهره کشی در روابط بین فردی در جهت تایید منافع فردی و ایدهآل های فرد ، در حالی که به روشنی موجب نفی منافع نزدیکان عزیزان و دیگران شود ، از دیگر مشخصه های افراد خود شیفته است که موجب نوعی بهره کشی غیرعادلانه از روابط بین فردی می شود . فقدان همدردی با دیگران ، ادراک دیگران و عدم فهم احساسات و نیاز های دیگران از دیگر ویژگی های اوست . این در حالی است که اگر در چهره و رفتار مواردی از ابراز عواطف ، دلسوزی و تعریف و تمجید دیگران داشته باشند ، بیشتر در جهت منافع خود و یا ارضای خود خود شیفته است .
و در آخر فرد خود شیفته در شخصیت و چهره اجتماعی خود رفتار ها و روابطی متکبرانه ، خود خواهانه و مغرور دارد که به همراه آن احساسی از مهم بودن و باهوش بودن و سرشناس بودن قرار دارد . در مجموع به دلیل این دو ویژگی « تکبر و غرور » و « شخصیت والا » ارتباط با دیگران به طور پراکنده همراه با تمسخر ، نفی شخصیت دیگران و نادیده گرفتن منافع و ویژگی های دیگران است .
پیامد های خود شیفتگی
ویژگی خود شیفتگی دارای پیامدهایی برای فرد و جامعه است که از آن جمله :
مشکل در روابط شخصی ، خانوادگی ، شغلی و بین فردی و همچنین مشکل در سازمان های اداری ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی که در نهایت موجب بیثباتی در عملکرد های فردی و اجتماعی فرد خواهد شد .
تنش هایی در روابط بین فردی ایجاد می کند که با مختل کردن روابط مورد انتظار موجب تهاجم و خشم بین دو طرف و یا قطع روابط می گردد .
در بسیاری از موارد که فرد خود شیفته با استفاده از هوش و توانایی های خود اوضاع را به نفع خود آرام می کند ، رابطه مستمری از سلطه ، بهره کشی ، دگر آزاری و رفتار های ناعادلانه در روابط فردی ، سازمانی شغلی و یا اجتماعی ایجاد می کند .
انجام رفتار های انتقام جویانه و مقابله ای و خشن در مورد دوستان ، نزدیکان ، همکاران و دیگران که در منافعی نزدیک قرار دارند ، به فراوانی در پیامد های خود شیفتگی دیده می شود .
برتری دادن به تصمیم گیری های احساسی ، هیجانی ، ذهنی و ایدهآل گرایانه در روابط بین فردی به جای استفاده از روش های مبتنی بر حل مساله ، مبتنی بر مشاوره و یا استفاده از روش های عقلانی .
جمعبندی
بنابراین فرد خود شیفته به دلیل عدم تعادل در ویژگی شخصیتی با پیامد های رفتاری گوناگونی که ایجاد می کند ، مشکلات فراوانی برای فرد ، دیگران و جامعه ایجاد نموده و آنچنان تنش و درگیری ایجاد می نماید که ادامه رابطه با مشکل مواجه می شود .
حال اگر در سازمانی افراد خودشیفته وجود داشته باشند ، به دلیل حاکم بودن رابطه سلطه و آزار دیگران و همچنین به دلیل آنکه تصمیمگیری ها در چنین سازمانی مبتنی بر هیجان بوده و نه مبتنی بر حل مساله ، در نتیجه ادامه کار در این سازمان با مشکل مواجه شده و قطعا پا برجا نمی ماند .
منبع:تبیان زنجان