تغییرات در زندگی مشترک
به نظر شما آیا جوانانی که زندگی مشترک را آغاز می کنند می توانند برای همیشه با صمیمیت کنار هم باشند و آیا نبود همدلی می تواند کار آنها را به جدایی بکشاند؟
مطالعات تازه درباره این مسئله نشان می دهد این امر امکان پذیر است، یعنی اگر این جوانان تغییرات مراحل آغاز زندگی مشترکشان را به خوبی درک و کنترل نکنند، جدایی برای آنها ممکن و اغلب قابل پیش بینی است، چرا که مغز انسان در طول زندگی، شماری از واکنش های طبیعی را تحمیل می کند و نحوه برخورد با این مراحل، منجر به شکل گیری یا فروپاشی زندگی مشترک می شود.
نتایج مطالعات رفتارشناسی در دانشگاه گلاسکو چگونگی تأثیرات مغز در شیوه ازدواج دختران و پسران، از نخستین مرزهای آشنایی چهره به چهره تا راه های دستیابی به زندگی مشترک پایدار را نشان می دهد که، شناخت تفاوت های رفتاری در زندگی می تواند کلید عشقی جاودان و ابدی باشد.
زمانی که زوج های جوان با یکدیگر آشنا می شوند، مغز آنها ارسال پیام های دوطرفه را درک می کند. میزان پیام های شیمیایی که از طریق حواس عمل می کند، در زوجین بسیار بالاست، لذا هنگام نگریستن در چشمان هم، ذهن مستقل مردانه و زنانه همانند هم میزان بالای هورمون پیوند دهنده یا همان اکسیژن موجود اطرافشان می تواند رفتارهای منزجرکننده را از دیدشان پنهان کند، اما سرانجام مرحله زیست شناختی جدیدی در روابط زوجین آغاز می شود.
آغاز هشدار
پس از چندین ماه یا حتی یک سال که از شروع ارتباط گذشت، مواد شیمیایی مغز زوجین شروع به تغییر کرده و مغز متفکر هشدار می دهد که شریک زندگی ما دارای عیب و نقص هایی است. حس خشم، انزجار و گاهی ترس نسبت به یکدیگر در زوجین آشکار می شود.
بنابراین اگر در طول مرحله دلباختگی با شریک خود ازدواج کرده باشیم باید در این مرحله در افکارمان تجدیدنظر کنیم. در این شرایط مواد شیمیایی مغز که در مراحل آغاز دلباختگی غالب بودند، کاهش می یابد و به سادگی به این فکر می افتیم که خود یا طرف مقابل دچار مشکلی هستیم.
مبارزه برای تغییر
جوانانی که در این مرحله دلسردی را تجربه می کنند، مبارزه برای ایجاد تغییرات در یکدیگر را آغاز خواهند کرد. آنان با تلاش برای ایجاد تغییر در یکدیگر، با یاس نامعلومی دست و پنجه نرم می کنند. مرد و زنی که به این شکل در عشق و نزاع به سر می برند، به علت تفاوت در سلسله اعصاب، مشکل بیشتری خواهند داشت.
این دوران رنج آور است، اما زوجی که درحال نبرد در میدان قدرت هستند از درک این نکته ها عاجزند ولی تفاوت های مغزی می تواند کلید پیوندی طولانی میان آنان باشد.
پس از فروکش کردن عشق اولیه، مرد ممکن است فعالیت های مستقل بیشتر و زن ارتباط بیشتر با دوستان را بطلبند. یکی از دلایلی که ما در مرحله مبارزه برای تغییرات رفتاری مان، پیوسته رفتارهای بیرحمانه ای از خود نشان می دهیم، مربوط به نگرش متفاوت ما نسبت به استقلال زوجین است. نخستین ازدواج های منجر به طلاق، به طور میانگین دو تا سه سال دوام دارند.
آنچه بیشتر زوج های جوان درک نمی کنند این است که پیش از کمرنگ شدن علاقه، مرحله ای وجود دارد که مورد توجه نیست در مراحل آشنایی، ناامیدی و مبارزه برای تغییرات، مرد ممکن است حساسیت همسر، نیاز او به ارتباطات اجتماعی، اشتیاق او به نیاز عاطفی و حتی نگرش به خانه داری را تلف کردن وقت و زمان بداند. زن نیز ممکن است عادت ها، سرگرمی ها، مشغولیت کاری شوهر و نیاز به استقلال وی را به عنوان خطر و عملی خودخواهانه تلقی کند.
در واقع زوج های جوان خوشبخت در زندگی سرشار از شادی به کارها و رفتارهایی که پیوندشان را مستحکم کند، بهای بیشتری می دهند، کارهایی از قبیل شب گذرانی و صرف شام خانوادگی، این آداب پایه های نگهدارنده ازدواج هستند. همه لحظات زندگی مشترک نباید لزوما با صمیمیت بگذرد. جوان ها می دانند این نوع رفتارهای پیونددهنده، هنگامی که زندگی پر از دغدغه و مشغولیت شود، نیروی عشق را حفظ می کند. زوج های جوان علاقه و متانت را در بسیاری از رفتارهای زندگی و تعاملات خود با یکدیگر پیش می گیرند. شاید هیچ کس بهتر از خود آنها رفتار مناسبی نداشته باشد، اما هنگامی که در مبارزه برای تغییرات گرفتاریم، می پنداریم که شریک زندگی مان باید موضوع همیشگی برای تخلیه استرس هایمان باشد.
اقدام برای حل اختلافات
بدون شک گاهی اوقات ما عصبانی می شویم و با هم جر و بحث می کنیم. همچنین در جر و بحث ها بیشتر به دنبال راه حلی هستیم تا این که بگذاریم اوضاع وخیم تر شود اما یقینا به خاطر عمل نادرست خود عذرخواهی کرده و اختلاف پیش آمده را حل می کنیم. جوانانی که زندگی مشترک را آغاز می کنند با گذشت سال ها درمی یابند که حتی با وجود این که همسرشان بهترین دوست آنها است، هنوز هم بسیاری از نیازهای عاطفی خود را در میان دیگر افراد باز می یابند.
دانستن این نکته بسیار برای ما با اهمیت است که احساسات مان به یکدیگر، احتمالا با گذر زمان دچار تغییر می شود و این امری طبیعی است. در نتیجه باید اجازه دهیم تا به کمک پیام های منطقی ارسالی از مغزمان که با تفکر نسبت به زندگی مان کسب می کنیم، ما را به تفاهم و عشقی پایدار و طبیعی در زندگی سوق دهد.
kayhannews.ir